شهرداري تهران در بزنگاه

بحران‌هاي بي‌صدا در قلب پايتخت

۱۴۰۴/۰۶/۲۵ - ۰۱:۱۲:۴۵
کد خبر: ۳۵۷۴۸۴
بحران‌هاي بي‌صدا در قلب پايتخت

شهرداري تهران در جديدترين نشست خبري‌اش فهرستي بلندبالا از اقدامات، پروژه‌ها و وعده‌ها را روي ميز رسانه‌ها گذاشت؛ از بسته شدن پرونده ميدان فتح تا ورود اتوبوس‌هاي برقي، احياي درختان خشك‌شده، و بازسازي خانه‌هاي آسيب‌ديده.

شهرداري تهران در جديدترين نشست خبري‌اش فهرستي بلندبالا از اقدامات، پروژه‌ها و وعده‌ها را روي ميز رسانه‌ها گذاشت؛ از بسته شدن پرونده ميدان فتح تا ورود اتوبوس‌هاي برقي، احياي درختان خشك‌شده، و بازسازي خانه‌هاي آسيب‌ديده. اما پرسش اساسي اينجاست: آيا اين اقدامات ثمره يك مديريت منسجم شهري است يا واكنشي تاكتيكي به فشار افكار عمومي، بحران‌هاي انباشته و نزديكي انتخابات؟ در لايه‌هاي زيرين اين گزارش پر زرق‌وبرق، مي‌توان نشانه‌هايي از ابهام، كم‌توجهي به نظارت، وعده‌هاي داوطلبانه بدون پشتوانه قانوني و انكار ناكامي‌هاي گذشته را ديد. مديريت شهري تهران امروز بيش از هميشه، بر لبه تيغ توازن ميان واقعيت‌هاي كف خيابان و روايت‌هاي رسمي قرار دارد.

   ميدان فتح؛ پروژه‌اي نمادين 

عبدالمطهر محمدخاني، سخنگوي شهرداري تهران در اين نشست خبري با صراحت اعلام كرد: پرونده ميدان فتح تا پايان مهر بسته مي‌شود و يك گره ترافيكي بزرگ باز خواهد شد.  او اين پروژه را نشانه‌اي از عزم جدي شهرداري در دوران دشوار اخير دانست. اما واقعيت اين است كه ميدان فتح سال‌هاست به نماد پروژه‌هاي نيمه‌كاره و پيچيده تهران تبديل شده؛ پروژه‌اي كه در دوره‌هاي گذشته با خاكريزي بر پايه‌هاي نيمه‌كاره‌اش به نوعي دفن شده بود.  حال، احياي آن هرچند قابل تقدير است، اما تأخيرهاي پياپي و نبود اطلاع‌رساني شفاف از جزييات پيشرفت پروژه، اين سوال را ايجاد مي‌كند كه آيا واقعا اين‌بار پرونده ميدان فتح بسته خواهد شد؟ يا اين تنها يكي ديگر از وعده‌هايي است كه تا اطلاع ثانوي باز خواهد ماند؟

   حمل‌ونقل عمومي؛ وعده‌هاي نو زيرساخت‌هاي كهنه

به گزارش ايسنا، از ديگر وعده‌هاي محمدخاني، خبر ورود ۲۰۱ اتوبوس برقي و ۴۰۰ اتوبوس دوكابين تا پايان دي‌ماه بود، به گفته سخنگوي شهرداري تهران، دو ايستگاه شارژ اتوبوس‌هاي برقي نيز در ميدان امام خميني(ره) و خيابان هنگام افتتاح خواهد شد. اما كارشناسان بارها هشدار داده‌اند كه بدون زيرساخت‌هاي كامل براي شارژ، نگهداري، و خطوط اختصاصي، اتوبوس برقي صرفاً ويتريني زيبا و ناكارآمد خواهد بود. چراكه تجربه سال‌هاي گذشته در تهران و ديگر كلان‌شهرها نشان داده، ورود ناوگان جديد به تنهايي مساوي با تحول در حمل‌ونقل عمومي نيست. اگر ايستگاه‌هاي شارژ محدود، سيستم نگهداري فرسوده و زمان‌بندي‌هاي ناهماهنگ وجود داشته باشد، اين اتوبوس‌ها بزودي يا خاموش در پاركينگ‌ها خاك مي‌خورند يا به دليل نبود برنامه‌ريزي، كارايي لازم را در خطوط پرمسافر نخواهند داشت. به‌بيان‌ديگر، تا زماني كه يك شبكه منسجم براي بهره‌برداري، نگهداري و پشتيباني از اتوبوس‌هاي برقي شكل نگيرد، اين وعده نه تنها كمكي به كاهش آلودگي هوا نخواهد كرد، بلكه مي‌تواند باري مضاعف بر دوش بودجه شهرداري و اعتماد عمومي باشد.

   روايت‌هايي متناقض از سبز ماندن شهر

تهران با بحران مزمن كم‌آبي و خشكسالي روبروست، اما آيا صرفاً كاشت درختان جديد و توسعه آبياري در منطقه ۲۲ كافي است؟ محمدخاني با دفاع از عملكرد شهرداري گفت: شهرداري به دنبال توسعه آبياري است، اما تنها با آبياري، كار قابل جبران نيست. دراين ميان حاشيه‌هاي مربوط به جابه‌جايي درختان در منطقه ۱۴ و خشك شدن بخش بزرگي از فضاي سبز جنگلي، همچنان در افكار عمومي زنده است. شهرداري واژه «قطع» را رد مي‌كند، اما كارشناسان زيست‌محيطي معتقدند كه بسياري از اين درختان به دليل بي‌توجهي پس از جابه‌جايي، عملاً از بين رفته‌اند. محمدخاني تلويحاً اين مساله را پذيرفت و گفت: اتفاق تلخ و قابل تأسفي افتاد. آبياري بعد از جابه‌جايي خارج از وظيفه شهرداري انجام شد، اما مشكل در نگهداري بوده است.

   پاكبانان؛ سياست اشتباه يا تدبير ديرهنگام؟

كاهش چشمگير نيروي انساني در حوزه نظافت شهري پس از خروج اتباع خارجي، يكي از موضوعات مهم و در عين حال كمتر شفاف شده مديريت شهري است.  سخنگوي شهرداري اعلام كرده كه ۵۰ درصد ظرفيت پاكبان‌ها تأمين شده و شهرداري به دنبال استفاده از نيروهاي ايراني است. اما واقعيت اين است كه سال‌ها شهرداري و پيمانكاران وابستگي زيادي به نيروي كار اتباع خارجي با دستمزدهاي پايين‌تر داشتند، موضوعي كه حالا و در مواجهه با اين كمبود، به‌صورت تبليغاتي و سطحي سعي در جبران آن دارند. نكته نگران‌كننده اينجاست كه هنوز هيچ برنامه مدوني براي ارتقاء امنيت شغلي، آموزش تخصصي و بهبود شرايط كاري پاكبانان ايراني ارايه نشده است، گويي موضوع صرفاً به يك جابه‌جايي نيروي كار بدل شده و نه اصلاح ساختاري.

   مسووليت‌پذيري  يا حركت داوطلبانه خارج از چارچوب؟

محمدخاني در اين نشست درباره ورود داوطلبانه شهرداري به بازسازي خانه‌هاي آسيب‌ديده گفت: شهرداري برخلاف گذشته از مسووليت فرار نكرد و اين اقدام بخشي از تلاش براي جلوگيري از قرباني شدن مردم در خلأ مديريتي نهادهاي مختلف بود. اين اظهارنظر ظاهراً نويد حركت خيرخواهانه‌اي است، اما در پس آن پرسش‌هاي مهمي مطرح مي‌شود؛ آيا شهرداري مجاز است فراتر از چارچوب وظايف قانوني خود وارد چنين اقداماتي شود؟ اولويت‌بندي منابع مالي و شفافيت در هزينه‌ها چگونه مديريت مي‌شود؟ و مهم‌تر از همه، چه نهادي پاسخگوي اثرات مالي و قانوني اين اقدامات خواهد بود؟ اين مساله نشان‌دهنده نوعي سردرگمي و عدم تعيين دقيق مرزهاي وظايف در مديريت شهري است.

   اختلافات پشت پرده طرح جامع حمل‌ونقل

در شرايطي كه اختلافات ميان شهرداري و شوراي شهر درباره طرح جامع حمل‌ونقل همچنان ادامه دارد، محمدخاني با لحني مصلحت‌آميز اعلام كرده كه نظر رييس شوراي شهر فصل‌الخطاب است و تفاهمي حاصل شده. اما واقعيت اين است كه تفاهم شفاهي، نمي‌تواند ابهامات بنيادين را از ميان بردارد؛ اولويت‌بندي مدهاي حمل‌ونقل عمومي، سرنوشت تراموا و تأمين منابع مالي همچنان موضوعاتي مبهم و بدون پاسخ قطعي باقي مانده‌اند.  اين اختلافات مي‌تواند روند اجرايي طرح‌ها را به تعويق انداخته و از تحقق اهداف بلندمدت جلوگيري كند.

   خطر فراموشي حريم تهران

از ديگر مواردي كه سخنگوي شهرداري تهران در نشست خبري خود به آن اشاره كرد، در مورد حريم تهران بود كه يكي از معدود مواردي بود كه رنگ هشدار جدي به خود گرفت، محمدخاني اظهاركرد: اگر توجه كافي صورت نگيرد، گسترش بي‌ضابطه اطراف شهر تبعات امنيتي، زيست‌محيطي و توسعه‌اي سنگيني به همراه خواهد داشت. او با صراحت مسوولان ارايه‌دهنده اين طرح‌ها را به پاسخگويي دعوت كرد و هشدار داد كه ترك فعل‌هاي امروز، فجايع توسعه‌اي فردا را رقم خواهد زد. اما در نهايت اين پرسش همچنان بي‌پاسخ مانده است؛ اگر شهرداري واقعاً نگران است، چرا در عمل مقابله قاطع با اين روند انجام نمي‌دهد؟ و اگر نگراني واقعي وجود ندارد، چرا اين هشدارها در رسانه‌ها مطرح مي‌شود؟ اين تناقض‌ها، ترديدها درباره جديت مديريت شهري را بيشتر مي‌كند.

   بازآفريني شهري؛ نفرآباد  زخم كهنه بي‌مرهم

محمدخاني همچنين خبر از كاهش ۲۵۶ هكتاري بافت‌هاي فرسوده داد اما درباره محله نفرآباد اظهار كرد: با يك پروژه نمي‌توان اين منطقه را احيا كرد. كوچ تاريخي مردم ناشي از سياست‌گذاري‌هاي اشتباه گذشته است.

سخنگوي شهرداري تهران اشاره كرد كه مستندي ساخته شده تا انگيزه بازگشت اهالي افزايش يابد، اما تجربه پروژه‌هاي مشابه نشان داده است بدون تضمين ارايه خدمات شهري، امنيت كافي، تسهيلات مالي و مشاركت فعال اجتماعي، بازگشت اهالي به اين محلات تقريباً غيرممكن است. اين واقعيت نشان مي‌دهد بازآفريني شهري، فراتر از ساخت‌وساز، نيازمند اصلاحات همه‌جانبه و برنامه‌ريزي دقيق است.

   اصلاح ساختار يا تكرار الگوها؟

نشست خبري اخير شهرداري تهران، بيش از آنكه صرفاً گزارشي از عملكرد باشد، بازتابي از چالش‌هاي حل‌نشده و دوگانگي‌هايي بود كه در ساختار مديريت شهري وجود دارد. از يك‌سو، وعده‌هاي متعددي درباره توسعه حمل‌ونقل عمومي، بازسازي بافت‌هاي فرسوده، حفظ حريم شهر و به‌كارگيري نيروي انساني ايراني ارايه شد، و از سوي ديگر، نشانه‌هايي از واكنش‌هاي مقطعي، عقب‌ماندگي‌هاي ساختاري و تصميم‌گيري‌هاي متأثر از فشار افكار عمومي ديده مي‌شود. بستن پرونده‌اي مانند ميدان فتح يا ورود چند صد دستگاه اتوبوس جديد، بدون ترديد اقداماتي مهم هستند، اما اين اقدامات زماني اثربخش خواهند بود كه در دل يك برنامه منسجم و آينده‌نگر شهري قرار بگيرند؛ برنامه‌اي كه هم از نظر فني و اجرايي، و هم از منظر تعامل با ذي‌نفعان شهري، ظرفيت اجرا داشته باشد.

پرسش امروز نه فقط درباره كميت پروژه‌ها، بلكه درباره كيفيت حكمراني شهري است. آيا شهرداري در مسير بازآفريني رويكردها و اصلاح ساختارهاي فرسوده خود حركت مي‌كند؟ يا همچنان با اتكا به مدل‌هاي كوتاه‌مدت، اميد دارد كه رضايت عمومي را با افتتاح‌هاي پررنگ و لعاب تأمين كند؟ براي تهراني كه هر روز با فشارهاي تازه‌اي در حوزه آلودگي، ترافيك، آسيب‌هاي اجتماعي و مهاجرت بي‌رويه مواجه است، پاسخ به اين پرسش اهميت تعيين‌كننده‌اي دارد. اگر شهرداري نتواند از سطح «اقدامات تبليغ‌پذير» عبور كرده و به تحول ساختاري، شفافيت مالي، پاسخگويي نهادي و جلب مشاركت واقعي شهروندان برسد، فاصله ميان پروژه‌هاي شهري و زندگي روزمره مردم، همچنان باقي خواهد ماند. در نهايت، آنچه شهروند تهراني نياز دارد، نه فقط آسفالت نو، پل تازه يا وعده قطارهاي جديد، بلكه اطمينان از اين است كه نهاد مديريت شهري، تصميماتي با پشتوانه كارشناسي، اولويت‌بندي منطقي و نگاه بلندمدت اتخاذ مي‌كند. و اگر قرار است تحولي واقعي در شهر رخ دهد، اين تحول بايد از درون مديريت شهري آغاز شود، نه در قاب افتتاحيه‌ها و تيزرهاي خبري.