خطرناكتر از اسنپبك هم داريم!
در شرايطي كه اين روزها مذاكرات ايران با كشورهاي اروپايي بر سر موضوعات مختلف از جمله اسنپبك در حال برگزاري است، اين پرسش كه سرنوشت حوزه تجارت خارجي ايران به خصوص تجارت با چين در صورت اجراي اسنپبك چه ميشود؟ مطرح شده است

در شرايطي كه اين روزها مذاكرات ايران با كشورهاي اروپايي بر سر موضوعات مختلف از جمله اسنپبك در حال برگزاري است، اين پرسش كه سرنوشت حوزه تجارت خارجي ايران به خصوص تجارت با چين در صورت اجراي اسنپبك چه ميشود؟ مطرح شده است. مطابق معمول در خصوص اين مساله هم دو نوع ديدگاه و تحليل وجود دارد؛ برخي اسنپبك را به معناي پايان هر نوع تجارت و گردش اقتصادي براي ايران تصور كرده و معتقدند بازگشت اسنپبك به معناي گذاشتن يك نقطه پايان در حوزه مراودات اقتصادي ايران است. طيف ديگري از تحليلگران اما خوشبينانهتر به موضوع نگاه كرده و ميگويند، چون ايران همه انواع تحريمي را تجربه كرده است، مكانيسم ماشه عملا قادر به تاثيرگذاري خاصي روي ساختارهاي تجاري و بازرگاني ايران نيست. به نظرم لازم است به جاي خوشبيني یا بدبيني، واقعبينانه به اين بحث نگاه شود. از نظر من بيان اين جمله كه اسنپبك بيتاثير است و ايران همين امروز هم با تحريم دست به گريبان است به همان اندازه غيرمنطقي است كه بگوييم در صورت اجراي اسنپبك، تجارت ايران كاملا از بين ميرود و به صفر ميرسد. شخصا معتقدم خطر برخي رخدادها كه طي 9الي 10 روزه اخير براي ايران رخ داده است، كمتر از احياي اسنپبك نيست. اتفاقاتي مانند تحريمهاي جديتر روسيه به دليل صادرات نفتي و فشار به هند براي اينكه از روسيه نفت نخرد اثراتي به مراتب بيشتر از اسنپبك براي اقتصاد ايران دارد. فراموش نكنيد، روسيه روزانه بين 3.5 تا 4ميليون بشكه نفت به هند ميفروخته است، اگر هنديها تنها نيمي از اين ميزان نفت روسيه را نخرند، روسيه اين ميزان را به بازار چين منتقل كرده و آن را به فروش ميرساند. يعني بين 1.5تا 2ميليون بشكه نفت روسيه راهي بازاري ميشود كه تنها بازار خريدار نفت ايران است. بازاري كه همين امروز هم تحت فشار تحريمي امريكاست. در شرايط فعلي، 3كشور تحريمي ايران، روسيه و ونزوئلا، نفت خود را به چين ميفروشند و يك رقابت منفي بر سر قيمت در چين وجود دارد. بنا به هر دليلي از جمله مرغوبيت نفت ايران، كشور ما كمترين تخفيف را به چينيها داده است، اما با هجوم نفت روسيه به بازار چين با توجه به قيمتهاي نفت جهاني كه به نسبت سال قبل پايينتر است، اگر ايران به هر دليلي نتواند نفت خود را به چين بفروشد يا در خوشبينانهترين حالت ناچار به اعمال تخفيف بيشتر شود خطري بيشتر از اسنپبك ايران را تهديد ميكند. در واقع ايران با خطر كاهش شديد درآمدهاي ارزي خود روبهرو است. خطري كه در فضاي داخلي هم توجه چنداني به آن نشده و ممكن است مشكلاتي را براي اقتصاد ايران ايجاد كند. بهطور كلي تجارت 3ركن اصلي دارد؛ اول) بانك، دوم) بيمه و سومين) مورد هم حمل و نقل است. ايران در هر 3 حوزه ياد شده تحريم است. نبايد فراموش كرد كه تحريمهاي امريكا اگر اثراتي به مراتب بيشتر از تحريمهاي سازمان ملل نداشته باشد به اندازه آن خطرناك هستند. اگر اسنپبك اجرايي شود، هر كالاي ايراني ميتواند در هر نقطهاي از جهان توقيف شده و مورد بازرسي قرار گيرد. محدوديتهايي كه همين امروز هم به دليل تحريمهاي امريكا عليه ايران اعمال ميشود. ضمن اينكه كشتيهاي ايران در هيچ نقطهاي از جهان اجازه پهلو گرفتن را ندارند. همچنين نقل و انتقال بانكي هم براي ايران ناممكن است. با اين محدوديتها من نميدانم، اسنپبك قرار است چه فشار بيشتري را متوجه ايران كند؟ اما به شما ميگويم كه حتما اثرات مخربتري دارد.
زماني كه ايران تحت فشارها و تحريمهاي سازمان ملل باشد، معامله كردن برايش سختتر ميشود. از سوي ديگر افرادي كه قرار است با آنها معامله صورت گيرد قدرت چانهزني بيشتري (به ضرر ايران) دارند، چون ايران شرايط دشوارتر و محدودتري را در مقابل دارد و ديگران ميتوانند كالاهاي خود را گرانتر به ايران فروخته و اقلام و كالاهاي ايران را ارزانتر بخرند. در شرايط عادي اگر يك كاسب به صورت قانوني نتواند وارد بازاري شود، رفتار خريداران و فروشندگان در بازار با فرد ياد شده تغيير ميكند. آنها ميتوانند كالاي فرد را ارزانتر خريداري كرده و اجناس خود را به او گرانتر بفروشند. اما گزارهاي كه به نظر من داراي اهميت بيشتري است، تحولات ديگر بينالمللي است. يعني درصد تاثير اسنپبك و اروپاييها در آينده و اقتصاد ايران ناچيز است. كافي است يك توافق احتمالي ميان ايران و امريكا رخ دهد تا همه جهان مشاهده كنند اسنپبك و اراده اروپاييان تا چه اندازه فاقد اهميت و اثرگذاري است. بايد به سمت اين نوع كنشگريهاي بنيادين حركت كنيم.
