گزارش «تعادل» از واكنش چين به فشار امريكا درباره خريد نفت از ايران

نبرد پنهان در جاده ابريشم انرژي!

۱۴۰۴/۰۵/۰۹ - ۰۰:۴۵:۱۶
کد خبر: ۳۵۱۴۰۷
نبرد پنهان در جاده ابريشم انرژي!

در روزگاري كه نفت همچنان يكي از اصلي‌ترين پيشران‌هاي منافع ژئوپليتيك در جهان است، روابط اقتصادي ميان كشورها به‌طور فزاينده‌اي تحت‌تأثير رقابت‌هاي قدرت‌هاي بزرگ قرار گرفته است.

در روزگاري كه نفت همچنان يكي از اصلي‌ترين پيشران‌هاي منافع ژئوپليتيك در جهان است، روابط اقتصادي ميان كشورها به‌طور فزاينده‌اي تحت‌تأثير رقابت‌هاي قدرت‌هاي بزرگ قرار گرفته است. در اين ميان، چين و ايران به عنوان دو بازيگر مهم در معادلات انرژي و ژئوپليتيك خاورميانه و آسيا، در برابر فشارهاي فزاينده امريكا ايستادگي مي‌كنند. واكنش اخير سفير چين در تهران به تهديدهاي دولت امريكا مبني بر افزايش تعرفه‌ها در صورت تداوم خريد نفت از ايران، نقطه عطفي در تنش‌هاي بين‌المللي حول محور انرژي محسوب مي‌شود.

زونگ پي وو، سفير چين در تهران، در پاسخ به تهديدات «اسكات بسنت»، وزير خزانه‌داري ايالات متحده، به‌صراحت اعلام كرد: تجارت بين چين و ايران يك تجارت عادي است و نبايد تحت تحريم‌هاي يك‌جانبه طرف سوم قرار گيرد.
اين واكنش در حالي صورت گرفت كه امريكا چين را متهم به خريد تقريباً ۹۰ درصد از نفت صادراتي ايران كرده است. طبق گزارش‌ها، خريد نفت از ايران توسط چين طي سال‌هاي اخير نه‌تنها متوقف نشده، بلكه با مدل‌هاي متنوع تسويه مالي، افزايش يافته است.
اما نكته مهم‌تر، اعلام مخالفت علني چين با سياست‌هاي يك‌جانبه امريكاست؛ امري كه از منظر اقتصادي و ديپلماتيك، چين را در صف پيشتازان مقابله با هژموني اقتصادي واشنگتن قرار مي‌دهد.

نفت ايران براي چين صرفاً يك منبع تأمين انرژي نيست. اين نفت، ارزان، با كيفيت و قابل تأمين بلندمدت است و ايران در منطقه‌اي قرار دارد كه به دليل موقعيت استراتژيك، از نظر انتقال انرژي نيز براي چين اهميت دارد.
در دوران تحريم‌ها، ايران تخفيف‌هاي جذابي به مشتريان غيرغربي ارايه داده و چين نيز از اين شرايط بهره‌مند شده است. نفت ايران عمدتاً از طريق ناوگان نفتكش‌هايي با پرچم‌هاي ثالث و از طريق شركت‌هاي واسط به چين ارسال مي‌شود، و در بسياري موارد، رديابي مبادي صادراتي آن دشوار يا حتي ممكن نيست.
اين مدل از تجارت، از منظر چين تجارت مشروع و سودمند است؛ در حالي كه از نگاه امريكا، نوعي دور زدن تحريم‌ها محسوب مي‌شود و مستحق تنبيه اقتصادي است. وزير خزانه‌داري امريكا تهديد كرده است كه اگر چين به واردات نفت از ايران و روسيه ادامه دهد، ممكن است با اعمال تعرفه ۱۰۰ درصدي بر برخي محصولات يا واردات خود مواجه شود. اين تهديد، بخشي از رويكرد سنتي امريكاست: استفاده از ابزارهاي اقتصادي مانند تحريم، تعرفه، محدوديت‌هاي مالي و فشار ديپلماتيك براي هدايت رفتار اقتصادي ساير كشورها.

اما مساله اينجاست كه اثرگذاري اين ابزارها بر چين ديگر به سادگي دهه‌هاي گذشته نيست. چين امروز دومين اقتصاد بزرگ جهان است و توانسته است در بسياري از زمينه‌ها جايگزين‌هاي متعددي براي تعامل با غرب طراحي كند.
چين به‌خوبي مي‌داند كه جنگ اقتصادي با امريكا پايان‌ناپذير و پرهزينه است. از اين‌رو، پكن در سال‌هاي اخير ساختارهاي مالي و پولي مستقل‌تري براي تعامل با كشورهاي تحريم‌شده، از جمله ايران و روسيه، طراحي كرده است. 

افزون بر آن، چين مي‌داند كه در صورت تبعيت از تحريم‌هاي امريكا، اين سُنت ممكن است در آينده براي هر كشوري از جمله خود چين دردسرساز شود. بنابراين، مقاومت در برابر يك‌جانبه‌گرايي، بخشي از استراتژي سياست خارجي چين در نظم نوين جهاني است.
همچنين، در صورت تداوم تنش امريكا و چين، احتمال شكل‌گيري بلوك‌هاي انرژي شرقي (چين، ايران، روسيه، ونزوئلا) با مدل تسويه‌هاي غيردلاري بيشتر خواهد شد؛ امري كه هژموني دلار در تجارت نفت را تهديد مي‌كند. واكنش چين به تهديدهاي امريكا تنها يك پاسخ ديپلماتيك نبود، بلكه بيانيه‌اي غيررسمي درباره پايان انحصارطلبي اقتصادي ايالات متحده در حوزه انرژي جهاني است. در دوراني كه كشورهايي چون ايران، روسيه و ونزوئلا با تحريم روبرو هستند، چين با مدل خاص خود، هم انرژي تأمين مي‌كند و هم اعتبار سياسي خود را به عنوان منتقد سياست‌هاي يك‌جانبه‌گرايانه افزايش مي‌دهد.
در اين ميدان جديد، برنده آن كشوري است كه بتواند سازوكارهاي جايگزين براي تجارت در دنياي پرمنازعه امروز طراحي كند؛ و تا اين لحظه، به‌نظر مي‌رسد كه چين در حال آزمودن موفق اين مسير است.