كم‌آبي، ناايمني و توسعه بي‌مهار تهران

پايتخت روي لبه بحران

۱۴۰۴/۰۵/۱۴ - ۰۲:۵۰:۴۷
کد خبر: ۳۵۲۱۲۰

در ميانه بحران مزمن منابع، تشديد كم‌آبي، تهديدات امنيتي نوظهور و گره‌هاي قديمي در ساختار مديريت شهري، نشست خبري مهدي چمران، رييس شوراي اسلامي شهر تهران، بازتابي نگران‌كننده از حال و آينده پايتخت ترسيم كرد.

در ميانه بحران مزمن منابع، تشديد كم‌آبي، تهديدات امنيتي نوظهور و گره‌هاي قديمي در ساختار مديريت شهري، نشست خبري مهدي چمران، رييس شوراي اسلامي شهر تهران، بازتابي نگران‌كننده از حال و آينده پايتخت ترسيم كرد. شهري كه سال‌هاست درگير چالش‌هاي انباشته و تصميم‌هاي مقطعي است. در اين روايت رسمي، آن‌چه بيش از همه غايب بود، پاسخ‌هاي روشن به پرسش‌هاي بنيادين درباره «پايداري زيستي»، «عدالت اجتماعي» و «كارآمدي نهادي» بود؛ سه مولفه‌اي كه بدون آنها، اداره شهري چون تهران نه تنها دشوار، بلكه بحران‌زا خواهد بود. مهم‌ترين بخش اين نشست، صحبت درباره بحران آب در تهران و اختصاص بودجه چهار هزار ميليارد توماني (۴ همت) براي انتقال آب از سد لار بود؛ اقدامي داوطلبانه از سوي مديريت شهري كه به گفته چمران، ما با توجه به كمبود آب شرب، داوطلبانه ۴ همت بودجه پيش‌بيني كرديم تا آب پشت سد لار را جمع كنيم و به تهران بياوريم. اما اين پرسش جدي مطرح مي‌شود: چرا شهرداري، كه ذاتا مسوول تأمين آب شرب نيست، بايد بار تأمين منابع آبي را به دوش بكشد؟ آيا اين نشان‌دهنده نبود هماهنگي بين نهادهاي ملي و محلي نيست؟ نكته مهم‌تر، پيامدهاي زيست‌محيطي اين انتقال است. سد لار خود با مشكلات آب‌دهي روبروست و اين طرح مي‌تواند بر اكوسيستم منطقه اثرگذار باشد، بدون آنكه در افكار عمومي به درستي تبيين شده باشد.از سوي ديگر، چمران پرده از يك واقعيت تلخ برداشت، خشك شدن بوستان‌هاي چيتگر و سرخه‌حصار. به گفته او، آبفا چاه‌هاي عميق در حريم شهر حفاري كرد و اين باعث شد چاه‌هاي فضاي سبز ما خشك شود؛ در نهايت بوستان چيتگر و بوستان سرخه‌حصار خشك شدند. اگر اين ادعا دقيق باشد، نشان‌دهنده مديريت ناهماهنگ ميان شركت آبفا و شهرداري است؛ چاهي عميق حفر مي‌شود، اما كسي به تأثير آن بر منابع سطحي و فضاي سبز توجه نمي‌كند. اين در حالي است كه در سال‌هاي اخير تهران با خشكسالي شديد مواجه بوده و فضاي سبز معدودش نقشي كليدي در كاهش دماي شهري دارد.

چمران با نگاهي انتقادي به طرح‌هاي توسعه شهري اشاره كرد و گفت: اگر طرح جامع به خوبي اجرا شود، كمبود آب‌مان بيشتر از اين هم خواهد بود. اين اظهارنظر، تضاد عجيبي با آن‌چه طي سال‌هاي اخير در پروژه‌هاي بارگذاري جديد در تهران اتفاق افتاده دارد. در حالي كه منابع آبي تهران تكافوي جمعيت كنوني را هم نمي‌كند، برنامه‌ريزي براي افزايش تراكم، همچنان در اولويت قرار دارد. كاهش حريم شهر از يك‌سو و عدم توان نظارتي از سوي ديگر، تهران را در موقعيت شكننده‌تري قرار داده است. يكي از بخش‌هاي تكان‌دهنده اظهارات چمران، اشاره به ساخت‌وسازهاي غيرمجاز در حريم تهران و تهديدهاي مستقيم به نيروهاي اجرايي شهرداري بود، حريمي براي شهر تهران نمانده است. ما به‌شدت برخورد مي‌كنيم؛ تمام پرونده‌ها موجود است كه نيروهاي ما چاقو مي‌خورند و زخمي مي‌شوند. او به صراحت از زمين‌خواران و سودجوياني گفت كه با بي‌عملي يا  اهمال ساير نهادها، از حريم شهر بهره‌برداري مي‌كنند. اين وضعيت، تنها حاصل عملكرد زمين‌خواران نيست؛ بلكه تركيب ضعف نظارتي، خلأ   قانوني و حتي فساد ساختاري، سهم  بزرگي در آن دارد.

پناهگاه‌هايي كه سالن اجتماعات مي‌شوند

در شرايطي كه تهديدهاي امنيتي افزايش يافته، موضوع پناهگاه‌هاي شهري دوباره بر سر زبان‌ها افتاده است. چمران اعلام كرد و گفت: به شهرداري ابلاغ كرديم كه بروند همه پناهگاه‌هاي شهر را بررسي و احيا كنند، اين پناهگاه مي‌تواند به صورت سالن‌هاي اجتماعات هم باشد. اين پيشنهاد اگرچه چندمنظوره و هوشمندانه به‌نظر مي‌رسد، اما ضعف تاريخي تهران در ساخت و نگهداري پناهگاه‌ها چيزي نيست كه با چند ابلاغ و توصيه جبران شود. تنها يك ايستگاه مترو شرايط پناهگاه دارد و به گفته چمران، جز يكي دو ايستگاه مردم استقبالي از پناهگاه‌ها نداشتند. پرسش اين‌جاست: آيا مسوولان پيش از اينكه انتظار استقبال مردم را داشته باشند، فكري به حال اطلاع‌رساني، آموزش و تجهيز اصولي اين فضاها كرده‌اند؟

ساختمان‌هاي ناايمن؛ مدارا تا كجا؟

در پاسخ به سوالي درباره وضعيت ايمني ساختمان‌ها، چمران با لحني هشدارآميز گفت: به اعتقاد من ديگر مدارا نبايد انجام شود و هر جا ايمني رعايت نشود بايد پلمب شود.
با وجود اين، او تاكيد كرد كه شهرداري براي پلمب نياز به حكم قضايي دارد. بيش از ۸۰ ساختمان به گفته او ناايمن‌اند. اين موضوع، يك هشدار جدي براي شهري با خطرپذيري بالا مانند تهران است. زلزله يا حوادث ديگر مي‌تواند به فاجعه‌اي جبران‌ناپذير تبديل شود اگر همچنان «مدارا» تداوم  داشته  باشد.

 اتباع، پاكبان‌ها و كارگران ساختماني

يكي ديگر از موضوعات حساس، خروج اتباع و تأثير آن بر امور شهري بود. چمران در اين باره گفت: از پاكبان‌ها عده‌اي كه مجوز نداشتند، كار را ترك كردند و عده‌اي از اتباع هم خودشان رفتند؛ پاكبان‌هاي باقي مانده تلاش خودشان را مضاعف كردند. در حوزه ساخت‌وساز نيز او گفت: قبل از حضور اتباع در كشور هم كارهاي ساختماني انجام مي‌شد و شايد امروز اين مساله باعث شود ايراني‌هاي بيشتري بر سر كار بروند. اين اظهارات همراه با اميدواري است، اما از آن بوي بحران نيروي كار و ناتواني در برنامه‌ريزي براي روزهاي بدون اتباع مي‌آيد. مديريت شهري بايد براي اين دوره گذار، برنامه‌ روشن‌تري ارائه بدهد.