حذف صفر و واقعيت اقتصاد
زماني بايد اقدامات مربوط به حذف صفر از پول ملي صورت بگيرد كه شاخصهاي كلان اقتصادي در شرايط رونق بوده و روند صعودي تورم متوقف شده باشد، اما در حال حاضر، هيچ كدام از مولفهها و پيشنيازها براي حذف موفقيتآميز صفر وجود ندارد و مولفه و حقيقتي را از واقعيت اقتصادي حذف نميكند.

زماني بايد اقدامات مربوط به حذف صفر از پول ملي صورت بگيرد كه شاخصهاي كلان اقتصادي در شرايط رونق بوده و روند صعودي تورم متوقف شده باشد، اما در حال حاضر، هيچ كدام از مولفهها و پيشنيازها براي حذف موفقيتآميز صفر وجود ندارد و مولفه و حقيقتي را از واقعيت اقتصادي حذف نميكند. اصلاحات پولي و حذف صفر يك امر متداول و لازم است؛ به عبارتي در اكثر كشورهاي دنيا هم حذف صفر صورت گرفته و هم بازآرايي پولي يا آرايش جديد در واحدهاي پولي انجام شده است. با اين حال، شرايط حذف صفر از پول ملي مولفه بسيار مهم و اثرگذاري است. يكي از مهمترين شرايط و مولفههاي اصلي براي تحقق مناسب حذف صفر از پول ملي، اين است كه تورم مزمن، مهار و كنترل شود يا به شكل قابل قبولي حداقل طي دو سال آخر قبل از انجام اصلاحات تثبيت شده باشد.
يكي ديگر از مولفههاي مهم اثرگذار براي حذف صفر از پول ملي اين است كه اطمينان كافي از برنامهريزي اقتصادي آيندهنگر وجود داشته باشد و حاكي از آن باشد تا درگير اقتصاد تورمي مزمن نشويم كه در صورت تحقق اين مولفهها، حذف صفر از پول ملي هم مناسب است و هم لازم خواهد بود. متاسفانه آنچه از واقعيتهاي فعلي اقتصاد كلان در كشور قابل رويت است، اين است كه هيچ كدام از مولفهها و پيشنيازهاي لازم براي حذف موفقيتآميز صفر از پول ملي و بازآرايي آن، وجود ندارد و سايه تحريمها و فشار اقتصادي تورمزا بر اقتصاد كشور همچنان حكمفرماست كه منجر به افزايش انتظارت تورمي ميشوند.
بايد پذيرفت كه حذف صفر از واحد پول ملي كشورها هيچ مولفه و حقيقتي را از واقعيت اقتصادي حذف نميكند و بهطور معمول اقتصاددانها اين اقدام را توصيه نميكنند و معتقد هستند كه بايد زماني به حذف صفر از پول ملي اقدام كرد كه تورم نزولي باشد و ارزش پول ملي در حال بيشتر شدن باشد. بنابراين و بهطور كلي سياستگذار پولي زماني اقدام به حذف صفر از پول ملي ميكند كه شاخصهاي كلان اقتصادي در شرايط رونق بوده و روند صعودي تورم متوقف شده باشد و زماني كه روند تورم سير نزولي را طي ميكند و پيشبيني صعود تورم وجود نداشته باشد، بايد اقدام به حذف صفر از واحد پول ملي كرد. بيشك طي شدن فرآيندها براي ايجاد اصلاحات پولي، طولاني مدت است. براي مثال تا سيستمهاي جديد طراحي و بهروزرساني شوند، فرهنگسازي لازم صورت بگيرد، جمعآوري اسكناسها و تزريق پول جديد صورت بگيرد، همگي زمانبر است و نيازمند آن است كه فرآيندهاي منجر به خود را طي كند.
حذف صفر از پول ملي قطعا با ويژگيهاي مثبتي نيز همراه است، اما به نظر ميرسد كه اين ويژگيها نسبتا اقتصادي نبوده و بيشتر رفاهي است؛ براي مثال حمل و نقل پول به شكل قابل توجهي تسهيل خواهد شد، محاسبات و حسابداري نيز به شكل قابل توجهي ساده و تسهيل ميشود، ظرفيت و حجم حافظه سيستمها كمتر اشغال شده، ذخيره فيزيكي پول براي اشخاص نيز به شكل قابل توجهي آسان و همچنين از آنجايي كه اسكناسهاي جعلي بسياري در جريان است، يك پالايش مناسب صورت ميگيرد و اسكناسهاي جعلي امحا و از مدار خارج ميشوند.
