ناترازي انرژي در هالهاي از ابهام!

ناترازي انرژي، پديدهاي است كه در دهههاي اخير به يكي از بزرگترين چالشهاي جهاني تبديل شده است.
ناترازي انرژي، پديدهاي است كه در دهههاي اخير به يكي از بزرگترين چالشهاي جهاني تبديل شده است. اين بحران زماني رخ ميدهد كه عرضه انرژي در يك كشور يا منطقه با تقاضاي آن هماهنگي نداشته باشد و منجر به كسري منابع، افزايش هزينهها، يا عدم دسترسي به انرژي پايدار شود. ايران به عنوان يكي از كشورهاي داراي منابع غني انرژي، با وجود ذخاير گسترده نفت و گاز نيز با اين چالش مواجه است.
به گزارش «تعادل»، يكي از عوامل اصلي ناترازي انرژي، رشد فزاينده تقاضا در برابر عرضه است. افزايش جمعيت، توسعه صنايع و تغيير الگوي مصرف انرژي ازجمله دلايلي هستند كه تقاضا را در سالهاي اخير بهشدت افزايش دادهاند. در عين حال، ظرفيت توليد و انتقال انرژي متناسب با اين رشد ارتقا نيافته است.
بسياري از نيروگاهها، شبكههاي انتقال و توزيع برق و گاز در ايران قديمي و ناكارآمد هستند. اين زيرساختهاي فرسوده علاوه بر كاهش بازدهي، منجر به هدررفت گسترده انرژي در مسير انتقال و مصرف ميشوند.
مصرف بالاي انرژي در ايران به دليل يارانههاي دولتي و قيمتهاي پايين انرژي نسبت به استانداردهاي جهاني، يكي ديگر از عوامل مهم ناترازي است. اين موضوع باعث شده كه انگيزهاي براي بهينهسازي مصرف در ميان كاربران وجود نداشته باشد.
تمركز ايران بر منابع نفت و گاز و عدم توسعه انرژيهاي تجديدپذير، موجب شده كه تعادل عرضه و تقاضا شكننده شود. هرگونه اختلال در تأمين سوختهاي فسيلي (مانند تحريمها يا مشكلات فني) به سرعت تأثير خود را بر كل شبكه انرژي ميگذارد.
تغييرات اقليمي نظير كاهش بارندگي و افزايش دما، توليد برق از منابع آبي را كاهش داده و در عين حال، نياز به انرژي براي سرمايش و گرمايش را افزايش داده است.
در همين زمينه، مهدي كمالي، كارشناس حوزه انرژي، در گفتوگو با «تعادل»، اظهار داشت: بخش برق يكي از بحرانيترين حوزهها در ناترازي انرژي است. تابستانها با افزايش شديد تقاضا براي سرمايش و در زمستانها با افزايش مصرف گاز، توليد برق تحت فشار قرار ميگيرد. طبق آمارها، بسياري از نيروگاههاي كشور با ظرفيت كامل كار نميكنند و قطعي برق در اوج مصرف به مشكلي جدي تبديل شده است.
وي تصريح كرد: ايران با وجود داشتن بزرگترين ذخاير گازي دنيا، در فصلهاي سرد سال با ناترازي در تأمين گاز مواجه ميشود. رشد بالاي مصرف خانگي و صنعتي، فرسودگي شبكهها و عدم توسعه زيرساختها از عوامل اين ناترازي هستند.
وي عنوان كرد: مصرف بالاي سوختهاي فسيلي در بخش حملونقل، فشار مضاعفي بر منابع انرژي وارد ميكند. عدم توسعه مناسب حملونقل عمومي و ناكارآمدي خودروها موجب شده كه اين بخش يكي از مصرفكنندههاي بزرگ انرژي باشد. وي خاطرنشان كرد: براي رفع بحران ناترازي انرژي، نيازمند مجموعهاي از راهكارهاي جامع و بلندمدت هستيم كه در سه سطح سياستگذاري، فناوري و فرهنگسازي قابل اجرا هستند اجراي طرحهاي مديريت مصرف و تشويق به كاهش مصرف در اوج تقاضا، استفاده از فناوريهاي هوشمند در شبكههاي توزيع انرژي براي كاهش هدررفت و بهبود استانداردهاي مصرف انرژي در ساختمانها و صنايع است.
وي عنوان كرد: انرژيهاي خورشيدي، بادي و زمينگرمايي ميتوانند بخش بزرگي از نياز انرژي كشور را تأمين كنند. توسعه نيروگاههاي خورشيدي در مناطق آفتابخيز و مزارع بادي در مناطق بادخيز كشور، گزينهاي موثر براي كاهش وابستگي به سوختهاي فسيلي است. كمالي تاكيد كرد: تغيير الگوي مصرف انرژي نيازمند ارتقاي سطح آگاهي عمومي است. برنامههاي آموزشي، رسانهاي و تشويقي ميتوانند نقش مهمي در اين زمينه ايفا كنند.
وي تصريح كرد: ناترازي انرژي، نتيجه سالها غفلت از توسعه زيرساختها، وابستگي بيش از حد به منابع فسيلي و مديريت ناكارآمد مصرف است. با اين حال، ايران با بهرهگيري از منابع طبيعي و انساني خود، فرصت بينظيري براي رفع اين بحران دارد. مسيرهايي چون توسعه انرژيهاي تجديدپذير، بهينهسازي مصرف و نوسازي زيرساختها، ميتوانند افقي روشن براي آينده كشور ترسيم كنند.
