توافق با آژانس و ۱۰ روز سرنوشت‌ساز

۱۴۰۴/۰۶/۲۷ - ۰۱:۲۰:۵۱
کد خبر: ۳۵۷۸۱۸

پس از توافق اخير ايران و آژانس دامنه وسيعي از نقدها، تخريب‌ها، توهين‌ها و تهديدها عليه مذاكره‌كنندگان كشورمان شكل گرفت. مخالفان اين توافق، تيم ديپلماسي كشور را متهم به عقب‌نشيني، عدول از ارزش‌ها و حتي خيانت به كشور مي‌كنند.

حسن بهشتي‌پور

پس از توافق اخير ايران و آژانس دامنه وسيعي از نقدها، تخريب‌ها، توهين‌ها و تهديدها عليه مذاكره‌كنندگان كشورمان شكل گرفت. مخالفان اين توافق، تيم ديپلماسي كشور را متهم به عقب‌نشيني، عدول از ارزش‌ها و حتي خيانت به كشور مي‌كنند. اما آيا واقعا اين‌گونه است و تيم ديپلمات‌هاي ايراني برخلاف منافع كشور رفتار كرده‌اند؟آيا راه جايگزيني براي ديپلمات‌هاي ايراني وجود داشت و آنها از آن تبعيت نكردند؟ اگر نه، اهميت اين توافق در چيست و چه تبعات مثبت يا منفي براي كشورمان به دنبال خواهد داشت؟

منتقدان داخلي توجه ندارند كه اگر ايران با آژانس همكاري نكند، شرايط بين‌المللي براي كشور بغرنج‌تر و فشارها افزون‌تر مي‌شود. بنابراين همكاري ايران با آژانس كمك مي‌كند تا فضاي مناسب‌تري در مسير گفت‌وگو و مذاكره با طرف‌هاي مقابل فراهم شود. در واقع ديپلمات‌هاي ايراني تلاش مي‌كنند زمينه‌اي فراهم كنند تا جلوي فعال شدن مكانيسم ماشه را بگيرند. البته اين توافق به اين معنا نيست كه اگر ايران با آژانس توافق كند، مكانيسم ماشه قطعا فعال نمي‌شود! ممكن است طرف‌هاي مقابل در هر حالتي ماشه را فعال كنند. عباس عراقچي در متن همين توافق هم اعلام كرده چنانچه مكانيسم ماشه فعال شود يا طرف‌هاي مقابل به ايران حمله كنند، عملا توافق اخير با آژانس اجرايي نمي‌شود. خوب است منتقدان توجه كنند دولت به دنبال آن است كه مشكلات موجود را به جاي تنش، تنازع و درگيري از طريق ديپلماتيك و مذاكره حل و فصل كند. درگير شدن با آژانس و ساير طرف‌ها به نفع ايران نيست. اينكه آيا اين توافق با آژانس مي‌تواند زمينه‌اي براي توافقات مهم‌تر و كليدي‌تر فراهم كند؟ پاسخ مثبت است. اين توافق فرصتي را براي دو طرف فراهم مي‌كند تا در صورت تمايل به ميز گفت‌وگوها بازگردند. ايران بايد منتظر ۱۰روز آينده بماند و ببيند آيا اروپا به سمت فعال‌سازي مكانيسم ماشه مي‌رود يا نه؟ اگر اروپايي‌ها اين راه اشتباه را بروند و مكانيسم ماشه را فعال سازند، مسير گفت‌وگو و مذاكره با دشواري‌هاي بسياري روبه‌رو مي‌شود.درواقع يك معادله باخت- باخت براي دو طرف (ايران و اروپا) شكل مي‌گيرد و منافع آن را اسراييل و امريكا برداشت مي‌كنند. لذا هنوز نمي‌توان با اطمينان درباره دورنماي آينده صحبت كرد. اگر اروپا توافق با ايران را محترم بشمارد و به سمت ديپلماسي و مذاكره و گفت‌وگو حركت كند، ارتباطات تازه‌اي شكل گرفته و گفت‌وگوهاي جديدي ايجاد مي‌شود. در اين ميان پرسش تازه‌اي شكل مي‌گيرد و آن اينكه داده‌هاي موجود كدام يك از اين احتمالات را (تداوم توافق‌سازي و مذاكره در برابر جنگ) جدي‌تر مي‌كند؟ ايران همكاري‌هاي تازه‌اي با آژانس برنامه‌ريزي و توافق تازه‌اي منعقد كرده است. اروپايي‌ها اما مطالبات خاص خود را دارند. نخست بحث تعيين تكليف ۴۰۰كيلوگرم اورانيوم را مطرح كرده و پس از آن هم از ضرورت تداوم مذاكرات ايران و امريكا سخن مي‌گويند. در مورد اول كه ايران توضيحاتي ارايه و اعلام كرده به دليل حملات امريكا و اسراييل به سايت‌هاي هسته‌اي ايران، اين ۴۰۰كيلوگرم مدفون شده است. بايد ذيل اين توافق زماني به ايران داده شود تا ايران بررسي‌هاي لازم را صورت داده و مشخص كند چه بر سر اورانيوم آمده است. در مرحله بعد ايران گزارش‌هايي به آژانس درباره سرنوشت اورانيوم‌هاي مدفون شده‌اش داده و ابهامات را تعيين تكليف مي‌كند . درباره بحث مذاكره با امريكا، هم عراقچي و هم علي لاريجاني به صراحت اعلام آمادگي كرده‌اند تا گفت‌وگوها انجام شود. اين طرف امريكايي است كه شرط و شروط مي‌گذارد كه حتما مذاكرات بايد مستقيم باشد. ضمن اينكه امريكا مي‌گويد غني‌سازي ايران به‌رغم مفاد ان‌پي‌تي بايد صفر درصد باشد و ايران را از حق و حقوق قانوني خود محروم مي‌كند. ايران اما معتقد است مذاكرات بايد غيرمستقيم بوده و حق غني‌سازي ايران هم در آن حفظ شود. در صورتي كه امريكا و اروپا دوباره بخواهند ماجراجويي كنند ايران مطابق با حقوق خود واكنش نشان خواهد داد.

شخصا معتقدم خارج شدن از ان‌پي‌تي موقعيت ايران را سخت‌تر و دشوارتر مي‌كند. بنابراين اين راهكار مطلوبي براي ايران نيست. ضمن اينكه ضرورتي وجود ندارد كه ايران صراحتا اعلام كند قصد خروج از ان‌پي‌تي را دارد! بايد منتظر ۱۰روز آينده بمانيم، اگر طرف مقابل چنين خبط و خطايي انجام دهد و ماشه را فعال كند، ايران ابزارهايي براي مقابله دارد، اما بايد به صورت پنهاني راهبردهايش را پيگيري كند. اروپايي‌ها و امريكايي‌ها مي‌دانند فعال‌سازي مكانيسم ماشه و ماجراجويي‌هاي تازه ايران را راديكال‌تر كرده و فضا براي مذاكره، گفت‌وگو و ارتباط سخت‌تر مي‌شود. بنابراين آنها هم تلاش مي‌كنند از رفتارهاي پرخطر و غير قابل بازگشت خودداري كنند.