رشد شاخص نوساني يا پايدار؟

پس از ۲۴ روز معاملاتي منفي، بازار سهام طي دور روز گذشته با رشد شاخص كل مواجه شد؛ اتفاقي كه در نگاه اول ميتواند نشانهاي از تغيير روند باشد. اما نگاهي دقيقتر به حجم و ارزش معاملات و همچنين رفتار سرمايهگذاران حقيقي، نشان ميدهد كه هنوز نشانههاي قطعي از بازگشت اعتماد به بازار ديده نميشود.
پس از ۲۴ روز معاملاتي منفي، بازار سهام طي دور روز گذشته با رشد شاخص كل مواجه شد؛ اتفاقي كه در نگاه اول ميتواند نشانهاي از تغيير روند باشد. اما نگاهي دقيقتر به حجم و ارزش معاملات و همچنين رفتار سرمايهگذاران حقيقي، نشان ميدهد كه هنوز نشانههاي قطعي از بازگشت اعتماد به بازار ديده نميشود. در شرايطي كه شاخص كل پس از افتهاي متوالي در محدوده ۲.۴ ميليون واحد تثبيت شده، انتظار ميرفت با اولين نشانههاي مثبت، موجي از ورود نقدينگي به بازار شكل بگيرد اما حجم و ارزش معاملات همچنان در سطوح پايين باقي ماندهاند. اين موضوع نشان ميدهد كه بسياري از سرمايهگذاران، بهويژه حقيقيها، هنوز نسبت به پايداري روند صعودي ترديد دارند.
ادامه خروج پول حقيقي نشانه چيست؟
يكي از مهمترين نشانههاي بياعتمادي در بازار، ادامه روند خروج پول حقيقيهاست. در روزي كه شاخص مثبت بود، باز هم شاهد خروج نقدينگي از سوي سرمايهگذاران خرد بوديم. اين رفتار نشان ميدهد كه بسياري از فعالان بازار، مثبتهاي اخير را نه به عنوان فرصت خريد، بلكه به عنوان فرصتي براي خروج از بازار تلقي ميكنند. حسن كاظمزاده، كارشناس بازار سرمايه در گفتوگو با خبرنگار بازار گفت: بازار سرمايه بعد از يك دوره افت طولاني، نياز به زمان دارد تا بتواند اعتماد از دست رفته را بازسازي كند. مثبت شدن شاخص در يك روز، آن هم با حجم معاملات پايين، نميتواند نشانهاي از آغاز روند صعودي باشد. خروج پول حقيقيها در روزهاي مثبت نشان ميدهد كه فعالان بازار هنوز به آينده خوشبين نيستند و مثبتها را فرصت خروج ميدانند. اين رفتار تا زماني كه با ورود پول و افزايش تقاضا همراه نشود، نميتواند به تغيير روند منجر شود. بازار در شرايط فعلي نيازمند محركهاي قويتر و كاهش ريسكهاي سيستماتيك است تا بتواند وارد فاز صعودي پايدار شود. حسن كاظمزاده معتقد است كه هرچند بازار پس از يك دوره طولاني افت، نشانههايي از تثبيت نشان داده، اما حجم پايين معاملات، ادامه خروج پول حقيقي و حضور ريسكهاي سيستماتيك نشان ميدهد كه هنوز نميتوان با اطمينان از آغاز يك روند صعودي سخن گفت .وي افزود: تحولات سياسي، ابهامات اقتصادي و نزديكي به موعد فعالسازي مكانيزم ماشه از جمله عواملي هستند كه همچنان به عنوان ريسكهاي سيستماتيك بر بازار سايه افكندهاند. اين ريسكها باعث شدهاند كه حتي نهادهاي حقوقي نيز با احتياط بيشتري عمل كنند و خريدهاي خود را بهصورت پلهاي انجام دهند. كاظمزاده تاكيد كرد: هرچند بازار پس از يك دوره طولاني افت، نشانههايي از تثبيت نشان داده، اما حجم پايين معاملات، ادامه خروج پول حقيقي و حضور ريسكهاي سيستماتيك نشان ميدهد كه هنوز نميتوان با اطمينان از آغاز يك روند صعودي سخن گفت. بازگشت اعتماد، نيازمند زمان، شفافيت در سياستگذاري و كاهش تنشهاي سياسي و اقتصادي است وي تصريح كرد: با اين وضعيت، رفتار نهادهاي حقوقي نيز قابل توجه است. برخلاف انتظار، حقوقيها نيز با احتياط بيشتري وارد بازار شدهاند و خريدهاي خود را بهصورت محدود و پلهاي انجام ميدهند. اين موضوع نشان ميدهد كه حتي بازيگران بزرگ بازار نيز نسبت به پايداري روند صعودي ترديد دارند و ترجيح ميدهند در فضاي فعلي، ريسك كمتري متحمل شوند. كاظمزاده گفت: از سوي ديگر، نبود محركهاي بنيادي قوي همچون گزارشهاي عملكرد مثبت شركتها، اخبار مساعد سياسي يا اقتصادي يا تغييرات محسوس در سياستهاي پولي و مالي، باعث شده كه بازار همچنان در وضعيت بلاتكليف باقي بماند. در چنين شرايطي، هرگونه رشد شاخص بدون پشتوانه بنيادي، صرفاً ميتواند نوسانساز باشد و نه آغازگر يك روند پايدار.
بازار نيازمند يك «نقطه عطف» مشخص است
بسياري از تحليلگران معتقدند كه بازار نيازمند يك «نقطه عطف» مشخص است؛ نقطهاي كه بتواند جريان نقدينگي را تغيير دهد و اعتماد ازدسترفته را بازگرداند. اين نقطه عطف ميتواند شامل كاهش تنشهاي سياسي، بهبود روابط بينالمللي، يا حتي اصلاحات ساختاري در بازار سرمايه باشد. تا زماني كه چنين محركي وارد بازي نشود، نميتوان انتظار داشت كه بازار از فاز ركود خارج شود. به گفته رضا روحي بازار سرمايه ايران در يك وضعيت گذار قرار دارد؛ گذار از ركود به سمت بازسازي اعتماد. اما اين مسير، بدون اصلاحات ساختاري، كاهش ريسكهاي سيستماتيك، و ورود نقدينگي جديد، بسيار دشوار و زمانبر خواهد بود در حال حاضر، بسياري از فعالان بازار ترجيح ميدهند در موقعيتهاي نقد باقي بمانند و با احتياط بيشتري تصميمگيري كنند. اين رفتار، هرچند محافظهكارانه، اما در فضاي پرريسك فعلي كاملاً منطقي به نظر ميرسد. بهويژه براي سرمايهگذاران حقيقي كه تجربه زيانهاي سنگين در ماههاي گذشته را داشتهاند، بازگشت به بازار نيازمند نشانههاي قويتري از ثبات و رشد است. رضا روحي كارشناس بازار مالي در گفتوگو با خبرنگار بازار گفت: بازار سرمايه ايران در يك وضعيت گذار قرار دارد؛ گذار از ركود به سمت بازسازي اعتماد اما اين مسير، بدون اصلاحات ساختاري، كاهش ريسكهاي سيستماتيك و ورود نقدينگي جديد، بسيار دشوار و زمانبر خواهد بود. مثبتهاي مقطعي هرچند اميدواركنندهاند اما تا زماني كه با رفتارهاي حمايتي و ورود پول همراه نشوند، نميتوانند بهتنهايي مسير بازار را تغيير دهند. وي افزود: در چنين فضايي، نقش سياستگذار نيز بيش از پيش اهميت پيدا ميكند. بازار سرمايه به عنوان آيينهاي از اقتصاد، نيازمند حمايتهاي هدفمند و پايدار است؛ نه صرفاً وعدههايي كه در عمل به نتيجه نميرسند. تجربه نشان داده كه اقدامات مقطعي مانند تغيير دامنه نوسان، توقف نمادها يا تزريق نقدينگي بدون برنامه، نهتنها اعتماد را بازنميگرداند بلكه ميتواند به بيثباتي بيشتر منجر شود. روحي تاكيد كرد: از سوي ديگر، شفافيت در تصميمگيريها و اطلاعرساني دقيق به فعالان بازار، ميتواند نقش مهمي در كاهش ترس و ترديد ايفا كند. سرمايهگذاران حقيقي، كه بخش بزرگي از نقدينگي بازار را تشكيل ميدهند، نياز دارند بدانند كه تصميمات كلان اقتصادي و سياسي چه تأثيري بر سرمايهگذاريشان خواهد داشت. نبود اين شفافيت، باعث ميشود كه هرگونه خبر منفي يا شايعه، به سرعت منجر به خروج پول و افزايش فشار فروش شود. در اين ميان، تحليلگران تكنيكال نيز بر اين باورند كه شاخص كل در محدودهاي حساس قرار گرفته و هرگونه شكست يا عبور از اين محدوده، ميتواند مسير بازار را مشخص كند. بازار براي تغيير روند نيازمند ورود پول و افزايش تقاضاست، نه صرفاً رشد شاخص در يك يا دو روزه. اين جمله، بهخوبي نشان ميدهد كه رشدهاي اخير هنوز نتوانستهاند اعتماد عمومي را جلب كنند. در نتيجه، ميتوان گفت كه بازار سرمايه در حال حاضر در يك وضعيت شكننده قرار دارد؛ وضعيتي كه هرچند نشانههايي از بهبود در آن ديده ميشود، اما هنوز فاصله زيادي تا بازگشت به روند صعودي پايدار دارد. خروج پول حقيقيها، حجم پايين معاملات و تداوم ريسكهاي سيستماتيك، همگي نشان ميدهد كه سرمايهگذاران هنوز با ديده ترديد به بازار نگاه ميكنند. براي عبور از اين مرحله، نياز به مجموعهاي از اقدامات هماهنگ در سطح سياستگذاري، اطلاعرساني، و حمايت عملي از بازار وجود دارد. تنها در اين صورت است كه ميتوان اميدوار بود بازار سرمايه بار ديگر به جايگاه واقعي خود در اقتصاد كشور بازگردد و نقش موثري در تأمين مالي و رشد توليد ايفا كند.
