كريدوري براي ناديده انگاشتن ايران

۱۴۰۴/۰۵/۱۹ - ۰۱:۱۶:۵۱
کد خبر: ۳۵۲۷۷۴

امضاي قرارداد ميان ارمنستان، آذربايجان و البته امريكا در شمال ايران و اجاره ۹۹ ساله كريدور زنگزور ابهامات زيادي را درخصوص دورنماي روابط ايران در اين منطقه به وجود آورده است. امريكا و غرب مدت‌هاست به دنبال محاصر ژئوپليتيك ايران هستند. اين پروژه پس از محاصره ژئواكونوميك ايران صورت گرفته است.

محسن جليلوند

امضاي قرارداد ميان ارمنستان، آذربايجان و البته امريكا در شمال ايران و اجاره ۹۹ ساله كريدور زنگزور ابهامات زيادي را درخصوص دورنماي روابط ايران در اين منطقه به وجود آورده است. امريكا و غرب مدت‌هاست به دنبال محاصر ژئوپليتيك ايران هستند. اين پروژه پس از محاصره ژئواكونوميك ايران صورت گرفته است. در دهه ۹۰ پس از اينكه امريكا تلاش كرد، خطوط لوله انرژي را به جاي ايران از آذربايجان و آسياي ميانه احداث كند، ما گفتيم و نوشتيم كه ايران بايد مراقب منافع بلندمدت خود باشد. در واقع مرحله پس از محاصره ژئواكونوميك محاصره ژئو استراتژيك است. در دهه ۹۰ فرياد مي‌زديم كه غربي‌ها اگر لوله‌هاي گاز و نفت و... را از اطراف ايران بكشند، بعد از اينكه روابط ايران با غرب مناسب شد، قرار نيست اين لوله‌ها را از آسياي ميانه بردارند. اين منافع ايران است كه در اين بخش از منطقه ناديده انگاشته شده است. اما در غفلت مقامات ايراني اين قراردادها منعقد شد، بدون اينكه سهمي براي ايران در نظر گرفته شود.

براساس گزارشي كه نخست‌وزير ارمنستان در گفت‌وگو با رسانه‌ها منتشر كرده، قرار است كريدور زنگزور به صورت ۹۹ساله در اجاره امريكا قرار گيرد و امريكا برنامه‌ريزي‌هاي لازم براي توسعه اقتصادي و راهبردي منطقه انجام دهد. اين تغييرات بنيادين، باعث مي‌شود فرآيند دسترسي ايران به شمال قفقاز، اروپا و... تقريبا قطع شود. قبل از اين قرارداد البته ايران مي‌توانست بدون نياز به آذربايجان و تركيه و كشورهاي غربي به قفقاز و آسياي مركزي و اروپا دسترسي داشته باشد، اما پس از اين قرارداد ايران ناچار است با هماهنگي آذربايجان و تركيه به اروپا برسد و نقش ترانزيتي خود را ايفا كند. براساس اعلام پاشينيان، ارمنستان اين كريدور را به امريكا اجاره مي‌دهد و امريكا هم آن را دراختيار شركتي امريكايي قرار مي‌دهد تا خطوط ريلي، برق، فيبرنوري، گاز و... را در اين گستره ايجاد كند. براساس برآوردها اين كريدور تا سال ۲۰۲۷ قرار است ۵۰ تا ۱۰۰ ميليارد دلار مراودات تجاري و اقتصادي داشته باشد. بر اثر تحولات اخير پيش‌بيني مي‌شود، ميزان صادرات گاز باكو به اروپا از اين كريدور از ۱۲ ميليارد دلار به ۲۰ ميليارد دلار برسد. اما بسياري از ايرانيان مي‌خواهند بدانند تاثير اين تحولات بر اقتصاد ايران چه خواهد بود؟ به نظر مي‌رسد در صورت اجراي اين طرح، ايران ۲۰ الي ۳۰درصد از نقش ترانزيتي خود را از دست مي‌دهد و از سوي ديگر تركيه به عنوان رقيب ايران ۱۰ تا ۱۵ ميليارد دلار درآمد ترانزيتي تازه كسب مي‌كند. مجموعه اين داده‌ها به ما مي‌گويد كه ايران امن‌ترين و مستقل‌ترين مسير زميني خود براي دسترسي به قفقاز و اروپا را از دست داده است، پيش از اين ايران بدون نياز به تركيه و آذربايجان به اين مسيرها دسترسي داشت اما پس از اين قرارداد، اوضاع تغيير مي‌كند. در اين ميان نقش روسيه در شكل‌گيري اين كريدور هم مهم است، قطعا بدون چراغ سبز روسيه اين اقدام و انعقاد قراردادي در اين سطح به اين سرعت به نتيجه نمي‌رسيد. البته احتمالا برخي دسترسي‌هاي محدود به ايران داده مي‌شود و امكان برخي انتقالات محدود ترانزيتي فراهم مي‌شود. اما اين تصور كه ايران از منظر اقتصادي بتواند در اين منطقه كنشگري فعال داشته باشد، بعيد است. از سوي ديگر وقتي شركت‌هاي امريكايي در مرز ايران سرمايه‌گذاري مي‌كنند توان اقتصادي كشورهاي غربي را پشت خود دارند. متاسفانه دولت‌هاي قبل فرصت‌ها را يكي يكي از دست دادند و ما به جاي تنش زدايي بر تداوم تنش‌ها تاكيد كرديم. حتي چين نيز براي كريدور جاده ابريشم خود از اين كريدور استفاده مي‌كند تا بخش‌هاي مرتبط با ايران. در غياب ايران تمام قدرت‌هاي منطقه‌اي و جهاني در حال اجماع روي اين كريدور هستند. ايران مي‌بايست مشكلات خود را با جهان حل مي‌كرد و تعاملات بيشتري شكل مي‌داد اما به دليل مشكلاتي كه با جهان غرب دارد در حال يك تنازع دايمي است و بخشي از منافع خود را از دست رفته مي‌بيند. با يك چنين دورنمايي، مهم‌ترين راهبرد معقول از سوي ايران، تنش‌زدايي و تعامل با جهان پيراموني بايد باشد. در غير اين صورت محاصره ژئواكونوميك ايران كه در ادامه بدل به محاصره ژئواستراتژيك شده تبعات افزون‌تري پيدا مي‌كند.