اقتصاد در پسا(( ماشه))!

در شرايطي كه ترامپ از همه توان خود براي افزايش فشار اقتصادي و راهبردي عليه ايران استفاده ميكند، دولت چهاردهم ديپلماسي چندمنظورهاي را براي بياثر يا كم اثر ساختن اين فشارها در دستور كار قرار داده است.
تحريمها در بلندمدت بياثر ميشوند
زهرا سليماني|
در شرايطي كه ترامپ از همه توان خود براي افزايش فشار اقتصادي و راهبردي عليه ايران استفاده ميكند، دولت چهاردهم ديپلماسي چندمنظورهاي را براي بياثر يا كم اثر ساختن اين فشارها در دستور كار قرار داده است. ايران از يك طرف با شركاي منطقهاياش مانند عربستان، تركيه، مصر و... روابط نزديكتري را پايهريزي ميكند و از سوي ديگر تار و پود مناسبات نزديكتري را با قدرتهاي منطقهاي مانند چين و روسيه و ساير كشورهاي عضو شانگهاي و بريكس و... ميتند. حُسن اين نوع رويكردهاي ديپلماتيك اين است كه هم انتظارات تورمي در بازارهاي اقتصادي داخلي را مهار و فشار معيشتي كمتري را متوجه مردم و هم در عرصه بيروني پيام و پالس توافقسازي به كنشگران بينالمللي ارسال ميكند. در روزهايي كه كار ترامپ به جايي كشيده كه براي افشاي اطلاعات دور زدن تحريمهاي ايران 15ميليون دلار جايزه تعيين كرده و تلاش ميكند خريداران نفت و فرآوردههاي نفتي ايران را با تحريمهاي ثانويه بترساند، «تعادل» باب گفتوگو را با مجيدرضا حريري، رييس اتاق ايران و چين باز كرده تا دورنمايي از وضعيت فروش نفت و فرآوردههاي نفتي ايران به دست آورد. با توجه به اينكه بيش از 90 درصد صادرات نفتي ايران به چين صورت ميگيرد، آگاهي از گارد چينيها نسبت به تهديدهاي ترامپ ميتواند تصويري از آينده پيش روي مخاطبان بگشايد.
برخي محدوديتهاي جديد از سوي ترامپ اعمال شده است. مثلا 15ميليون دلار پاداش براي افرادي كه مسير دور زده تحريمهاي ايران را افشا كنند، تخصيص داده شد يا دوباره كشورهاي خريدار نفت و پتروشيمي ايران تهديد به تحريمهاي ثانويه شدهاند. اين تهديدها همراه با تهديد اسنپبك چه شرايطي در اقتصاد ايران ايجاد ميكند؟
اين رويكردي است كه ترامپ از سال 2017 تا به امروز دنبال ميكند. در آن برهه هم تحريمهاي نفتي و پتروشيمي عليه ايران اعمال شدند و بعد امريكاييها تهديد كردند كه هر كشوري كه از ايران نفت و فرآوردههاي نفتي بخرد، مشمول تحريمهاي ثانويه ميشود. اين حرف جديدي نيست. براي اين مدل تحريم هم ايران مسيرهايي را پيدا كرد و از آنها بهره گرفت. در شرايط فعلي ايران روزانه حدود 1.8ميليون بشكه نفت ميفروشد و صادرات پتروشيمي خود را هم پيگيري ميكند. نكته تازهاي در تهديدهاي جديد ترامپ وجود ندارد. به نظرم همانطور كه طراحان اوليه تحريمهاي ايران گفتهاند، تحريمها در بلندمدت اثر خود را از دست ميدهند و راهحلهايي براي دور زدن آن فراهم ميشود. ضمن اينكه جهان نيز با تحولات بنياديني روبهرو شده است. اين تحولات تحريمها را بيمعنا ميكند.
اين تحولات جهاني كه شما از آن صحبت ميكنيد شامل چه مواردي هستند؟
اگر در خاطرتان مانده باشد در آن زمان (2017) ترامپ به هند و ژاپن و تركيه و كره جنوبي، 6 ماه مهلت داد تا از ايران نفت بخرند و بعد خريد نفت از ايران را قطع كنند. اما امروز وقتي ترامپ هند را تهديد ميكند، اجازه ندارد نفت روسيه را بخرد وگرنه تعرفه بالاي 50درصدي بر كالاهاي اين كشور اعمال ميكند، هند قبول نميكند و همچنان نفت روسيه را ميخرد. جهان تغيير كرده، اما ترامپ تغييري نكرده است. ايران با شرايط خاص خود هم نفت صادر ميكند و هم محصولات پتروشيمي خود را ميفروشد. فرآوردههاي نفتي، گاز و پتروشيمي ايران درآمدهايي حول و حوش 26ميليارد دلار نصيب ايران ميكند. ضمن اينكه نفت ايران هم حداقل 30ميليارد دلار در سال درآمد متوجه ايران ميكند. توجه كنيد اين درآمدها در شرايطي محقق شده كه ايران شديدترين تحريمهاي تاريخ را تجربه ميكند.بعيد ميدانم در شرايط فعلي، تهديدهاي جديد ترامپ اثر خاصي داشته باشد، مگر اينكه اتفاقات جديدي در جهان رخ دهد. اين روزها هر ساعت اتفاق جديد در حال وقوع است. ناگهان اسراييل به پشتوانه امريكا قطر را ميزند و روسيه به لهستان حمله ميكند! با توجه به دانستههاي امروز تغيير فاحش را بعيد ميدانم. حتي تحريمهاي جديد ترامپ با اين ادعا صورت گرفته كه از طريق تراكنشهاي بانكي، امريكا قرار است مسير دور زدن تحريمها را كشف كند! اين در حالي است كه امريكا به راحتي ميتواند از طريق ماهوارهها متوجه شود كشتي ايراني در چه كشوري نفت خود را تخليه ميكند. وقتي امريكا ميگويد قصد دارد از طريق تراكنش بانكي موضوع را دنبال كند، يعني باگي در اين ميانه وجود دارد.
در جريان رژه پيروزي چين، صف كشيهاي خاصي ايجاد شد. از حضور كشورها در اين مراسم هم تفسيرهاي مختلفي صورت گرفت. فكر ميكنيد پس از اجلاس شانگهاي و دعوت رييسجمهور چين از آقاي پزشكيان، آيا روابط ايران و چين راهبرديتر شده است؟
براي درك اين معنا و مفهوم بايد به 4سال پيش و زماني كه ايران عضو دائم شانگهاي شد يا در موضوع بريكس ايران به بريكس پلاس اضافه شد، بازگرديم. اين تحولات يعني نظم نويني در جهان در حال شكلگيري است. منظورم اين نيست كه نظم موجود كاملا زير سوال رفته، بلكه نطفه يك نظم تازه در حال شكلگيري است. اين نشانهها در شانگهاي، بريكس و ساير پيمانهاي منطقهاي در حال نمايان شدن است. بهرغم اينكه امريكا اظهار بيخبري ميكند، اسراييل به قطر حمله ميكند. همه اين موارد به معناي پايان نظم فعلي و سر برآوردن يك نظم تازه است. شواهدي وجود دارد كه نظم موجود در حال ترك برداشتن و ظهور نظم تازهاي است. اگر در نظم جهاني آينده چين را به عنوان يك بازيگر اصلي در نظر بگيريم، بنابراين رفتارهاي اخير چين با ايران (از زمان امضاي همكاريهاي راهبردي دو طرف و عضويت ايران در شانگهاي و...) نمايانگر آن است كه ايران براي چين داراي اهميت است و اين كشور حاضر نيست به راحتي از اين قدرت منطقهاي صرفنظر كند. از سوي ديگر ايران يك كشور ياغي نسبت به نظم موجود است و طبيعي است كه نقش برجستهاي در نظم آينده ايفا كند. در مراسم رژه تنها كشور خاورميانهاي كه دعوت شده بود، ايران بود. نه امارات، نه عربستان و... كه روابط اقتصادي بيشتري با چين دارند. بنابراين اهميت ايران جدا از موقعيت انرژي خود به ساير عوامل راهبردي و استراتژيك نيز مرتبط است.
بنابراين حتي در صورت اجراي مكانيسم ماشه نبايد توقع تغييرات خاصي در اين صحنهآرايي منطقهاي و جهاني داشته باشيم؟
بارها گفتهام، اثر مكانيسم ماشه ربطي به تحريمهاي ترامپ ندارد. معني مكانيسم ماشه اين است كه 5 قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران احيا و اجرايي ميشود. در هيچ جاي اين 5 قطعنامه كه طي سالهاي 2010 تا 2012 اعمال شده، اقتصاد ايران مستقيما تحريم نشده است. تنها صنايع هستهاي، صنايع نظامي، به ويژه موشكي و افراد مرتبط با تداركات صنايع هستهاي و موشكي (افراد حقيقي، حقوقي، مبادلات و...) هدف قرار داده شدهاند. بنابراين موضوع اسنپبك و تحريمهاي سازمان ملل شكل متفاوتي با تحريمهاي ترامپ دارند. يك دايره متحدالمركز را تصور كنيد كه يك دايره كوچكتر و يك دايره بزرگتر در آن قرار دارند. دايره كوچكتر تحريمها شوراي امنيت و تحريمهاي بزرگتر تحريمهاي امريكاست. تحريمهاي امريكا به اندازهاي وسيعتر، بيشتر و محكمتر است كه اسنپبك در آن گم است. ايران بايد مشكلات خود را با امريكا حل كند.
توافق اخير ايران-آژانس در قاهره را ميتوان مقدمهاي براي دستيابي به توافقي پايدارتر با غرب و حتي امريكا تصور كرد؟
توافقات با سازمانهاي بينالمللي كه ايران درست يا غلط عضو آنهاست، اعتبار كشور را بالا ميبرد. ايران بايد به جهان نشان دهد كه به تعهدات بينالمللي خود پايبند است. حتي اگر اثر وضعي خاصي نداشته باشد. تنها از نظر رواني فضاي داخلي را مطلوبتر و از منظر بيروني اعتبار بيشتري براي ايران ايجاد ميكند. در عرصه بينالمللي امريكا نشان داده هيچ تعهدي به اين نظامات بينالمللي ندارد. حتي اسراييل هم به اعتبار امريكا اين بيتوجهي و دهنكجي به نظام بينالملل را دارد. هر اندازه ايران تلاش كند در راستاي تعهدات خود به نظامات بينالمللي حركت كند، اعتبار كشور را بيشتر كرده و منافع ملي ايرانيان را بيشتر محقق ميكند.
