اصلاح الگوي مصرف تنها راه مقابله با كم آبي
اصليترين روش براي مقابله با مشكل كم آبي و ايضا مقابله با هر ناترازي و كمبود ديگر مانند كمبود برق و بنزين و... اصلاح الگوي مصرف است. تعطيل كردن روزهاي هفته و روشهاي تهاجمي دردي از اين مشكل دوا نميكند.

اصليترين روش براي مقابله با مشكل كم آبي و ايضا مقابله با هر ناترازي و كمبود ديگر مانند كمبود برق و بنزين و... اصلاح الگوي مصرف است. تعطيل كردن روزهاي هفته و روشهاي تهاجمي دردي از اين مشكل دوا نميكند. اصولا از طريق اصلاح الگوي مصرف است كه ميتوان شرايط كشور را به سمت ثبات و رشد سوق داد. در كنار مسائل مرتبط با اصلاح الگوي مصرف كه امري فرهنگي و ناشي از نظام فكري و تربيتي است، كشورهاي مختلف براي مقابله با كم آبي روشهايي را در پيش ميگيرند كه ذيل روشهاي سختافزارانه و تهاجمي دستهبندي ميشوند. يكي از اين روشها كه طي روزهاي اخير هم بحثهاي زيادي را در ايران در محافل اقتصادي و تخصصي ايجاد كرده، موضوع شيرين كردن آب دريا و انتقال آب از نوار ساحلي به سمت فلات مركزي ايران است. پرسش اين است كه آيا يك چنين روشي براي ايران مناسب است و ميتواند گرهي از هزار توي مشكل كم آبي در ايران باز كند؟ اغلب طرفداران اين ايده، عربستان، امارات و كشورهاي حاشيه خليج فارس را مثال ميزنند و با تكيه بر آن به ايران هم پيشنهاد ميكنند كه از اين روش استفاده كند. گفته ميشود در عربستان 7ميليارد مترمكعب آب شرينسازي ميشود و راهي اين كشور براي مصرف ميشود. عربستان سعودي هزار برابر ايران آب شيرين ميكند و با آب شيرينكنها و تصفيه فاضلابها، 33ميليون نفر را آب آشاميدني ميدهد. اين در حالي است كه ما در ايران هر سال 440هزار متر مكعب، آب شيرين ميكنيم و عربستان بيش از 7ميليون مترمكعب آب شيرين ميكند. اما نكتهاي كه در ايران مورد توجه قرار نميگيرد حجم آبهاي زيرزميني در ايران و مقايسه آن با ساير كشورهاي منطقه است. اگر عربستان سعودي، امارات، قطر، يمن، بحرين، كويت و...را در كنار هم جمع كنيم كمتر از 18ميليارد مترمكعب آب زيرزميني در اين كشورها وجود ندارد. اين در حالي است كه در ايران بيش از 103ميليارد متر مكعب آبهاي زيرزميني وجود دارد كه به دليل مصرف نادرست يا هدر رفته يا استفاده نامناسبي از آن ميشود.ساير كشورهاي منطقه مانند امارات، قطر و...هم همگي به سمت آب شيرين كردن خليج فارس حركت كردهاند. از سوي ديگر، يكي از موضوعات مهم در اجراي اين پروژه هزينههاي زياد آن است. اين فرآيند تنها براي هر متر مكعب آب شيرين شده، بيش از 5دلار هزينه دارد. اين هزينهها براي انتقال لولهها از نوار ساحلي به فلات مركزي، چند ده برابر است.
موضوع مهمتر اما ابعاد زيست محيطي مخرب مساله انتقال آب است خوب است از مخاطبان پرسيده شود كه نمك دريا پس از شيرينسازي چه ميشود؟ بسياري از افراد تصور ميكنند نمك دريا پس از شيرين كردن آب از بين ميرود اما اينگونه نيست. اين نمك دوباره به دريا باز ميگردد و ضربات جبرانناپذيري به محيط زيست و اكوسيستم منطقه ميزند. در صورت اجراي يك چنين ايدهاي موجودات درياها از عروسهاي دريايي گرفته تا نهنگ و كوسه و ماهيها مشكل پيدا ميكنند، در واقع اكوسيستم منطقه تغيير پيدا كرده و حيات انسانها هم با مخاطره مواجه ميشود. استرداد نمكها به دريا نه تنها محيطزيست دريايي و زميني را نابود ميكند بلكه پس از مدتي خطرات جدي براي سلامتي انسان نيز دارد. اگر نمكها پس از شيرين كردن آب به دريا بازگردانده شود، همگي ما با خطر سلامتي و ايمني مواجه ميشويم. لذا هيچ راهكار كوتاهمدتي براي جبران كمبود آب به جز اصلاح الگوي مصرف و سرمايهگذاري بر طرحهاي سازگار با محيطزيست وجود ندارد. بايد بدانيم، مساله كمبود آب در ايران كوتاهمدت و با استفاده از روشهاي تهاجمي مانند شيرين كردن آب دريا حل نميشود. بايد در مصرف آب صرفه جويي كرده و الگوي موثري در مصرف آب پيدا كنند. به جز اين راهي نيست.
