بورس قادر به فتح قلهها خواهد بود؟
در حال حاضر در زماني قرار داريم كه بازار بورس پس از مدتها ريزش بازه زماني كوتاهمدتي است كه تصميم به فتح برخي قلهها خصوصا در شاخص كل به خود گرفته است (جداي از بازدهي نامساعد بسياري از نمادهاي بازار) و در اين پارامتر اندازهگيري بازدهي دو رقمي را به صورت ممتد در برخي شاخصهاي خود خصوصا شاخص كل شكل داده است. اتفاقات حاضر ذهن بسياري از افراد را باتوجه به اصلاح نسبي بازاري چون ارز خصوصا دلار به سمت بازاري چون بورس برده است و تاحدودي مجدد نگاهها را به سمت اين بازار معطوف كرده است.

در حال حاضر در زماني قرار داريم كه بازار بورس پس از مدتها ريزش بازه زماني كوتاهمدتي است كه تصميم به فتح برخي قلهها خصوصا در شاخص كل به خود گرفته است (جداي از بازدهي نامساعد بسياري از نمادهاي بازار) و در اين پارامتر اندازهگيري بازدهي دو رقمي را به صورت ممتد در برخي شاخصهاي خود خصوصا شاخص كل شكل داده است. اتفاقات حاضر ذهن بسياري از افراد را باتوجه به اصلاح نسبي بازاري چون ارز خصوصا دلار به سمت بازاري چون بورس برده است و تاحدودي مجدد نگاهها را به سمت اين بازار معطوف كرده است. اما شايد بهترين توصيه در اين زمان باتوجه به برگشت احتمالي هر دوي اين روندها و يك عدم ثبات نسبي موجود ميتواند دست به ماشه بودن و عدم ورود و خروج در هر بازار باشد تا پس از يك تثبيت و يك گرايش بيشتر از پنجاه درصدي احتمالات حركتي بازارها، بتوان نقطه ورودي را براي دريافت بازدهي معقولانه و البته ريسك به بازدهي منطقي را پيدا كرد. شايد درخصوص تاييد شكلگيري يك روند اصلي چه در بازار ارز و چه در بازار بورس منتظر ماندن براي شكلگيري يك اصلاح رو به پايين براي بورس و شكلگيري يك اصلاح روبه بالا براي بازاري چون دلار باشد كه در اين ميان در صورتي كه هر دو در مقابل يكديگر تصميم به شكلگيري يك كف بالاتر در بورس و يك سقف پايينتر در دلار نمايند به خوبي احتمال ثابت ماندن شرايط حاضر بازارها را فراهم سازد كه البته نقطه ورودي بسيار ايمن در اين ناحيه شكل خواهد گرفت. همچنين براي تكميل اين موضوع بايد خاطرنشان كرد كه عملا در صورتي كه موارد گفته شده شكل نگيرد عملا سناريويي معكوس در همان بازه زماني شكل خواهد گرفت و نقاط ورود و خروج اين دو بازار با هم جابهجا خواهند شد كه ورود به بازار مقابل در صورت شكلگيري اين سناريو ميتواند توصيه جديد براي حفظ سرمايه و عدم جاماندگي در بازارها طلقي گردد. مورد ديگري كه بايد به آن اشاره كرد هيجاني شدن دوباره بازارها و اقتصاد است و اگر دقت كنيم مدتي پيش بازارها نسبتا رفتاري خنثي و بيتفاوت به برخي اتفاقات و البته خبرهاي مثبت و منفي از خود نشان ميدادند اما عملا مجدد بازارها در تمامي بخشها تحتتاثير خبرها و اتفاقات مثبت و منفي مخابره شده قرار گرفته و هيجاني عمل ميكنند كه البته باتوجه به گذر زماني از مهلت بعدي درخصوص برخي اولتيماتومهاي سياسي تاحدودي هيجان منفي را ضعيفتر و در مقابل هيجان مثبت با قدرت بيشتري در حال حاضر به كار خود در حال ادامه دادن است و در صورتي كه چنين شرايطي در بازه دستكم كوتاهمدتي پيش رو پايدار بماند عملا سناريو اول ذكر شده و شكلگيري يك كف بالاتر براي بورس پس از مدتها و سقف نسبتا پايينتر پس از لمس 105 هزار توماني دلار تحقق خواهد يافت. در پايان هم بايد گفت در صورتي كه برخي براي موارد اقتصادي و بازارها سناريوهاي صددرصدي و قطعي بيان ميكنند صرفا بنا بر علم اقتصاد ميتوان احتمالات را برمبناي پنجاه-پنجاه درنظر گرفت كه پس از كنار هم گذاشتن علتها و معلولها و البته با تلاش بسيار در جهت عدم سوگيري درخصوص درنظرگيري احتمالات مقداري ميتوان صرفا احتمال پنجاه-پنجاه را تبديل به احتمالي در بازههاي شايد 60 تا نهايت 70درصدي در مقابل اعداد 40 تا 30درصدي براي رفتار بازارها و اقتصاد درنظر گرفت كه البته در اين ميان باتوجه به ساختار خاص سيستم اقتصادي كشور ما در برخي بخشها همانند كاهش يا افزايش ارزش پول به احتمال بالا تضعيف پول ملي در بازه دستكم بلندمدتي در مقابل تمامي ديگر داراييهاي مشهود و نامشهود همانند چند دهه اخير و عملا سناريو برعكس آن نيازمند تغيير و تحول اساسي در بخش داخلي يا سياستهاي خارجي است كه تا به الان محقق نشده و صرفا در برخي بازههاي زماني صرفا اصلاحهاي كوچك در تصميمگيريها را تجربه كرده است.
