هشداري كه شنيده نشد
بحران فرونشست در ايران ديگر از مرحله هشدار عبور كرده و وارد فاز تهديد جدي براي زندگي روزمره مردم شده است. اين پديده نه فقط در دشتهاي خشك و دورافتاده، بلكه حالا به درون شهرها نفوذ كرده؛ جايي كه خانهها، جادهها، لولههاي آب و برق، و زيرساختهاي حياتي در معرض خطر جدي قرار دارند.
بحران فرونشست در ايران ديگر از مرحله هشدار عبور كرده و وارد فاز تهديد جدي براي زندگي روزمره مردم شده است. اين پديده نه فقط در دشتهاي خشك و دورافتاده، بلكه حالا به درون شهرها نفوذ كرده؛ جايي كه خانهها، جادهها، لولههاي آب و برق، و زيرساختهاي حياتي در معرض خطر جدي قرار دارند.
بحراني كه سالها فقط در قالب گزارشهاي علمي و نقشههاي فني مطرح ميشد، اكنون به يك تهديد ملموس و روزمره تبديل شده است. تركهايي كه روي ديوار خانهها ميافتند، فرورفتگيهاي جادهها، و نشست زمين در مناطق پرجمعيت، نشانههاي آشكاري هستند از اينكه ديگر نميتوان اين پديده را ناديده گرفت يا آن را صرفا به «خشكسالي» نسبت داد.
ما از دهه ۸۰ هشدار داديم. بارها گفتيم، نوشتيم، ارايه داديم. اما كسي گوش نكرد. اينها بخشي از سخنان رضا شهبازي، معاون زمينشناسي سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور است كه در نشست تخصصي پژوهشكده سوانح طبيعي و كرسي يونسكو با موضوع «راهكارهاي مقابله با فرونشست زمين در مناطق شهري» بيان شد.شهبازي با لحني كه نااميدي و دلنگراني در آن موج ميزند، ادامه ميدهد: از اواخر دهه ۹۰ كشور وارد بحران فرونشست شد. اما ريشه اين بحران بسيار عميقتر است؛ ۲۷ سال خشكسالي و فشار بيسابقه به آبخوانها و ذخيرهگاههاي آبي، ما را به اين نقطه رسانده است.
فرونشست؛ واژهاي كه ديگر غريبه نيست
پديده فرونشست زمين در ادبيات علمي كشور، پديدهاي تازه نيست. به گفته شهبازي، ۲۰ سال است كه واژه فرونشست وارد ادبيات رسمي و علمي كشور شده، اما متأسفانه نه تصميمگيران و نه عموم جامعه به عمق اين مساله توجه نكردند.
او خاطرهاي از سالهاي اوليه پژوهش در اين زمينه بازگو ميكند: در مطالعاتمان در تهران به نقطهاي رسيديم كه فرونشست ۳۶ سانتيمتري در سال ثبت شده بود. آن زمان هشدار داديم؛ اما شايد چون عدد بزرگي بود، براي مخاطب باورپذير نبود و بعد از مدتي هم جامعه نسبت به اين هشدارها بيتفاوت شد.
استانهايي
كه هميشه در صف اول بحران بودند
شهبازي با اشاره به انجام سومين پيمايش فرونشست در كشور گفت: نقشههاي دهه ۸۰، وضعيت هشدار را نشان ميدادند و امروز همان استانها همچنان در صدر بحران هستند. استانهايي مانند اصفهان، تهران، كرمان، فارس و اخيرا سيستان و بلوچستان.
او درباره سيستان و بلوچستان نكتهاي جالب و البته نگرانكننده بيان ميكند: ما به دليل وجود درياچه هامون، تصور ميكرديم اين استان از خطر فرونشست دور است. اما در مطالعات سال ۱۴۰۰ ديديم كه اين استان به رتبه چهارم فرونشست زمين در كشور رسيده است. دليلش هم برداشت بيرويه از منابع آبي پيرامون هامون است.
زمان را از دست داديم
برخي معتقدند كه شايد اقدامات قانوني دير آغاز شد. شهبازي هم به اين موضوع اشاره ميكند و ميگويد: در اواسط دهه ۹۰، مصوبات بسيار خوبي در زمينه مديريت منابع آبي تدوين شد، اما آنچه در اين بين از دست رفت، زمان بود. روي زمين، اتفاقات ديگري افتاده بود كه با مصوبه جبران نميشد.معاون زمينشناسي سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور با انتقاد از نحوه مصرف آب در كشور، صريح ميگويد: خروجي عملكرد ما در مصرف آب، همين وضعيت فعلي است. اين بحران نتيجه بيتوجهي به پژوهشها و هشدارهايي است كه سالها ناديده گرفته شد.
چرا فرونشست خطرناكتر از زلزله است؟
بسياري ممكن است فرونشست را با زلزله مقايسه كنند، اما شهبازي به نكتهاي كليدي اشاره ميكند و ميگويد: وقتي فرونشست وارد محيط شهري ميشود، ديگر كاري نميتوان كرد. اين يك زخم تدريجي و غيرقابل بازگشت است. برخلاف زلزله كه مقطعي و ناگهاني است، فرونشست مداوم، خاموش و ويرانگر است.به گفته او، متوسط فرونشست در كشور بين ۵ تا ۷ سانتيمتر در سال است، اما در برخي مناطق اين عدد بسيار بالاتر است و اثرات آن به شكل ترك در ساختمانها، نشست آسفالتها، تخريب خطوط لوله و زيرساختها بروز ميكند.
خشكسالي يا تغيير اقليم؟
يكي از مهمترين نكاتي كه معاون زمينشناسي سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور مطرح ميكند، تغيير نگاه به مساله خشكسالي است. ما از سال ۱۳۷۷ درگير خشكسالي هستيم. اما ديگر اين يك خشكسالي معمولي نيست. اكنون بايد بپذيريم كه وارد دوره تغيير اقليم شدهايم. ميزان تبخير بيش از بارش است، و منابع آبي ما بيش از حد ظرفيتشان تحت فشار قرار گرفتهاند.
شهبازي با يادآوري وقوع سيل در سال ۱۳۹۸ گفت: در حالي كه استانهاي گلستان و لرستان زير آب بودند، اما اين سيل هيچ تاثيري روي سفرههاي آب زيرزميني نگذاشت. اين يعني پيوند هيدرولوژي ميان سطح زمين و زيرزمين قطع شده است. اين يك هشدار بسيار جدي است.
چه بايد كرد؟
با وجود تمام هشدارهايي كه طي دو دهه گذشته داده شده و تأخيرهايي كه در واكنش به آنها رخ داده است، شهبازي بر اين باور است كه هنوز ميتوان با اتخاذ مجموعهاي از اقدامات جدي و فوري، از گسترش بحران فرونشست جلوگيري كرد. معاون زمينشناسي سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور پيشنهاد ميدهد كه طرح احيا و تعادلبخشي منابع آب زيرزميني كه به عنوان يك سند ملي بالادستي تدوين شده، بايد با فوريت اجرايي شود.
به گفته او همچنين، در مناطق بحراني لازم است برداشت آب بهشدت محدود شده يا بهطور كامل متوقف شود. به موازات اين اقدامات، بايد پهنهبندي ريسك انجام شده و زيرساختهاي در معرض خطر شناسايي شوند تا خسارتهاي احتمالي كاهش يابد. شهبازي تأكيد دارد كه بايد بهطور كامل از حفر چاههاي جديد يا كفشكني چاههاي موجود جلوگيري شود، چراكه اين اقدامات فشار بيشتري بر سفرههاي آب زيرزميني وارد ميكنند. به باور او، ارتقاي آگاهي عمومي و اطلاعرساني برخط درباره مخاطرات فرونشست ميتواند نقش مهمي در مشاركت مردمي و تغيير الگوهاي مصرف ايفا كند. معاون زمينشناسي سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور اضافه ميكند: همچنين بايد زنجيره توليد كشور بر اساس بهرهوري بالاي مصرف آب طراحي شود تا از هدررفت منابع جلوگيري شود. در نهايت، او بر ايجاد يك سامانه ملي پايش براي رصد مداوم مولفههاي موثر بر فرونشست و اثرپذير از آن تأكيد ميكند تا تصميمگيريها بر مبناي دادههاي بهروز و دقيق صورت بگيرد.
پايان قصه يا آغاز يك فاجعه؟
داستان فرونشست زمين در ايران، قصهاي تكراري نيست؛ داستاني تلخ و واقعي است كه در حال رخ دادن است. صداي ترك خوردن زمين شايد آرام باشد، اما صدايش بلندتر از هر زنگ خطري است كه تاكنون شنيدهايم. ما فرصتهاي زيادي را از دست دادهايم. اما اگر همين امروز اقدام نكنيم، فردا حتي براي افسوس خوردن هم دير خواهد بود.
