چرخ كوچك خانه، موتور بزرگ صنعت!

در تابستانهاي داغ ايران، كشوري با ذخاير غني گاز طبيعي، خاموشيهاي گسترده صنعتي و تجاري چالشي دايمي شده است. اين بحران كه ريشه در ناترازي مصرف و توليد دارد، تأثيرات عميقي بر صنايع مهم كشور گذاشته. در چنين شرايطي، نقش مصرف خانهها بهظاهر كماهميت بسيار حياتي ميشود، كاهش مصرف برق خانگي نهتنها خاموشيهاي خانگي را كاهش ميدهد، بلكه امكان تداوم كارگاهها و كارخانهها را فراهم ميآورد.
گلناز پرتوي مهر|
در تابستانهاي داغ ايران، كشوري با ذخاير غني گاز طبيعي، خاموشيهاي گسترده صنعتي و تجاري چالشي دايمي شده است. اين بحران كه ريشه در ناترازي مصرف و توليد دارد، تأثيرات عميقي بر صنايع مهم كشور گذاشته. در چنين شرايطي، نقش مصرف خانهها بهظاهر كماهميت بسيار حياتي ميشود، كاهش مصرف برق خانگي نهتنها خاموشيهاي خانگي را كاهش ميدهد، بلكه امكان تداوم كارگاهها و كارخانهها را فراهم ميآورد.
تحقيقات نشان ميدهد بخش خانگي حدود ۳۳ درصد از كل مصرف برق را در ايران در بر ميگيرد، رقمي همتراز با بخش صنعت و حدود ۱۸درصد براي بخش خدمات. وزارت نيرو نيز تأكيد كرده است كه بخش خانگي بيش از ۶۰درصد از بار اوج مصرف را در برخي ساعتها شامل ميشود.
در تابستان ۱۴۰3 براي نخستينبار مصرف برق بخش صنعت به ميزاني رسيده بود كه ۲درصد از مصرف خانگي پيشي گرفت؛ بدين معني كه سهم مصرف صنعتي از مصرف خانگي بيشتر بود. اين آمار نشان ميدهد در شرايط اوج بار، صنعت عملا نيازمند پشتيباني از صرفهجويي خانگي براي حفظ توليد خود است. مصرف بيرويه برق در خانهها، بهويژه در ساعات پيك (۱۲ تا ۱۷ و ۲۰ تا ۲۳)، شبكه را در معرض فشار مضاعف قرار ميدهد. چون ظرفيت توليد برق در ايران ثابت يا در حال فرسايش است، هر افزايش در مصرف خانگي مستقيما به قطع برق بخشهاي مولد ختم ميشود. در سالهاي اخير، در بسياري از شهرهاي صنعتي، برق صنايع فولاد، سيمان، پتروشيمي و خودروسازي در ساعتهاي پيك قطع يا محدود شده است. برخلاف صنعت كه نميتوان بهراحتي مصرف آن را كاهش داد، مصرف خانگي قابليت انعطاف زيادي دارد. با تغيير رفتارهاي مصرفي ساده ميتوان بار بزرگي از شبكه برداشت. در صورتي كه فقط ۱۰درصد از مصرفكنندگان خانگي، مصرف خود را در ساعات اوج فقط ۲۰درصد كاهش دهند، بيش از ۲۵۰۰ مگاوات ظرفيت آزاد ميشود. اين رقم معادل توان توليد ۳ نيروگاه بزرگ است؛ ظرفيتي كه ميتواند بهطور كامل برق صنايع مهم را در طول شبانهروز تأمين كند. مديريت مصرف برق خانگي براي حمايت از توليد صنعتي، تنها مختص ايران نيست. كشورهاي توسعهيافتهاي مانند ژاپن، آلمان و حتي تركيه نيز از سالها پيش برنامههاي تشويقي براي صرفهجويي خانگي در اوج مصرف پياده كردهاند.
براي مثال، در ژاپن سيستم «پاداش مصرف هوشمند» بهصورت آني به خانوارهايي كه در ساعات اوج، مصرف خود را كاهش دهند، اعتبار يا تخفيف در قبض برق ارايه ميدهد. ايران نيز در سالهاي اخير با طرح «پاداش صرفهجويي» تلاش كرده همين مسير را اجرا كند، اما هنوز فراگير نشده است. همچنين كاهش مصرف خانگي ميتواند فرصت برنامهريزي بلندمدت براي سرمايهگذاري در زيرساخت برق را فراهم كند، بدون اينكه نياز به قطع گسترده برق يا واردات اضطراري انرژي باشد.
تجربه نشان داده كه تنها راهبردهاي دستوري در كاهش مصرف خانگي جواب نميدهند. مردم بايد با اطلاعرساني درست، آموزش عمومي و مشوقهاي مالي به كاهش مصرف ترغيب شوند.
بحران برق در ايران تنها با ساخت نيروگاه يا خريد برق از كشورهاي همسايه حل نخواهد شد. تغيير الگوي مصرف خانگي، سريعترين، كمهزينهترين و پايدارترين راه براي تأمين برق پايدار براي صنعت است. صنعت، محرك رشد اقتصادي، اشتغال، صادرات و فناوري است و نميتوان آن را قرباني كولرهاي پرمصرف يا يخچالهاي در باز خانگي كرد.
هر خانواده ايراني ميتواند با كاهش مصرف روزانه فقط ۲ كيلوواتساعت در ساعات اوج، معادل توليد يك نيروگاه كوچك به كشور كمك كند. چرخ خانهها اگر با درايت بچرخد، چرخ صنعت از حركت نميايستد.
