اهداف راهبردي سفر لاريجاني به عراق و لبنان

۱۴۰۴/۰۵/۲۷ - ۰۱:۰۲:۰۹
کد خبر: ۳۵۳۷۸۸

دبير شوراي عالي امنيت ملي به عراق و لبنان از منظر افزايش ظرفيت‌هاي امنيتي، احياي مقاومت و ايجاد ظرفيت‌هاي تازه در اين مسير، واجد اهميت بسياري است. سفري كه توجه بسياري از مردم منطقه را به موضوع تجاوزات صهيونيست‌ها و راهبرد مشترك اسراييل و امريكا براي تغيير نقشه منطقه به نفع صهيونيست‌ها جلب كرد.

جعفر قنادباشي

سفر علي لاريجاني، دبير شوراي عالي امنيت ملي به عراق و لبنان از منظر افزايش ظرفيت‌هاي امنيتي، احياي مقاومت و ايجاد ظرفيت‌هاي تازه در اين مسير، واجد اهميت بسياري است. سفري كه توجه بسياري از مردم منطقه را به موضوع تجاوزات صهيونيست‌ها و راهبرد مشترك اسراييل و امريكا براي تغيير نقشه منطقه به نفع صهيونيست‌ها جلب كرد. بايد توجه داشت كه راهبرد كشورهاي غربي در اين مقطع مبتني بر ۲هدف كلي است؛ نخست، گسستن پيوند ميان بخش‌هاي مختلف جبهه مقاومت و سست كردن اين پيوندهاي قوي و دوم، خلع سلاح كلي و كاهش توان نظامي مقاومت. كشورهاي غربي از ۲۰سال گذشته تا به امروز اين اهداف را دنبال مي‌كنند. اين راهبرد با توجه به ضرباتي كه اسراييل و كشورهاي غربي از عمليات توفان‌الاقصي خورده‌اند با جديت بيشتري دنبال مي‌شود. اين اهداف به خصوص طي هفته‌هاي اخير جدي‌تر دنبال مي‌شود. سفر لاريجاني به عراق و لبنان در راستاي بي‌اثر كردن اين راهبردها دنبال شد. يعني كوشش لاريجاني اين بود كه پيوند كشورهاي مقاومت تقويت شده و راه‌هاي استحكام اين روابط بررسي شود. مثلا توافقنامه امنيتي لاريجاني در عراق در راستاي همسويي بيشتر دو كشور ايران و عراق و مستحكم‌تر كردن توافقنامه‌ها و قراردادهاي قبلي بوده است. برخي كشورهاي غربي و عربي به دنبال نگه داشتن اين دو كشور از هم هستند، اما اين توافقنامه تلاش مي‌كند اين فشارها را بي‌اثر سازد.
موضوع دوم هم بي‌اثر ساختن مساله خلع سلاح مقاومت در لبنان است. لازم است مسوولان ايراني تصويري واقعي از اهداف دشمن را براي رهبران كشورهاي عربي و مردم لبنان ترسيم كنند. بايد به آنها گفته شود كه اسراييل به محض اينكه فرصت پيدا كند زيرساخت‌هاي كشورهاي منطقه را هدف قرار مي‌دهد. خطر نزديك است و اگر توان نظامي كشورهاي منطقه و مقاومت كاهش پيدا كند بلافاصله اسراييل وارد عمل شده و اقدام به اشغال، تجزيه و انهدام زيرساخت‌هاي كشورهاي هدف مي‌كند. نمونه برجسته اين نوع رفتارهاي اسراييل را در سوريه مي‌توان به عينه مشاهده كرد. درست زماني كه اسد از سوريه خارج شد و مستشاران ايراني هم اين كشور را ترك كردند، اختلافات قومي در اين كشور تقويت شد، رويكردهاي تجزيه‌طلبانه در دستور كار قرار گرفت، كشتار و ناامني گسترش پيدا كرد و نهايتا زيرساخت‌هاي اين كشور مورد هدف قرار گرفت. لاريجاني بر اين خطرات و موقعيت‌ها تاكيد كرد و تصويري از لبنان بدون سلاح مقاومت را پيش روي مردم و لبنان قرار داد. در اين مسير صحبت‌هاي عجيب نتانياهو در خصوص اهداف توسعه‌طلبانه اسراييل كشورهاي منطقه را متوجه خطري به نام اسراييل كرد. نتانياهو اخيرا آمد و از اسراييل بزرگ سخن گفت. اينكه لبنان، مصر، اردن و...بايد ضميمه اسرايل بزرگ شوند! اين صحبت‌ها مردم لبنان و ساير كشورهاي منطقه را متوجه منويات واقعي اسراييل مي‌كند. هرگونه تلاش براي خلع سلاح مقاومت در اين شرايط نوعي خيانت به لبنان و برخلاف منافع ملي اين كشور است. اين صحبت‌ها و اين ديدارها بي‌ترديد باعث آگاهي‌بخشي بيشتر خواهد شد. لاريجاني در عين حال تاكيد كرد: ايران به هيچ‌وجه رويكردهاي توسعه‌طلبانه در لبنان و هيچ نقطه ديگري در منطقه ندارد، بلكه در نقاط مختلف مردم منطقه را از شر داعش، تجاوزات اسراييل و... نجات داده است. حتي در برخي برهه‌ها، ايران در زمان بحران انرژي در لبنان نقش ويژه‌اي براي كاهش مشكلات با ارسال بنزين و...ايفا كرده است. اسراييل در گذشته جنوب لبنان را اشغال كرده بود و اين مقاومت بود كه در جنگ ۲۰۰۶ جنوب لبنان را از لوث اشغالگران پاك كرد! امروز هم براي مقابله با اسراييل چاره‌اي جز تكيه بر فرهنگ و سلاح مقاومت وجود ندارد. رخدادهاي سوريه نشان داد كه اسراييل و كشورهاي غربي به دنبال تجزيه و تخريب كشورهاي منطقه هستند تا صهيونيست‌ها دست بالا را در منطقه داشته باشند. رويكردي كه ايران آن را خنثي كرده و از طريق مقاومت مردم منطقه را آگاه ساخته است. به نظرم اين سفر منشا تحولات بسياري در لبنان، عراق و مناسبات راهبردي منطقه خواهد داشت . در مراحل بعدي ايران بايد تلاش كند با احياي مقاومت، دست اشغالگران را از منطقه كوتاه كند.