از مولدسازي تا مولدسوزي

شهرداري تهران در دور باطل دخل و خرج

۱۴۰۴/۰۵/۱۳ - ۰۳:۳۶:۲۱
کد خبر: ۳۵۱۹۳۶
شهرداري تهران در دور باطل دخل و خرج

تهران، شهري با جمعيتي فراتر از ظرفيت زيستي‌اش، نه‌تنها با بحران‌هاي زيرساختي مزمن روبروست، بلكه به نظر مي‌رسد گرفتار نوعي سردرگمي در حكمراني شهري هم شده است.

تهران، شهري با جمعيتي فراتر از ظرفيت زيستي‌اش، نه‌تنها با بحران‌هاي زيرساختي مزمن روبروست، بلكه به نظر مي‌رسد گرفتار نوعي سردرگمي در حكمراني شهري هم شده است. جلسه ديروز (12 مرداد) شوراي شهر، بازتاب روشن همين تعارضات بود: از يك‌سو، ارايه اعداد هزار ميلياردي در قالب پروژه‌ها، توافق‌نامه‌ها و مولدسازي املاك، و از سوي ديگر، واقعيت‌هايي نظير ناترازي بودجه، تكرار «رايزني» براي حل مسائل حياتي مانند آرامستان‌ها، و اذعان به ناپايداري بيش از ۷۰ درصد درآمدهاي شهر.
آنچه از دل اين آمارها بيرون مي‌آيد، بيش از آنكه تصوير يك سيستم مالي متعادل باشد، نشانه‌اي است از يك اقتصاد شهري مبتني بر «فروش دارايي»، نه «توليد ارزش پايدار». مولدسازي به جاي اصلاح ساختار درآمدي، به ابزاري براي جبران كاستي‌ها تبديل شده است. اين يعني تأمين منابع امروز، به بهاي تهي شدن ذخاير شهر در فردا. در ظاهر، اين روند باعث رشد درآمدها شده، اما در باطن، نشانه‌اي از فقدان برنامه اقتصادي بلندمدت براي اداره پايتخت است.

از سوي ديگر، بحران آب، كمبود زمين براي تدفين، حريم‌هاي شهري بي‌قانون، و هزينه‌هاي عمراني نيمه‌كاره، همگي برآمده از فقدان حكمراني هم‌افزاي ميان نهادهاي ملي و شهري هستند. آنگونه كه رييس شوراي شهر هم گفت: براي ابرشهري مثل تهران حريم قائل نيستند.
در نهايت، ميان انبوهي از آمارهاي ميلياردي، پروژه‌هاي نيمه‌تمام و وعده‌هاي اصلاحات ساختاري، چيزي كه در اين جلسه به‌وضوح غايب بود، برنامه‌اي براي تاب‌آوري اقتصادي، زيست‌محيطي و اجتماعي تهران بود. شهر هنوز روي لبه تيغِ سياست‌گذاري‌هاي كوتاه‌مدت، چانه‌زني‌هاي اداري و پاسخ‌هاي مقطعي به مشكلات ساختاري‌اش ايستاده است. در جلسه روزگذشته حبيب كاشاني، خزانه‌دار شوراي شهر تهران اعلام كرد: ۲۳۱ هزار و ۷۰۰ ميليارد تومان بودجه براي سال جاري در شورا تصويب شد... كه بايد در سه‌ماهه نخست، ۵۹ هزار و ۳۵ ميليارد تومان محقق مي‌شد. اما فقط ۲۸ هزار و ۲۸۵ ميليارد تومان وصول شده است. او سپس با لحني هشدارآميز ادامه داد: در فصل منابع حاصل از واگذاري دارايي‌هاي سرمايه هم بايد ۷۴۷۴ ميليارد تومان وصول مي‌شد كه تنها ۱۴۱۱ ميليارد تومان، يعني معادل ۱۸ درصد وصول شده است. كاشاني در انتقاد به ساختار درآمدي شهرداري تصريح كرد: مجموع درآمدهاي پايدار تنها ۲۳ درصد است و ۷۷ درصد از منابع، ناپايدار هستند. وابستگي شهرداري تهران به منابع ناپايدار نظير فروش تراكم يا املاك، نه‌تنها با اصول توسعه پايدار شهري در تضاد است، بلكه تهران را در برابر نوسانات اقتصاد كلان و ركود ساخت‌وساز كاملاً آسيب‌پذير مي‌كند.
 
مولدسازي املاك  توسعه يا فروش اضطراري؟

در اين جلسه وحيدرضا محمدي اناركي، مديرعامل سازمان املاك و مستغلات شهرداري تهران هم حضور داشت و گزارشي ارايه داد، به گفته او در سال ۱۴۰۱ رقم يك‌هزار و ۲۷۷ ميليارد تومان برنامه مصوب و هزار و ۳۶۵ ميليارد تومان عملكرد داشتيم كه نسبت به دوره قبل ۱۱۴ درصد رشد داشته است. او درباره فروش املاك شهرداري گفت: در دوره ششم مديريت شهري بيش از ۵۰ هزار ميليارد تومان درآمد داشته‌ايم كه نسبت به برنامه مصوب ۳۱ هزار ميليارد تومان، بيشتر است. محمدي اناركي افزود: ۶۵ فقره ملك به ارزش بيش از ۴۵ همت مولدسازي شده است كه مبلغ ۶ هزار و ۲۱۹ ميليارد تومان براي بخش حمل و نقل و ۱۹۲۱ ميليارد تومان براي بخش عمراني تأمين مالي كرديم.
اگرچه اين ارقام قابل‌توجه به‌نظر مي‌رسد، اما اين پرسش مطرح است كه تا چه اندازه اين «مولدسازي» واقعاً منجر به توليد درآمد پايدار يا خدمات شهري شده، و نه صرفاً فروش اضطراري براي جبران كسري بودجه؟

عددهاي درشت، شفافيت كم

مديرعامل سازمان املاك و مستغلات شهرداري تهران همچنين گفت: براي اجراي پروژه‌ها، در تفاهم با نيروهاي مسلح و ساير سازمان‌ها، سه پروژه بزرگ مقياس ترافيكي همچون ادامه بزرگراه يادگار امام (ره)، آزادراه شهيد شوشتري و بزرگراه شهيد بروجردي انجام و تملكات خوبي انجام شد. او جزيياتي از اين تملك‌ها ارايه كرد وگفت: ۶۴ تفاهم‌نامه به ارزش ۷۱۱۳ مترمربع عرصه و ۱۰۵۲۳ مترمربع اعيان، با ارزش ۱۳۰۷ ميليارد تومان براي بزرگراه يادگار امام (ره) منعقد شد، ۳۰ توافق با ۲۳۴۹ مترمربع عرصه و ۱۲۱۶ مترمربع اعيان به ارزش ۳۳۰۶ ميليارد تومان براي شوشتري انجام شده است.۲۴ تفاهم‌نامه در پروژه شهيد بروجردي نيز به ارزش ۱۰۸۵ ميليارد تومان منعقد شده است. شوراي شهر بايد روشن كند كه تملك اين اراضي، چقدر به پيشرفت فيزيكي پروژه‌ها منجر شده است. آيا اين صرفاً آمار توافقات املاك است يا واقعيات عمليات عمراني؟

آرامستان‌هاي جديد مرگ در بلاتكليفي اداري

محمدي اناركي در ادامه، به موضوع مهم كمبود آرامستان‌ها در تهران پرداخت و گفت: زمين ۴۲ هكتاري در جنوب شرقي بي‌بي شهربانو در نظر گرفته شده كه قسمتي كارسازي شده است و صورت‌جلسه نيز ارايه شده است و در مورد زمين ۱۸۲ هكتاري در حوالي نسيم شهر، هنوز رايزني ادامه دارد. با رشد جمعيت و كمبود زمين تدفين در بهشت زهرا (س)، تعلل در تأمين زمين‌هاي جديد به‌وضوح يك بحران آينده‌نگرانه است. و سوال اين است كه چرا براي مساله‌اي چنين انساني، همچنان «رايزني» ادامه دارد؟

  وضعيت آب؛ بحران رفتاري يا ساختاري؟

مهدي پيرهادي، رييس كميسيون سلامت شورا با انتقاد شديد از وضعيت آب گفت: كشورهايي كه مشكل كم‌آبي ندارند هم از وسايل كاهنده آب استفاده مي‌كنند؛ چرا از وسايل كاهنده استفاده نمي‌شود و از سويي ديگر درِ سرويس‌ها بسته مي‌شود؟ او با اشاره به قطع سرويس‌هاي بهداشتي در پارك‌ها افزود: مردم از سرويس استفاده مي‌كنند؛ مگر مي‌شود به دليل كم‌آبي، درِ سرويس‌هاي بهداشتي را ببندند؟ حرف‌هايي در كشور زده مي‌شود كه خنده‌دار است و جاي تعجب دارد. بحران مديريت منابع آب، نه‌تنها ناشي از خشكسالي كه بيشتر حاصل سوءمديريت و فقدان تدبير در بهره‌وري مصرف است. اقداماتي چون بستن سرويس‌هاي عمومي، راهكار نيست؛ بلكه پاك‌كردن صورت‌مساله است.

حريم پايتخت؛ قانوني كه اجرا نشد

مهدي چمران، رييس شوراي شهر تهران هم در اين جلسه گفت: براي ابرشهري مثل تهران حريم قائل نيستند؛ افرادي در وزارت كشور بودند كه نادانسته كارهايي كردند و شهرها را به جان هم انداختند. او همچنين درباره قانون اجرا نشده حريم شهر گفت: قانوني هم قبلا تصويب شده بود كه ديگر اجرا نشد. باتوجه به جلسه‌اي كه در مجلس داشتيم، قرار شد اين مساله بررسي و اصلاح شود. بي‌توجهي به حريم شهر تهران، عملاً در حال تبديل شدن به تهديدي عليه يكپارچگي سرزميني پايتخت است.
 اين موضوع بايد فوراً به عنوان يك بحران ملي ديده شود، نه فقط يك اختلاف محلي. در يك نگاه كلي، هرچند اعداد بزرگ و افزايش نسبي درآمدهاي شهرداري مي‌تواند نشانه‌اي از تلاش براي بهبود باشد، اما نبايد باعث ناديده گرفتن واقعيت‌هاي زيرساختي، ناپايداري منابع مالي و فقدان چشم‌انداز بلندمدت شود. نقل‌قول‌هاي صريح مسوولان در جلسه ديروز شوراي شهر، نه به عنوان نشانه موفقيت، بلكه به‌مثابه اعتراف به چالش‌هاي ساختاري در حكمراني شهري تهران قابل تحليل است. درواقع اكنون، بيش از هر زمان، پايتخت نيازمند اصلاحات اساسي در ساختار مالي، شفافيت در تخصيص منابع و بازتعريف برنامه‌ريزي شهري با تمركز بر عدالت، پايداري و نيازهاي واقعي شهروندان است.