آيينه اقتصاد ايران
در روزهايي كه در حال گذرانده شدن است شاهد وضعيت به شدت نابساماني هستيم كه هر سرمايهگذاري را در اين بازار به عقب ميراند و او را فراري ميدهد ولي آيا صرفا تنها بازاري كه با مشكل روبهرو است، بازار بورس است؟ در پاسخ بايد گفت كليت اقتصاد دچار يك ركود قدرتمند است كه نتيجه چند سال ادامهدار سياستهاي انقباضگونه است كه بايد كليد خوردن آن را از سال 99 و پس از ريزش بزرگ بازار دانست كه پس آن روند اين سياست انقباضگونه آغاز شد و تا به الان به اعداد بالاي خود رسيده است.

در روزهايي كه در حال گذرانده شدن است شاهد وضعيت به شدت نابساماني هستيم كه هر سرمايهگذاري را در اين بازار به عقب ميراند و او را فراري ميدهد ولي آيا صرفا تنها بازاري كه با مشكل روبهرو است، بازار بورس است؟ در پاسخ بايد گفت كليت اقتصاد دچار يك ركود قدرتمند است كه نتيجه چند سال ادامهدار سياستهاي انقباضگونه است كه بايد كليد خوردن آن را از سال 99 و پس از ريزش بزرگ بازار دانست كه پس آن روند اين سياست انقباضگونه آغاز شد و تا به الان به اعداد بالاي خود رسيده است.
اما اگر نگاه كنيم رفتهرفته در تمامي بخشهاي اقتصادي شاهد حكمفرمايي اين ركود هستيم كه عملا هيچ بازاري را در امان نگذاشته و خصوصا فعالان آن حوزه را به شدت با طعم اين ركود آشنا ساخته است.
در بخش ديگر بايد گفت فقط با توجه به تنشها و اتفاقات گذشته شاهد برخي نوسانها و شدت گرفتن قدرت در برخي بازارها بودهايم كه ناشي از عدم كاهش سرمايه افراد بوده است كه برخي اتفاقات خصوصا اتفاقات يكسال اخير به دامن انتظارات رشدي دامن زده است تا حدودي برخي بازارها همانند ارز و طلا را داغتر از ديگر بازارها بسازد.چيزي كه شايد شرايط مخالف چند وقت اخير در حال سپري ميبود بايد منتظر تب و تاب در بازارهاي مخالف آن ميبوديم.
در بخش ديگر نبايد از هيجانات و سقفشكنيهاي بازارهاي جهاني خصوصا براي اونس جهاني غافل ماند، چيزي كه يك محرك اصلي حركت يكسال اخير بازار طلا قبل از تنشها و به هم ريختگي چند مدت اخير قدرت و انتظارات زيادي را روانه بازار طلا در داخل كشور كرد.
اما در نهايت با تمام اين نكاتي كه ميتوان نوشت و به آنها اشاره كرد در نهايت به وضعيت الاني خواهيم رسيد كه بازار بورس در حال گذراندن آن است و عملا آيينه اقتصاد و سياستهاي پيش گرفته شده آن است كه هر چند برخي آن را به اتفاقات اخير گره بزنند كه اين مورد هم درست است، اما در بلندمدت چيزي ديگر وزنهاي اساسيتر بر پيكر اين بازار است تا حال حاضر بازار را بسازد.
در نهايت هم شايد برخي به دنبال راهكارهاي حمايتگونه و ورود سياستگذاران در جهت كمك به آن باشند كه در نهايت اگر هم كارساز باشد يك مسكن براي كوتاهمدت است و دوباره بازار را به همان حالت قبلي (چيزي كه مجدد در همين روزها در حال تحربه آن هستيم) باز ميگرداند و بايد گفت شايد روزي اگر سياستگذاران پولي كشور تا حدودي به فكر عقبگرد از برنامههاي پولي خود بيفتند، بازار ميتواند مجدد به فكر بهبود بدون هيچ گونه دخالت و حمايتي از سمت نهاد يا سازماني نباشد.
در سخن پاياني هم بايد گفت البته اگر در آيندهاي دور يا نزديك شاهد تغيير در اين سياستها باشيم، نحوه اجراي آن بسيار ميتواند در پاسخ بازارها خصوصا بازار بورس قابل لمس باشد و اگر مانند شروع سياستهاي انقباضي ناگهان خيز بزرگي در اعداد مشاهده كنيم، ميتوان رفتارهاي بزرگي مانند سال 99 را البته در خلاف جهت آن مشاهده كرد...
هرچند هنوز به نظر نميرسد كه سياستگذار قصد چنين رويكردي حتي ضعيف را داشته باشد كه ناچار به تحمل چنين وضعيتي براي اقتصاد و بازار بورس هستيم كه هر اتفاق مثبت كوچك و بزرگ براي اينچنين بازاری به راحتي هضم شده و اثر كمي را بر بازار براي مثبت شدن ميگذارد و در مقابل با اندكي خبر، اتفاق يا شرايط منفي دچار سقوط آزاد ميشود.
