حريم گسلها و ضرورت عبور از بيتفاوتي ساختماني

در ايران، زلزله نه پديدهاي نادر، بلكه بخشي از زيستجهان طبيعي ماست؛ حقيقتي تلخ اما انكارناپذير. اين سرزمين، با قرار گرفتن روي كمربند لرزهخيز آلپ-هيماليا، يكي از ۱۰ كشور زلزلهخيز جهان است. بيش از ۹۰ درصد مساحت ايران روي مناطق با خطر متوسط تا بسيار بالا قرار دارد و بر اساس دادههاي رسمي، طي يك قرن اخير، بيش از ۱۲۸ زلزله بزرگ با تلفات انساني بالا در اين كشور رخ داده است.
در ايران، زلزله نه پديدهاي نادر، بلكه بخشي از زيستجهان طبيعي ماست؛ حقيقتي تلخ اما انكارناپذير. اين سرزمين، با قرار گرفتن روي كمربند لرزهخيز آلپ-هيماليا، يكي از ۱۰ كشور زلزلهخيز جهان است. بيش از ۹۰ درصد مساحت ايران روي مناطق با خطر متوسط تا بسيار بالا قرار دارد و بر اساس دادههاي رسمي، طي يك قرن اخير، بيش از ۱۲۸ زلزله بزرگ با تلفات انساني بالا در اين كشور رخ داده است.
بر پايه گزارشهاي سازمان زمينشناسي، تنها در سه تا چهار دهه اخير، زلزلههايي چون رودبار (۱۳۶۹)، بم (۱۳۸۲)، زرند (۱۳۸۳)، ورزقان (۱۳۹۱) و سرپلذهاب (۱۳۹۶)، در مجموع جان بيش از ۵۰ هزار نفر را گرفتهاند و صدها هزار واحد مسكوني را تخريب يا غيرقابل استفاده كردهاند. در چنين شرايطي، اگر هنوز ساختوساز غيراصولي در بسياري از مناطق زلزلهخيز به چشم ميخورد و اگر هنوز ساختمانهايي بدون رعايت دقيق ضوابط آييننامه ۲۸۰۰ زلزله ساخته ميشوند، اين نه يك بياحتياطي ساده، بلكه نوعي چشمبستن به خطر دايمي است، اما اين تمام ماجرا نيست. بر اساس اعلام مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي، تاكنون حريم گسلها در ۳۹ شهر كشور شناسايي و تهيه شده و نقشههاي ۶ شهر نيز تصويب و ابلاغ شدهاند. در اين نقشهها، براي نخستينبار، محدودههايي كه ساختوساز در آنها ممنوع يا مشروط به استانداردهاي خاص است، بهروشني مشخص شدهاند. گامي رو به جلو، اما با پرسشهايي جدي: آيا اين محدوديتها بهدرستي اجرا ميشوند؟آيا مجريان، مردم و حتي سازندگان به اهميت آنها واقفاند؟ و شايد مهمتر از همه: چرا چنين طرحهايي هنوز در بسياري از شهرها به مرحله اجرا نرسيدهاند؟ علي بيتاللهي، عضو هيات علمي مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي، سالهاست نسبت به غفلتهاي ساختاري در حوزه مديريت خطر زلزله هشدار ميدهد. او در گفتوگويي تفصيلي با ايرنا، ضمن اشاره به اقداماتي نظير تعيين حريم گسلها در ۳۹ شهر كشور، ميگويد: امروز حريم گسلهاي همه مراكز استان (غير از ۲ مركز استان) تعيين و در ۳۹ شهر نيز اين حرايم ابلاغ شده است. او همچنين بيان ميكند كه در ۶ شهر نقشه حريم گسلها تصويب و ابلاغ شده است كه محدوديتهاي ساخت و ساز روي آنها اعمال ميشود. اما آيا اين اقدامات كافي است؟
گسلها، شريانهاي پنهان لرزش
يكي از نكات جالب توجه كه بيتاللهي مطرح ميكند، پيوند تاريخي ميان منابع آب و گسلهاست. او ميگويد: مسير گسلها و شكستگيها، زونهاي خوبي براي انتقال آب هستند، نياكان ما هر جا آب ديدند، همانجا اتراق كردند و كانونهاي جمعيتي در آن مناطق شكل گرفت. نتيجه چه شد؟ امروز بسياري از شهرهاي بزرگ ايران دقيقاً بر روي گسلهاي فعال شكل گرفتهاند. تهران، تبريز، مشهد، بم و حتي مناطق صنعتي مهمي چون عسلويه در جنوب كشور، در مجاورت يا بر فراز گسلهايي قرار دارند كه پتانسيل زلزلههايي مرگبار را دارند. اما مشكل فقط حضور گسلها نيست؛ مشكل اصلي، عدم انطباق سازهها و زيرساختها با استانداردهاي مقاومسازي در برابر زلزله است.
عسلويه؛ قلب اقتصادي بر لبه خطر
زلزلههاي اخير در منطقه عسلويه بار ديگر توجهها را به اين منطقه حياتي جلب كرد. عضو هيات علمي مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي هشدار ميدهد: تا امروز حدود ۴۰ زمينلرزه در عسلويه رخ داده كه اكثر آنها زلزلههاي بالاي ۲.۵ تا ۳ ريشتر بود و هشت زمينلرزه با بزرگي بالاي چهار ريشتر بوده است. او تأكيد ميكند: عسلويه كانون اقتصادي كشور ماست و ضرورت دارد تمهيدات مهندسي كاهش ريسك لرزهاي بهويژه در تأسيسات بزرگ و زيرساختي منطقه ديده شود. با توجه به تمركز بالاي سرمايهگذاري صنعتي، ذخاير گاز و خطوط انتقال انرژي در اين منطقه، وقوع زلزلهاي متوسط نيز ميتواند پيامدهاي فاجعهباري داشته باشد.
مقاومت سازهاي؛ تنها راه واقعي كاهش خطر
در شرايطي كه پيشبيني دقيق زمان زلزله عملاً ممكن نيست، تنها گزينه جدي و بلندمدت، مقاومسازي ساختمانهاست. بيتاللهي با صراحت ميگويد: مهمترين موضوع، ساخت و ساز مقاوم در برابر زلزله است. در دنيا پيشبيني زلزله امر غيرممكن است. هشدار زلزله، هرچند فرصت ميدهد تا انسانها جان خود را نجات دهند، اما از تخريبها جلوگيري نميكند. او با تأكيد بر ضرورت ورود مهندسان متعهد و تخصصي به عرصه ساختمانسازي، خواستار توجه جديتر نهادهاي اجرايي، شهرداريها و سازمان نظام مهندسي به مساله مقاومسازي است.
ضعف در پايش و سيستمهاي هشدار
اگرچه ايران از نظر لرزهنگاري يكي از كشورهاي نسبتاً پيشرو در منطقه به شمار ميرود، اما هنوز با استانداردهاي جهاني فاصله دارد. بيتاللهي اظهار ميكند: تاكنون فعاليتهاي خوبي صورت گرفته... اما بايد اين سيستمها روي گسلهاي مختلف لرزهزاي كشور پياده شود؛ كاري كه در دنياي مدرن اتفاق افتاده است. عضو هيات علمي مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي همچنين به محدود بودن تعداد ايستگاههاي GPS ژئودتيكي اشاره كرده و ميگويد: از روي جابهجايي اين ايستگاهها ميتوان به تنشها پي برد، اما تعداد آنها بسيار محدود است و بايد دستكم پنج تا ۱۰ برابر افزايش يابد. نبود اين زيرساختها، عملاً سياستگذاران را از داشتن تصويري دقيق از رفتار گسلها و تجمع تنشها محروم ميكند.
ابهام در وضعيت گسلهاي تهران
تهران، پرجمعيتترين و حياتيترين شهر كشور، يكي از نگرانكنندهترين وضعيتها را از منظر لرزهخيزي دارد. اما بيتاللهي با لحني هشدارآميز ميگويد: در حال حاضر از نوع تنش گسلهاي مشرف بر تهران هيچ اطلاعي نداريم.
اين جمله بهتنهايي گوياي عمق خطر است. در شهري كه دهها گسل فعال دارد و زلزلهاي شديد ميتواند جان ميليونها نفر را تهديد كند، نداشتن اطلاعات دقيق درباره رفتار گسلها، يك نقص امنيتي جدي محسوب ميشود.
حريم گسل؛ قانون روي كاغذ؟
اگرچه اعلام شده كه در ۳۹ شهر كشور حريم گسلها تعيين شده و در ۶ شهر نيز ابلاغ شده است، اما پرسش مهم اين است كه آيا اين قوانين اجرايي ميشوند؟ در بسياري از موارد، مشاهدات ميداني و گزارشهاي رسانهاي نشان ميدهد كه محدوديتهاي ساختوساز روي گسلها به سادگي دور زده ميشوند. نبود نظارت جدي، ضعف نظام مهندسي، مصالح بيكيفيت و مجوزهاي غيرقانوني ساخت، از جمله عواملي است كه اين قوانين را به دستاويزي كاغذي تبديل ميكند.
نقدي بر مديريت ريسك در كشور
با وجود پيشرفتهاي علمي، برنامههاي مصوب، مطالعات زمينشناسي و تلاش متخصصان، آنچه بهشدت در كشور كمبود دارد، اراده اجرايي، نظارت سختگيرانه و هماهنگي بينبخشي است. هنوز هم شهرداريها درگير تعارض منافع هستند، پيمانكاران به استانداردها بيتوجهاند و مردم، فاقد آگاهي كافي نسبت به اهميت محل ساختوساز خود هستند. در حالي كه بيتاللهي هشدار ميدهد: هر ۱۰ سال شاهد يك زلزله ويرانگر هستيم، زلزلههاي خفيف، آژيري هستند كه اين گسلها فعال هستند، اغلب سياستگذاران به جاي اقدام پيشگيرانه، در انتظار فاجعه بعدياند.
ضرورت گذار از هشدار به اقدام
زلزلههاي پيدرپي در ايران، نه پديدهاي غيرمنتظره بلكه بخشي از زيستجهان ما هستند. كشور ما بر روي مجموعهاي از گسلهاي فعال به طول ۴۰ هزار كيلومتر (تقريباً معادل محيط كره زمين) قرار دارد و در چنين جغرافيايي، نبود سازه مقاوم، يك جنايت مهندسي است.
حرف آخر را باز هم به نقل از عضو هيات علمي مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي بيان كنيم: زلزلههاي خفيف تخريب ندارند، اما آژيري براي ما هستند كه اين گسلها فعال هستند. زمان آن رسيده كه اين آژيرها را نه فقط بشنويم، بلكه به آن پاسخ دهيم؛ با ساختن شهري مقاوم، نظارتهاي واقعي، افزايش آگاهي عمومي و كنار زدن منافع كوتاهمدت به نفع ايمني بلندمدت.
