۳۷ پرواز بارورسازي ابرها در يك سال؛ اميد تازه يا سياستي پرهزينه؟
در حالي كه ايران طي سالهاي اخير با كاهش بارندگي و بحران جدي منابع آب روبرو بوده، وزارت نيرو از اجراي دهها پرواز بارورسازي ابرها در سال آبي جاري خبر داده است.
در حالي كه ايران طي سالهاي اخير با كاهش بارندگي و بحران جدي منابع آب روبرو بوده، وزارت نيرو از اجراي دهها پرواز بارورسازي ابرها در سال آبي جاري خبر داده است. به گزارش ايسنا، طبق آمار رسمي، در سال آبي ۱۴۰۳-۱۴۰۴، مجموعاً ۳۷ پرواز با هواپيما و ۵۰ پرواز با پهپاد در مناطق مختلف كشور انجام شده و بيش از ۶۰۰ ژنراتور زميني در ۲۳ استان فعال بوده است. طبق اظهارات اخير، محمد مهدي جواديان زاده، رييس سازمان توسعه و بهرهبرداري فناوريهاي نوين آبهاي جوي، در اين سازمان عمليات باروري ابرها با استفاده از هواپيماهاي با سرنشين و بدون سرنشين (پهپاد) و استفاده از ژنراتورهاي زميني در سال آبي مذكور انجام شد. اين پروازها با استفاده از دو فروند هواپيماي آنتونوف در منطقه شمالغرب، جنوبغرب، منطقه تهران و شمالشرق، ۵۰ پرواز عملياتي با استفاده از پهپاد در مناطق حوضه آبريز زاينده رود، كوهرنگ، خراسان جنوبي و منطقه عملياتي استانهاي فارس و بوشهر و پروژه بارورسازي ابرها برنامهريزي و به مورد اجرا گذاشته شد. اين حجم فعاليت نشان ميدهد كه سياستگذاران حوزه آب، بارورسازي ابرها را به عنوان يك ابزار مكمل براي جبران كمبود منابع در نظر گرفتهاند. با اين حال، پرسش كليدي اين است كه چنين اقداماتي تا چه اندازه ميتواند به حل بحران ساختاري آب در كشور كمك كند. از يك سو، مسوولان سازمان توسعه و بهرهبرداري فناوريهاي نوين آبهاي جوي ماموريت خود را مديريت بهينه منابع آب جوي با فناوريهاي نوين عنوان ميكنند و حتي براي آينده برنامههايي چون آيندهنگاري ۱۰ ساله و افزايش سالانه ۵ درصدي منابع آب جوي را مطرح كردهاند. از سوي ديگر، اين برنامهها نيازمند بودجهاي سنگين، حدود ۷۵۰۰ ميليارد تومان است كه هرچند گفته ميشود بدون فشار مالي مستقيم به دولت تأمين خواهد شد، اما همچنان محل پرسش كارشناسان درباره اولويتبندي هزينهها باقي ميماند. منتقدان بارورسازي ابرها بر اين باورند كه اين پروژهها بيشتر از آنكه راهحلي پايدار باشند، اقدامي كوتاهمدت و با اثربخشي محدود است. تجربه ساير كشورها نيز نشان داده است كه افزايش بارندگي ناشي از بارورسازي معمولا در بهترين حالت چند درصد بوده و نميتواند جايگزين مديريت مصرف، بازچرخاني آب و اصلاح الگوي كشت شود. با اين حال، حاميان اين سياست تأكيد دارند كه در شرايط ناترازي آبي كشور، استفاده از هر امكان موجود اهميت دارد و بارورسازي ابرها ميتواند به عنوان مكمل ساير طرحها، نقشآفريني كند. نشست اخير وزارت نيرو نشان داد كه نگاه حاكم بر مديريت آب كشور همچنان تركيبي از اقدامات كوتاهمدت و برنامهريزي بلندمدت است. اما پرسش اصلي اينجاست كه آيا بارورسازي ابرها در كنار هزينههاي بالاي آن، ميتواند از يك پروژه نمادين به راهكاري اثربخش و پايدار تبديل شود يا همچنان در حد يك سياست جانبي باقي خواهد ماند؟
