حذف 4 صفر و نياز به پايداري در اقتصاد
آنگونه كه از قراين و شواهد پيداست، كار حدف ۴ صفر در كميسيونهاي مرتبط در مجلس نهايي شده و قرار است تصويب و اجراي آن در دستور كار مسوولان قرار گيرد. ديروز رييس كميسيون اقتصادي كشور از اين ضرورت خبر داد و تصويري از تصميماتي كه در اين خصوص اتخاذ شده را ارايه كرد، اما تصويري كه از اين تصميم تا به امروز ارايه شده اين است كه ايران ۴ صفر را از پول ملياش حذف ميكند.

آنگونه كه از قراين و شواهد پيداست، كار حدف ۴ صفر در كميسيونهاي مرتبط در مجلس نهايي شده و قرار است تصويب و اجراي آن در دستور كار مسوولان قرار گيرد. ديروز رييس كميسيون اقتصادي كشور از اين ضرورت خبر داد و تصويري از تصميماتي كه در اين خصوص اتخاذ شده را ارايه كرد، اما تصويري كه از اين تصميم تا به امروز ارايه شده اين است كه ايران ۴ صفر را از پول ملياش حذف ميكند.
در عين حال واحد پول ملي كشور تغيير نميكند، اما مقياس واحد خردتر پول ملي، از ۱۰ واحد ريال به ازاي يك تومان به ۱۰۰ ريال به ازاي يك تومان تغيير ميكند. ايران تنها واحد پول ملي را در جهان داراست كه در آن مقياس يك به ۱۰ (۱۰ريال به ازاي يك تومان) را داراست. اما بايد ديد آيا يك چنين تصميمي منجر به تقويت پول ملي ايرانيان، مهار تورم و ثبات بيشتر ميشود؟ براي ارزيابي دقيق اين تصميم بايد ديد مسائل اصلي اقتصاد ايران كدامند؟ بررسي ديدگاههاي كارشناسي نشان ميدهد مسائلي چون مهار تورم، اشتغالزايي، توزيع عادلاته ثروت، رفع تحريمها و... در راس مسائل مهم اقتصاد ايران قرار دارند. آيا حذف ۴ صفر كمكي به حل اين معضلات بنيادين ميكند؟
قطعا خير در واقع پيشزمينههاي اصلاحي در بخش اقتصاد لازم است كه يك چنين تصميمي منتج به نتيجه شود، اما به هر حال مسوولان اقتصادي، تصميمسازان و سياستگذاران نميتوانند دست روي دست گذاشته و دچار نوعي بيعملي شوند. شرايط ايران در وضعيت فعلي به يك نوع stainability يا پايداري نياز دارد.
اين پايداري بنا به دلايل گوناگون ازجمله جنگ و تحريم و تنشهاي منطقهاي يا وجود ندارد يا به پايينترين حد رسيده است. در عين حال ايران نميتواند دست روي دست هم بگذارد و بايد مطابق منافعش برخي اصلاحات را در دستور كار قرار دهد. به هر حال اقتصاد ايران دورهاي از تورمهاي بالا را طي دهههاي اخير پشت سر گذاشته و اين روند پول ملي كشور را تحت تاثير قرار داده است. جنگ ۱۲ روزه هم نشان داد كه گزاره كليدي در تحولات اقتصادي ايران ببشتر از اينكه به تصميمات اقتصادي محض مرتبط باشد به اقتصاد سياسي ارتباط دارد.
در ايران اينكه بانك مركزي به چه شكل عمل كند، اثر ملموسي در بهبود شاخصها ندارد و مسائل پولي و مالي ما هم به تصميمات حوزه سياسي ربط دارد. حذف ۴ صفر اگر همزمان با اعمال يك اراده سياسي و انجام اصلاحات بنيادين موردنياز همراه شود، تاثيراتي به مراتب بيشتر خواهد داشت. يعني اگر ايران به سمت يك آشتي ملي در درون و تنشزدايي و توافقسازي در بيرون حركت كند، در آن صورت يك چنين تصميمي اثرات بيشتري خواهد داشت. در واقع پس از توافق در بيرون و اصلاحات و اتحاد در درون اين سيگنال به فضاي پيراموني و فعالان اقتصادي صادر ميشود كه بانك مركزي ايران به سمت انضباط بيشتر و استقلال افزونتر حركت ميكند. در غير اين صورت، حذف ۴ صفر به تنهايي اثر خاصي در بهبود شاخصهاي اقتصادي نخواهد داشت. همين امروز هم در بسياري از اسكناسهاي چاپ شده ايران ۴ صفر به صورت مبهم و كمرنگ نشان داده ميشود.
اما تاثير چنداني در حل مشكلات اقتصادي مردم و فعالان اقتصادي ندارد. البته حذف صفرها و تغيير واحدهاي پولي ميتواند اثرات مثبتي هم داشته باشد. يكي از اين تاثيرات و كاركردها، جمعآوري پولهاي موجود، شناسايي آنها و جلوگيري از افزايش دامنههاي پولشويي است. كساني كه از طريق پولشويي تلاش ميكنند پولهاي كثيف خود را سفيدشويي كنند در اين موارد شناسايي شده و جلوي فعاليتهاي آنها گرفته ميشود. پرسش مهم اما ميزان اراده نظام تصميمسازيهاي كلان كشور براي انجام مجموعه اين اصلاحات است. اگر اراده براي اعمال اين اصلاحات ضروري در حوزه اقتصادي سياسي وجود داشته باشد، در آن صورت تغيير سر و شكل ظاهري پول ملي هم اثرگذار خواهد بود. اما بدون اين اصلاحات، تغيير صرف ۴ صفر و تغيير برخي مقياسها تاثيرگذاري خاصي ندارد.
