بورس در گوشه رينگ
اگر بخواهيم اين روزهاي بازار بورس را توصيف كنيم، ميتوانيم توصيفي از يك مبارز را داشته باشيم كه در گوشه رينگ مسابقات گرفتار شده است كه نميتوان گفت هر لحظه ميتواند دچار يك انفجار براي بازگشت به جريان مبارزه و به دست آوردن مجدد دست برنده را داشته باشد يا بهطور كلي از تشك مبارزه به بيرون انداخته شود.

اگر بخواهيم اين روزهاي بازار بورس را توصيف كنيم، ميتوانيم توصيفي از يك مبارز را داشته باشيم كه در گوشه رينگ مسابقات گرفتار شده است كه نميتوان گفت هر لحظه ميتواند دچار يك انفجار براي بازگشت به جريان مبارزه و به دست آوردن مجدد دست برنده را داشته باشد يا بهطور كلي از تشك مبارزه به بيرون انداخته شود.
در مقابل آن محركهاي اساسي اين مبارزه را ميتوان پارامترهاي اثرگذار تصميمگيرندهاي چون بانك مركزي و مهمترين ابزار آن يعني سياستهاي پولي اين نهاد و در كنار آن شرايط سياسي و روابط بينالملل دانست كه با فشار مداوم خود در حال بيرون انداختن اين مبارز از رينگ مسابقات هستند و هرچند مدام و به صورت پيوسته اين مبارز تلاش به حفظ خود در چرخه بازي (همانند رفتار دستكم 5 ساله بازار پس از اتفاقات سال 99 تا به الان با فراز و نشيبهاي بسيار) ميكند، اما دايم خود را در حال تضعيف ميبيند تا اينكه ديگر تواني باقي نمانده باشد. البته در عين ناباوري و نااميدي هنوز هم در حال جنگيدن و تابآوري است و هر چند هر روز فكر ميكنيم كه سقوط آزاد مجددي آغاز شده است باز به طريقي خود را با چنگ و دندان به شكلهاي مختلفي حفظ ميكند.
در مقابل هم ديگر بخشهايي از اقتصاد را داريم كه حتي برخلاف عدم پتانسيل بالا همانند شركتكنندگاني در ميدان مسابقات هستند كه صرفا با استفاده از نيروهاي كمكي بسيار در حال حفظ خود و رشدهاي حداكثري هستند كه به خوبي ميتوان حمايتهاي چندجانبه به هر طريقي كه دانسته و نادانسته به سمت آنها سرازير هستند، مشاهده كرد كه البته اين اقتصاد دستورگونه در حال دامن زدن بيشتر و بيشتر هر روزه به آن است.
در مورد ديگري بايد گفت طي سالهاي بسياري كه از فعاليت و شروع به كار بورس گذشته است با اينكه اتفاقات متعدد و شرايط متفاوتي به هر سيستم و طريقي را پشت سر گذاشته عملا شرايط حاضر يكي از خاصترين و متفاوتترين زمانهاست، زيرا عملا كمتر بازه زماني را ميتوان مثال زد كه هم از لحاظ زماني و هم از لحاظ اعداد و ارقام شاخصها و قيمتهاي بازار و البته پيچيدگي بسيار شرايط دچار چنين شرايط بغرنجي شده باشد.
در بخش ديگر بايد اشاره كرد كه بازار در اعداد و ارقامي قرار دارد كه از هر حالت آن را در نظر بگيريم شديدا مستعد يك فشار بسيار بالاست كه بسته به اين بازه زماني و اتفاقات ميتواند در دو سوي خريدار يا فروشنده قابل جابهجايي باشد كه به شدت متاثر از اتفاقات سياسي (اتفاقات خارجي) و سياستهاي پولي (در داخل) است كه با رفتاري متفاوت از دستكم 5 سال اخير ميتواند جهش يا حتي بهتر است از واژه انفجار نام برد كه اين بازه كوتاهمدتي را تبديل به يك لبه يا ادج تعيينكننده ميسازد.
در قسمت ديگر نبايد از مكانيسم ماشهاي غافل شد كه سال پيش در دوره شكلگيري برجام و اتفاقات پيرامون آن منجر به بهبود نسبي برخي شرايط فشار از سمت كشورهاي تحريمكننده بود كه در صورت فعالسازي آن ميتواند انتظارات را بيش از پيش به سمت افت و كاهش ارزش بازار بورس كه حاصل از كوچك شدن اقتصاد كشور است، سوق دهد.
براي اشاره بيشتر هم بايد گفت كم ريسكترين و امنترين نوع انتخاب براي بازار بورس در حال حاضر ميتواند دست به ماشه بودن براي ورود در صورت زمزمههاي اندك اتفاقات مثبت باشد كه قبل از همهگيري خبرها و ورود همگاني ميتواند ورود خريداران بالقوه و قدرتمند و خصوصا حجمهايي قابل توجه (دستكم بسيار متفاوت از چند ماه گذشته سال جاري) باشد و در غير اين صورت حفظ دارايي و سرمايه حال حاضر و دور ماندن از ورود به بازار ميتواند عقلانيترين تصميم اين بازه مياني سال باشد و البته در نهايت بايد گفت اتفاقات انتظاري پيش روي اقتصاد و سياست كشور در نهايت يك بلاتكليفي خاصي را بر سراسر كشور حاكم كرده و در نهايت بازاري همچون بورس كه آينه تمامنماي اقتصاد تلقي ميشود در حال نشان دادن خود به افراد حاضر در آن و حتي نظارهگر خود است كه گره خوردن تصميم خريداران و فروشندگان نسبت به اتفاقات يك الي دو هفته آتي را به خوبي نشان دهد و در نهايت شايد اشاره به برخي از اين موارد تكراري به نظر برسد، اما در نهايت مهمترين و اساسيترين علتهاي شرايط حال حاضر اقتصاد كشور و خصوصا بازار بورس هستند.
در پايان هم بايد گفت متاسفانه در وضعيتي قرار داريم كه گرايش اكثريت جامعه در تمامي طبقات اقتصادي به سمت افت بيشتر شرايط اقتصادي اخير است كه در نهايت احتمال افسوس خوردن حتي نسبت به چنين روزهايي براي اقتصاد كشور است (همانند مقايسه كشور و اقتصاد حتي نسبت به يك الي دو سال اخير است) كه منجر به ساختن چنين روزهايي شده است كه هر روز از ديروز نااميدكنندهتر است، اما شايد بتوان رفتار قيمتي و شاخصهاي بازار را به اتفاقات سال ۱۴۰۲ و اصلاح شكل گرفته و فرسايش طولاني مدت پس از آن در بازار ربط داد كه با احتمال خوبي بازار پس از گذران يك دوره فرسايش جديد بتواند اعداد بالاتري را تجربه كند كه از لحاظ زماني حتي تا سال آتي هم به درازا بكشد و پس از آن شاهد حركت اساسي بازار باشد كه شايد مصادف با برخي اتفاقات سياسي و اقتصادي باشد كه البته در صورتي كه اتفاقات متفاوتي در اين بازه زماني شكل بگيرد، ميتواند انتظارات و احتمالات گفته شده را تحتالشعاع قرار دهد.
