چرا بورس، با وجود ارزندگي از ساير بازارها جا ماند؟
فردين آقابزرگي، كارشناس بازار سرمايه در تحليل وضعيت بازار سرمايه اظهار داشت: «وضعيت بازار بورس به دليل مزيت نقدشوندگي كه دارد، در اينگونه مواقع بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد و نوسانات آن به چشم همه ميآيد. قرمزپوشي بازار، آن را آسيبپذيرتر از ساير بازارها جلوه ميدهد.
اقتقصادآنلاين| فردين آقابزرگي، كارشناس بازار سرمايه در تحليل وضعيت بازار سرمايه اظهار داشت: «وضعيت بازار بورس به دليل مزيت نقدشوندگي كه دارد، در اينگونه مواقع بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد و نوسانات آن به چشم همه ميآيد. قرمزپوشي بازار، آن را آسيبپذيرتر از ساير بازارها جلوه ميدهد. در مقايسه با بازارهايي نظير مسكن، خودرو، ارز و طلا كه هرچند رشدهايي داشتهاند، بورس از درجه ريسك بالاتري برخوردار است. اما به نظر من، كمتر از ۵۰ درصد مسائل مرتبط با بورس و اين نابهساماني به موضوع جنگ و بحثهاي ژئوپليتيك بازميگردد. وي افزود: «توقف بيدليل و غيرمستند معاملات سهام و حتي يونيتهاي صندوقهاي سرمايهگذاري، به مراتب اثرات مخربتري نسبت به نابهسامانيهاي جنگ ۱۲ روزه در بازار سرمايه ما ايجاد كرد. ساير بازارها چنين واكنشي نشان ندادهاند، اما بورس با اين شدت خود را رنگباخته نشان ميدهد. اين موضوع به ركن نقدشوندگي بازار بازميگردد. بنابراين، ضمن اينكه سطح ارزندگي بازار بورس، بدون شك و ترديد، با فاصلهاي قابلتوجه نسبت به ساير بازارها بالاتر است، متاسفانه به دليل تصميمات نابهجا و غيركارشناسي داخلي، چنين آسيبي ديدهايم.» اين كارشناس بازار سرمايه در ادامه به اقدامات نادرست در مديريت بازار اشاره كرد و گفت: «طي چند روز و هفتههاي گذشته، به محض اينكه با اطلاعرساني و برنامهريزي براي تزريق منابع مالي، آن هم بهطور ناصحيح و مستقيم توسط چند بانك دولتي، فضايي ايجاد شد كه به صورت تصنعي قصد داشتيم بازار را به مدار مثبت بازگردانيم. غافل از اينكه مولفههاي سياسي، غيرسياسي و اقتصادي حكم بر اين ميكرد كه حتي در بهترين حالت، بازار بايد درجا بزند و نبايد روند صعودي چشمگيري داشته باشد. ايجاد چنين فضايي، به نوعي تشديدكننده ذهنيت اصرار بر فروش شده و اين موضوع، خروج نقدينگي را تقويت كرده است.» آقابزرگي با اشاره به مولفههاي اقتصادي تاثيرگذار بر بازار افزود: «مولفههاي اقتصادي نظير نرخ بهره، نرخ تورم، حجم نقدينگي و افزايش آن، به وضوح نشان ميدهد كه وضعيت اقتصادي ما و در نتيجه بازار سرمايه، با نوع حكمراني كنوني دولت به عنوان بازيگر اصلي، به همين نتايجي منجر شده كه شاهد آن هستيم. اعتماد عمومي جلب نشده است. با وجود تزريق ناموفق ۴۵ همت و حتي بالغ بر ۵۰ همت، شاهد خروج اين مقدار پول توسط اشخاص حقيقي از بازار بودهايم. اين همان اتفاقي است كه در ماههاي دوم و پاياني سال ۹۹ رخ داد. به دليل نابهنجاريهاي ششماهه اول سال ۹۹ و افزايش افسارگسيخته قيمتها، در ماههاي پاياني با تزريق ۶۵ همت منابع مالي به صندوقهاي سرمايهگذاري با درآمد ثابت، تلاش شد جلوي ريزش و اصلاح بازار گرفته شود. اما نهتنها اين اقدام موفقيتآميز نبود، بلكه صندوقهاي سرمايهگذاري با چالشهاي جدي مواجه شدند.» آقابزرگي با انتقاد از تصميم تعطيلي بورس اظهار داشت: «به نظر من، بزرگترين چالش ما، لحاظ كردن مسائل غيراقتصادي در تصميمگيريهاست. به عنوان مثال، تعطيلي بورس يا تزريق مستقيم منابع مالي به تشخيص مقامات غيراقتصادي و امنيتي، با اين توجيه كه شاخص نبايد ريزش كند چون ممكن است جلوه خوبي نداشته باشد، مشكلات را تشديد كرده است. در جنگ جهاني اول در سال ۱۹۱۴، بورس به مدت چهار ماه بسته شد. در بحران كوويد و بحران مالي سال ۲۰۰۸، در سطح بينالمللي، تنها چهار روز وقفه ايجاد شد. با توجه به دامنه نوسان پويا و فعاليت ماركتميكرها، در شرايط نارنجي يا قرمز، ممكن است ۱۵ دقيقه وقفه در روند طبيعي معاملات ايجاد شود و بلافاصله روز بعد بازار باز شود. اما ما به اقتباس از اينكه بورسهاي دنيا هم تعطيل ميكنند، بورس را به مدت ۱۲ روز تعطيل كرديم. اين ضربه و تزريق نابهجاي منابع مالي به صورت مستقيم، بيشترين علل وضعيت فعلي بازار ماست.» اين كارشناس در پايان تاكيد كرد: «تا زماني كه اعتماد عمومي به بازار سرمايه جلب نشود و تصميمات غيركارشناسي جاي خود را به برنامهريزيهاي مبتني بر اصول اقتصادي ندهد، بازار سرمايه نميتواند به جايگاه واقعي خود دست يابد. ارزندگي بالاي بازار بورس نسبت به ساير بازارها، فرصتي است كه به دليل سوءمديريت و تصميمات نادرست در حال از دست رفتن است.»
