مقصري كه براي نجات درياچه اروميه تز ميدهد

درياچه اروميه با قدمت 13 هزار سال ناگهان به بياباني از نمك تبديل شد. ناگهان شايد عنوان درستي نباشد انگار مسوولان سالها تلاش و ممارست به خرج دادند تا اين درياچه تاريخي را به شوره زار تبديل كنند. اما حالا اينكه برخي از همين مسوولان در نقش اپوزوسيون و منتقد ظاهر ميشوند و با اظهارنظرات خاص سعي ميكنند نقش پررنگ خود در بروز اين اتفاق تلخ را كم رنگ كرده و شانه از بار مسووليت خالي كنند هم خود حكايت ديگري است.
درياچه اروميه با قدمت 13 هزار سال ناگهان به بياباني از نمك تبديل شد. ناگهان شايد عنوان درستي نباشد انگار مسوولان سالها تلاش و ممارست به خرج دادند تا اين درياچه تاريخي را به شوره زار تبديل كنند. اما حالا اينكه برخي از همين مسوولان در نقش اپوزوسيون و منتقد ظاهر ميشوند و با اظهارنظرات خاص سعي ميكنند نقش پررنگ خود در بروز اين اتفاق تلخ را كم رنگ كرده و شانه از بار مسووليت خالي كنند هم خود حكايت ديگري است.
عيسي كلانتري از مقصران اصلي خشكي درياچه اروميه
در حالي كه بسياري كارشناسان عيسي كلانتري را از مقصران اصلي خشكي درياچه اروميه ميدانند، او امروز در نقش منتقد ظاهر شده و رسانهها هم به جاي بازخواست، تريبون در اختيارش ميگذارند. تابستان است و بار ديگر چشمها به شمال غرب ايران دوخته شده؛ جايي كه «درياچه اروميه» نگين آبي كشور 100 درصد خشك شده است. سطح درياچه به حدي پايين آمده كه ديگر نميتوان آن را به عنوان پهنهاي آبي ديد و بر اساس تصاوير ماهوارهاي بيشتر بستر خشكيدهاي است كه بارشهاي زمستاني، اگر هم به فريادش برسند، فقط براي مدتي كوتاه و محدود ميتوانند كمي از تشنگي آن را رفع كنند و صرفاً كف درياچه راتر ميكند. با نخستين موج گرما نيز همين اندك آب باقيمانده بخار ميشود و اروميه دوباره به شورهزاري بيجان بدل خواهد شد. در اين روزهاي تلخ، كارشناسان و فعالان محيط زيست ديدگاههاي متعددي در رسانهها بيان ميكنند؛ از تحليلهاي اقليمي گرفته تا نقدهاي تند نسبت به سياستهاي گذشته. اما در ميان اين همه صدا، نامي آشنا بيش از همه جلبتوجه ميكند: عيسي كلانتري؛ كسي كه روزگاري در قامت وزير جهاد كشاورزي و سپس به عنوان رييس سازمان حفاظت محيط زيست و دبير ستاد احياي درياچه اروميه، خود در شكلگيري سرنوشت امروز اين درياچه نقشآفرين بوده است.
درياچه اروميه قرباني سياستهاي نامتوازن شد
نكتهاي كه نميتوان ناديده گرفت، اين است كه بسياري از كارشناسان و حتي فعالان رسانهاي، عملكرد كلانتري در حوزه آب و محيط زيست را يكي از عوامل اصلي وضعيت اسفناك كنوني ميدانند. درياچه اروميه در واقع قرباني سياستگذاري مسوولاني از جمله عيسي كلانتري بود كه حال سعي دارند با سخن پراكني و تبليغات رسانهاي مقصر بودن خود را نفي كنند. عيسي كلانتري در سه مقطع كليدي نقشي جدي در بحران ايفا كرد: ابتدا در دهههاي 60 و 70، به عنوان وزير جهاد كشاورزي، سياستهاي گسترش بيرويه كشاورزي آبي و سدسازي را پيش برد كه مستقيماً منابع آبي ورودي به درياچه اروميه را كاهش داد. اين سياستها بدون درنظر گرفتن ظرفيتهاي اكولوژيكي منطقه، فشار بيسابقهاي بر حوضه آبريز وارد كرد. در دوره رياست بر سازمان حفاظت محيط زيست، بسياري از فعالان محيطزيست او را يكي از ضعيفترين مديران اين نهاد دانستند؛ مديري كه نتوانست در برابر پروژههاي مخرب و سياستهاي وزارت نيرو مقاومت كند و بارها در برابر توسعههاي غيركارشناسي كوتاه آمد. در ستاد احياي درياچه اروميه، به جاي تمركز بر اصلاح الگوي مصرف آب در كشاورزي و كاهش برداشتها، برنامهها عمدتاً بر پروژههاي پرهزينه سختافزاري متمركز شد. همين رويكرد باعث شد كه بخش بزرگي از طرحهاي احيا ناكام بماند و نتيجه ملموسي در بهبود وضعيت درياچه حاصل نشود.
مرگ دو خبرنگار براي تبليغ
هنوز فراموش نكردهايم كه تبليغات بياساس ستاد احياي درياچه اروميه عامل گرفته شدن جان دو خبرنگار جوان بود. يكي كه براي آينده نقشها داشت و ميخواست طعم مادري را بچشد و ديگري در آستانه آغاز زندگي مشترك بود. حتي برخوردهاي عيسي كلانتري در روز بروز اين حادثه تلخ را حداقل خبرنگاران و همكاران آن دو خبرنگار مرحوم شده از ياد نميبرند. با اين حال، اين روزها كلانتري در رسانهگرديهايش در مقام منتقد و مدعي ظاهر شده است. او در اظهارات تازه خود بار ديگر به بحران درياچه پرداخته و انگشت اتهام را به سوي ديگران نشانه رفته است. كلانتري مدعي شده كه بيتوجهي دولتهاي اخير و توقف برخي طرحها باعث وخامت اوضاع شده است. او همچنين تأكيد كرده كه تنها با يك مديريت جدي و ادامه برنامههاي احيا ميتوان به بازگشت درياچه اميدوار بود.
از رسالت پرسشگري رسانه تا تريبونهاي سفارشي
اما پرسش اساسي اينجاست: فردي كه خود از اصليترين تصميمگيران و مقصران در شكلگيري شرايط فعلي است، چگونه اكنون ميتواند با لحني طلبكارانه و در جايگاه منتقد ظاهر شود؟ جالبتر اينكه رسانهها به جاي بازخواست از كلانتري بابت عملكرد گذشته، امروز تريبون خود را در اختيار او قرار ميدهند تا نقد كند و اتهام بزند. اين موضوع شائبهاي جدي ايجاد كرده است: آيا اين موضعگيريهاي تازه صرفاً يك پروژه رسانهاي نيست كه اهدافي غير از محيط زيست و احياي واقعي درياچه اروميه را دنبال ميكند؟ در نهايت بايد يادآور شد كه عيسي كلانتري يكي از بحثبرانگيزترين مديران محيط زيست در تاريخ جمهوري اسلامي بوده است. بسياري او را به عنوان يكي از ضعيفترين روساي سازمان حفاظت محيط زيست ميشناسند؛ مديري كه به جاي پاسخگويي درباره عملكردش، اكنون در مقام مدعي سخن ميگويد. سرنوشت درياچه اروميه همچنان در هالهاي از ابهام است و افكار عمومي منتظرند به جاي تريبون دادن به مقصران، رسانهها و نهادهاي مسوول، پاسخ روشني درباره چرايي اين فاجعه و راهكار واقعي براي نجات «نگين آبي» كشور ارايه دهند.
