شوك بازگشايي «خودرو» به بازار

بعد از 49 روز توقف، نماد ايران خودرو در شرايطي به تابلوي معاملات بازگشت كه نه تنها اختلافات و ابهامات بر سر سياستهاي قيمتي و شرايط موجود حل نشده بود، بلكه واكنش شاخصها و سهامداران نيز نشاندهنده ادامهدار بودن بحران اعتماد در بازار سرمايه است.
بعد از 49 روز توقف، نماد ايران خودرو در شرايطي به تابلوي معاملات بازگشت كه نه تنها اختلافات و ابهامات بر سر سياستهاي قيمتي و شرايط موجود حل نشده بود، بلكه واكنش شاخصها و سهامداران نيز نشاندهنده ادامهدار بودن بحران اعتماد در بازار سرمايه است. بازگشايي نماد خودرو با افت ۲۷ درصدي ارزش هر سهم مواجه شد و نزول سنگين را در روز چهارشنبه يعني روزي كه شاخص بازگشايي شد در پي داشت و همين موضوع بياعتمادي و سردرگمي سهامداران را در پي داشت. علت آن نيز به شرايط خودرو بازميگردد كه اين نماد جزو پرچمداران و سهام بزرگ بازار است.
داستان از كجا شروع شد؟
در روز بيستويكم خرداد ماه سال جاري، سازمان بورس بهدنبال مخالفت وزارت صنعت، معدن و تجارت با افزايش ۲۵ درصدي قيمت محصولات ايرانخودرو، اقدام به توقف نماد اين شركت كرد. اين در حالي بود كه شوراي رقابت اين افزايش را تأييد و حتي مجمع سالانه شركت نيز آن را مصوب كرده بود كه اين موضوع سيگنالهاي متضادي به بازار سرمايه و سرمايهگذاران ارسال كرد و به نوعي فضاي معاملاتي را بر سر دو راهي براي تعيين تكليف نرخگذاري خودرو قرار داد. در اصل تناقض آشكار ميان مواضع سازمان بورس، وزارت صمت و شوراي رقابت بيش از گذشته به چشم آمد. تصويب افزايش قيمت توسط يك مرجع رسمي و از سوي ديگر مخالف رسمي توسط نهاد ديگر اين اختلاف را بيش از گذشته به چشم آورد و تا امروز نتيجهاي جز بياعتمادي و خروج سرمايهها از بورس را نداشت.
نامهنگاريهاي بيپاسخ
طي دوران توقف نماد خودرو يعني حدود يك ماه و نيم سازمان بورس بارها درمكاتبات رسمي با شركت ايرانخودرو، وزارت صمت و شوراي رقابت خواستار شفافسازي و ارايه مستندات دقيق درباره نرخگذاري و دلايل افزايش يا عدم افزايش قيمت شد. اما باوجود اين پيگيريها، تا لحظه بازگشايي نماد، نه تنها پاسخ شفافي دريافت نشد بلكه هر سه ضلع ماجرا از شفافيت مسوولانه فاصله زيادي گرفتند و بازار در بلاتكليفي مطلق قرار گرفت. صبح روز بازگشايي يعني چهارشنبه هشتم مرداد، سازمان بورس اطلاعيهاي صادر كرد مبني بر اينكه شوراي رقابت به بخشي از سئوالات و ابهامات مهم سازمان پاسخي نداده و درباره عواقب بيپاسخي هشدار داد: «پيامدهاي ناشي از تعيينتكليف نشدن مساله افزايش قيمت، بر عهده ذينفعان و سياستگذاران خواهد بود.» اين اطلاعيه در ظاهر شبيه به يك انتقال مسووليت است اما در سوي ديگر تاييد ميكنند كه بياعتمادي در تمامي بازارها خصوصا بورس حضور پررنگي دارد.
خودرو قرباني اختلافات
داستان خودرو به امروز و ديروز مربوط نميشود و مدتهاست كه داستان و حواشي اين نماد در بازار ادامه دارد. تقريبا در هر بار اختلاف و بسته و بازشدن اين نماد شاهد آن بودیم كه خودرو يك روند نزولي شديدي را تجربه ميكند كه اين روند ناشي از تصميمات و ساختارهاي پيچيده است.
همراه با افت ۲۷ درصدي قيمت هر سهم خودرو، شاخص كل بورس نيز در همان روز با سقوط ۵۲ هزار واحدي، به سطح ۲ ميليون و ۶۰۰ هزار واحد كاهش يافت؛ نمادي از بياعتمادي و هراس جمعي سرمايهگذاران كه به نشانه اعتراضي به فضاي مبهم موجود، اقدام به خروج سرمايه و فروش سنگين كردند.
مكاتبات ادامهدار
در واكنش به توقف طولاني نماد خودرو، سازمان بورس تلاش كرد با انتشار بيانيهها و نامههاي رسمي به نهادهاي بالادستي و مديران ارشد خودرو، وضعيت را شفافتر كند. مديريت نظارت بر ناشران بورس در تاريخ دوم مرداد با صدور اطلاعيهاي در سامانه كدال اعلام كرد: «به منظور حفظ نقدشوندگي سهام و بازگشايي نماد معاملاتي، مكاتبات متعددي با وزارت صمت انجام شد». در اين اطلاعيه همچنين اشاره شد شركت ايرانخودرو نيز در چهارم مرداد اقدام به ارايه اطلاعيه شفافسازي درباره ميزان افزايش نرخ فروش محصولات كرده است. اما وزارت صمت در ششم مرداد با بيانيهاي صراحتاً اعلام كرد: «بر اساس مصوبات مراجع قانوني از جمله ستاد تنظيم بازار، سقف مجاز افزايش قيمت محصولات ايرانخودرو تنها ۱۵ درصد نسبت به قيمتهاي پيشين خواهد بود و هرگونه نرخگذاري خارج از اين چارچوب وجاهت قانوني ندارد.» در بخش بعدي اطلاعيه، دوباره تأكيد ميشود كه شوراي رقابت هنوز به استعلامات سازمان بورس درباره مشروعيت افزايش قيمت پاسخي نداده است. اين موضوع علاوه بر تشديد بلاتكليفي، يك واگرايي مهم بين الزامات قانونگذاري و نيازهاي بازار ايجاد كرد. در مجموعه تلاشهاي سازمان بورس براي پايان دادن به بلاتكليفي، چند نامه مهم وجود دارد. ازجمله، وليالله جعفري، مدير نظارت بر ناشران بورس، در تاريخ ششم مرداد به مديرعامل ايرانخودرو نامهاي نوشت و ضمن اشاره به توقف طولانيمدت نماد بر اثر اختلافات ميان شركت و وزارت صمت درباره افزايش قيمت محصولات، تاكيد كرد: «با توجه به تداوم طولاني توقف و اهميت حفظ نقدشوندگي سهام، سازمان ناچار به بازگشايي نماد معاملاتي خواهد بود». در ادامه تاكيد شده چنانچه اقدامات لازم براي رفع اختلاف و شفافيت صورت نگيرد، تبعات مالي آن بر شركت و ذينفعان تحميل خواهد شد. در دو نامه ديگر به تاريخهاي بيستويك خرداد و هشتم تير نيز اين دغدغهها خطاب به شركت ايرانخودرو تكرار شد. در سويي ديگر، حجتاله صيدي، رييس سازمان بورس و اوراق بهادار، در بيستوهشتم تير و همچنين پنجم مرداد، دوبار به وزير محترم صمت براي پيگيري وضعيت افزايش قيمت و شفافسازي آثار آن نامهنگاري كرد. همچنين نامه جداگانهاي در پنجم مرداد به رييس شوراي رقابت نوشته شد. در اين مدت ايرانخودرو نيز با مكاتبات رسمي به مديريت نظارت بر ناشران، ابهامات خود را مطرح و نسبت به تصويب افزايش قيمت اطلاعرساني كرد؛ هرچند همچنان پاسخ نهايي و مستدلي كه از دامنه ابهام بكاهد در فضاي عمومي ديده نشد.
ادامهدار شدن بياعتمادي
واكنش بازار سهام به بازگشايي نماد ايرانخودرو بسيار سريع و تند بود؛ چراكه اين نماد پيشتاز بازار سهام است. در چنين شرايطي باز هم فعالان سهام با موضوع دستكاري و دخالت روبه رو شوند، دستكاري و دخالت همواره در بازار سهام وجود داشته اما اينبار به وضوح تمامي ارگان در بازار سهام و نمادهاي موجود در آن دخالت كردند. اگر بورس را آينه تمام نماي اقتصاد كشور در نظر بگيريم به اين نتيجه خواهيم رسيد كه اقتصاد كشور نيز همواره با دخالتها و دستكاريهاي متعدد روبه رو است. در آخرين روز كاري هفته اخير فشار فروش در نماد خودرو باعث شد كه انتظارات و روند منفي به تمامي نمادها و ساير صنايع بازار سرايت كند و در نهايت شاهد افت چشم گير شاخص كل بورس باشيم. بهطور كلي ميتوان گفت كه مجموعه دخالتها و دستكاريها در بورس تهران باعث شده كه بازار سهام روند نزولي داشته باشد و تا زماني كه سايه اين مجموعه دستكاريها و دخالت هاي مستقيم روي بورس باشد اعتماد نيز به مرور از اين بازار فراري ميشود.
ميدان مين بورس
بورس تهران اين روزها تبديل به ميدان مين شده است و ديگر بستر سرمايهگذاري نيست. بازار هر روز با يك نوع دخالت و دستكاري روبه رو ميشود كه اين موضوع ميزان ريسكهاي بازار سرمايه را به صورت قابل توجهي افزايش ميدهد و در ميان مدت و حتي كوتاهمدت بورس را تبديل به يك بستر ناامن و پرريسك براي سرمايهگذاري ميكند. در گذشته نه چندان رانتها پنهان و دخالت ها شائبه بود اما اين روزها همهچيز در بازار آشكارا انجام ميشود. در اين بين در اغلب اوقات ناظران تبديل به تماشاگر شدهاند و در ظاهر هستند، در باطن كار خاصي انجام نميدهند. در اصل وعدههاي دادهها يا انجام نميشود يا آنقدر دير انجام ميشود كه در نهايت اعتماد را از بازار فراري ميدهد. انتظار ميرود كه سازمان بورس، اين بازار را به يك بازار شفاف و كار آمد تبديل شود اما اينچنين نيست و نهادهاي مختلف در بازار سهام دخالت ميكنند، اين موضوع باعث ميشود كه اعتماد و نقدينگي از بورس فراري شود و در نهايت شاهد سرخ پوشي ادامهدار شاخصهاي بازار باشيم.
