توافق هستهاي و بازگشت تحليلمحوري

با نهايي شدن تفاهم ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي، بازار سرمايه ايران سيگنال مثبتي دريافت كرده كه ميتواند زمينهساز بازگشت اعتماد و تحرك نقدينگي باشد.
با نهايي شدن تفاهم ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي، بازار سرمايه ايران سيگنال مثبتي دريافت كرده كه ميتواند زمينهساز بازگشت اعتماد و تحرك نقدينگي باشد.
توافق ايران و آژانس بينالمللي انرژي هستهاي يك سيگنال قوي براي بورس است، اما چه گروههايي را آماده يك رشد ميكند؟ بررسي گروههاي ارزنده بورس در شهريور ۱۴۰۴ نشان ميدهد كه جريان پول حقيقي با تمركز بر نمادهايي با پشتوانه بنيادي، در حال شكلگيري يك مسير هدفمند است. اين حركت نهتنها به تقويت شاخصها كمك كرده، بلكه نشانهاي از تغيير رفتار سرمايهگذاران از هيجانزدگي به تحليلمحوري است.
شهير محمدنيا، كارشناس بازار سرمايه به بازار گفت: گروههاي فلزي، پتروشيمي، دارويي و بانكي بيشترين توجه را به خود جلب كردند. اين رشد در شرايطي اتفاق افتاد كه بازار هفتههاي قبل در مدار نزولي قرار داشت و بسياري از نمادها به كفهاي قيمتي تاريخي رسيده بودند. همين موضوع باعث شد تا سرمايهگذاران با نگاهي تحليلي، سراغ سهمهايي بروند كه هم اصلاح سنگين را پشت سر گذاشتهاند و هم از منظر سودآوري و نسبتهاي مالي، ارزنده تلقي ميشوند.
شهير محمدنيا معتقد است كه تحليل گروههاي ارزنده نشان ميدهد كه بازار سرمايه در حال عبور از فاز هيجاني به سمت رفتار تحليلي و مبتني بر دادههاي واقعي است. اگر گزارشهاي شهريور نيز بتوانند روند مثبت تير و مرداد را ادامه دهند، ميتوان انتظار داشت كه نمادهاي بنيادي با نسبتهاي P/E زير ۵، در نيمه دوم سال به موتور محرك بازار تبديل شوند.
وي افزود: در گروه فلزات اساسي، نمادهايي مانند فولاد با توجه به ثبات نسبي نرخ ارز و چشمانداز تورمي، توانستند عملكرد قابل قبولي ثبت كنند. اين گروه بهواسطه وابستگي بالا به نرخ دلار و قيمتهاي جهاني، در صورت هرگونه تغيير مثبت در بازارهاي بينالمللي، ظرفيت جهش مجدد را دارد. همچنين گزارشهاي ماهانه اين شركتها نشان داد كه با وجود محدوديتهاي انرژي در تابستان، توليد و فروش آنها افت محسوسي نداشته است.
اين كارشناس تصريح كرد: گروه پتروشيمي نيز به دليل صادراتمحور بودن، از تثبيت نرخ ارز و بهبود تقاضاي جهاني بهرهمند شده و در صورت افزايش نرخ دلار ميتواند سودآوري بالاتري را تجربه كند. نكته مهم در اين گروه، كاهش فشار فروش و افزايش تقاضاي حقوقيها در نمادهاي شاخصدار بود كه نشاندهنده بازگشت تدريجي اعتماد به اين بخش است.
محمدنيا افزود: در گروه دارويي، تقاضا براي نمادهاي با گزارش خوب بهبود يافته و نشان دادند كه بازار به سهمهايي با ثبات درآمدي و تقاضاي داخلي توجه ويژهاي دارد. اين گروه بهواسطه ماهيت دفاعي خود، در دورههاي پرريسك سياسي و اقتصادي، همواره مورد توجه سرمايهگذاران محافظهكار قرار ميگيرد.
وي تصريح كرد: در گروه بانكي نيز برخي نمادها توانستند بخشي از افتهاي گذشته را جبران كنند. با توجه به احتمال اصلاح سياستهاي پولي و افزايش نرخ بهره بينبانكي، اين گروه ميتواند در نيمه دوم سال نقش پررنگتري در بازار ايفا كند، بهويژه اگر روند تسهيلاتدهي و درآمدهاي غيرمشاع بانكها بهبود يابد.
محمدنيا تصريح كرد: بهطور كلي تحليل گروههاي ارزنده نشان ميدهد كه بازار سرمايه در حال عبور از فاز هيجاني به سمت رفتار تحليلي و مبتني بر دادههاي واقعي است. اگر گزارشهاي شهريور نيز بتوانند روند مثبت تير و مرداد را ادامه دهند، ميتوان انتظار داشت كه نمادهاي بنيادي با نسبتهاي P/E زير ۵، در نيمه دوم سال به موتور محرك بازار تبديل شوند. اين مسير البته نيازمند حفظ ثبات سياسي، مديريت انتظارات ارزي و تداوم حمايتهاي ساختاري از سوي نهادهاي مالي است. در چنين فضايي، هنر معاملهگري نه در پيشبيني، بلكه در انتخاب دقيق و شجاعانه سهمهايي نهفته است كه ظرفيت عبور از ركود و ورود به فاز رشد را دارند.
حركت جريان پول به كدام سمت است؟
بازار سرمايه ايران در روزهاي اخير با تحركات تازهاي روبهرو شده كه برخلاف دورههاي گذشته، نه حاصل دخالتهاي بيروني، بلكه نتيجه حركت خودجوش سرمايهگذاران حقيقي است. اين جريان پول، با دقت و گزينشگري، به سمت نمادهايي رفته كه اصلاح سنگين را پشت سر گذاشتهاند و از منظر بنيادي، ظرفيت رشد دارند. با اين حال، هنوز نميتوان از بازگشت كامل بازار سخن گفت؛ چرا كه جريان پول قدرتمند حقوقيها همچنان در حاشيه قرار دارد و اعتماد عمومي بهتدريج در حال ترميم است.
به گفته رضا روحي، تحليلگران دو سناريو را براي اين تحركات مطرح كردهاند؛ نخست، خوشبيني به تحولات سياسي كه توافقي جديد رخ ميدهد. دوم، واكنش طبيعي بازار به تخليه اثر رواني اخبار منفي مانند مكانيسم ماشه كه پس از دورهاي از فشار، اكنون به فاز برگشت وارد شده است. تفاوت اين دو ديدگاه در عمق و دوام حركت بازار است.
رضا روحي، كارشناس بورس در گفتوگو با بازار گفت: تحليلگران دو سناريو را براي اين تحركات مطرح كردهاند؛ نخست، خوشبيني به تحولات سياسي كه توافقي جديد رخ ميدهد. دوم، واكنش طبيعي بازار به تخليه اثر رواني اخبار منفي مانند مكانيسم ماشه كه پس از دورهاي از فشار، اكنون به فاز برگشت وارد شده است. تفاوت اين دو ديدگاه در عمق و دوام حركت بازار است، يكي آن را آغاز يك موج بلند ميداند، ديگري فرصتي كوتاه براي تنفس مصنوعي.
وي افزود: در اين ميان، دو عامل كليدي به تقويت فضاي بازار كمك كردهاند؛ انتشار اوراق تبعي كه نقش حمايتي براي صندوقهاي اهرمي و حقوقيها دارد و گزارشهاي ماهانه شركتها كه برخلاف انتظار، عملكرد مثبتي را در تير و مرداد ثبت كردهاند. كاهش آثار قطعي برق، تلاش شركتها براي تامين انرژي پايدار و مقاومت نسبي در برابر ركود، همگي نشان دادهاند كه ارزندگي بازار نهتنها حفظ شده، بلكه تقويت شده است.
اين كارشناس ادامه داد: نرخ ارز نيز در اين دوره با سركوب شديد مواجه بوده، اما بسياري معتقدند كه كوچكترين تغيير در آن ميتواند محرك قوي براي رشد فروش شركتها باشد. اگر روند فروش در شهريور نيز ادامه يابد، نقطه عطفي براي سودآوري شركتها و رشد قيمتها خواهد بود. در حال حاضر نسبتهاي P/E زير ۵ در بسياري از نمادها، نشاندهنده ظرفيت بالاي بازار براي بازدهي در نيمه دوم سال است.
در نهايت، توصيه تحليلگران به سرمايهگذاران اين است كه با تركيبي از شجاعت و دقت، سراغ سهمهايي بروند كه از منظر بنيادي مستحكمند. اين هنر دوگانه (جسارت در ورود و دقت در انتخاب) ميتواند پاداشي بالاتر از صندوقهاي درآمد ثابت يا طلا به همراه داشته باشد. بازار در نقطهاي ايستاده كه نهتنها خطرناك نيست، بلكه ميتواند آغازگر يك دوره بازدهي تاريخي باشد، اگر اعتماد عمومي و جريان پول بهدرستي هدايت شوند.
