ايران در چهار راه انرژي!

ايده تبديل ايران به هاب انرژي منطقه، موضوعي است كه هم در اسناد بالادستي كشور از جمله بند ۱۰ سياستهاي كلي برنامه هفتم توسعه و هم در ماده ۴۴ (بند ت) مصوب مجلس مورد تأكيد قرار گرفته و قرار است در روزهاي آينده ابلاغ شود. اين رويكرد بر پايه موقعيت جغرافيايي و استراتژيك ايران شكل گرفته است؛ جايي كه برخي همسايگان داراي مازاد انرژياند و برخي ديگر نيازمند واردات و ايران ميتواند با ايفاي نقش واسط، هم منافع اقتصادي و هم قدرت سياسي خود را ارتقا دهد.
ايده تبديل ايران به هاب انرژي منطقه، موضوعي است كه هم در اسناد بالادستي كشور از جمله بند ۱۰ سياستهاي كلي برنامه هفتم توسعه و هم در ماده ۴۴ (بند ت) مصوب مجلس مورد تأكيد قرار گرفته و قرار است در روزهاي آينده ابلاغ شود. اين رويكرد بر پايه موقعيت جغرافيايي و استراتژيك ايران شكل گرفته است؛ جايي كه برخي همسايگان داراي مازاد انرژياند و برخي ديگر نيازمند واردات و ايران ميتواند با ايفاي نقش واسط، هم منافع اقتصادي و هم قدرت سياسي خود را ارتقا دهد.
كارشناسان معتقدند گاز، كليديترين گزينه ايران براي تحقق اين جايگاه است. خريد گاز از كشورهايي مانند تركمنستان و روسيه و صادرات آن به بازارهاي پرتقاضا، ميتواند ايران را به حلقه اصلي تجارت گاز منطقه بدل كند. بهويژه روسيه كه با مازاد توليد خود بهدنبال بازاريابي است و جنوب آسيا را به عنوان مقصد مهم انتخاب كرده است؛ مسيري كه تنها از طريق ايران معنا مييابد.
برخي تحليلگران تأكيد دارند اگر ايران بتواند با روسيه به توافقي راهبردي برسد كه گاز خريداريشده صرفاً براي صادرات استفاده شود و نه براي مصرف داخلي، گام بزرگي در مسير هاب شدن برداشته خواهد شد. چنين توافقي ميتواند جايگاه ايران را در بازار جهاني گاز به سطح يك بازيگر جدي ارتقا دهد.
از سوي ديگر، موقعيت ايران در كنار خليج فارس و درياي عمان، امكان تبديل كشور به مسير ترانزيت گاز و فعالسازي ظرفيتهايي چون بندر چابهار و سوآپ انرژي را فراهم ميكند. توسعه فناوريهاي مرتبط با LNG نيز ميتواند ايران را در زمره ۱۰ صادركننده برتر گاز جهان قرار دهد.
مهران محمدي، كارشناس حوزه انرژي، در گفتوگو با «تعادل» تأكيد ميكند: ايران و روسيه هر دو توليدكنندگان بزرگ نفت و گاز طبيعي هستند و همكاري آنها ميتواند زمينههاي قابلتوجهي براي تبديل ايران به هاب انرژي منطقهاي و حتي جهاني ايجاد كند. با اين حال، تحقق اين هدف مستلزم توجه به چند عامل كليدي است. به گفته وي، سرمايهگذاري در زيرساختهاي انرژي از خطوط لوله و پالايشگاه تا پايانههاي صادراتي، نياز اساسي كشور است. در عين حال، تحريمهاي بينالمللي مانعي جدي محسوب ميشود و بدون توافقهاي سياسي و ديپلماتيك براي رفع يا كاهش آنها، تحقق اين رويكرد دشوار خواهد بود.
وي همچنين به اهميت انتقال فناوري اشاره كرده و ميگويد: براي بهرهبرداري موثر از منابع انرژي، ايران بايد به فناوريهاي پيشرفته دسترسي داشته باشد. همكاري با روسيه و ديگر كشورها ميتواند اين خلأ را پر كند. وي در ادامه خاطرنشان ميكند: دسترسي به بازارهاي مصرف بزرگ در اروپا و آسيا و امضاي قراردادهاي بلندمدت تأمين انرژي، لازمه ديگر هاب شدن ايران است. علاوه بر آن، ثبات داخلي و سياستهاي اقتصادي كارآمد براي جذب سرمايهگذاري خارجي نقش تعيينكنندهاي در اين مسير دارند.
به اعتقاد او، همكاري با روسيه تنها يك قطعه از پازل است و موفقيت ايران در تبديل شدن به هاب انرژي، وابسته به مديريت مجموعهاي از عوامل اقتصادي، سياسي و فناورانه خواهد بود.
