قاتل ادعاي جنون كرد

الهه حسين نژاد، دختري 24 ساله كه روز 4 خرداد ماه 1404 براي اينكه به منزل برود و از برادر معلولش در غياب مادر مواظبت كند از محل كار خود خارج شد. الهه نيم ساعت قبل از ناپديد شدن در يك تماس تلفني به پدرش گفت كه نزديك خانه است و به زودي ميرسد.
والدين قرباني درخواست قصاص كردند
الهه حسين نژاد، دختري 24 ساله كه روز 4 خرداد ماه 1404 براي اينكه به منزل برود و از برادر معلولش در غياب مادر مواظبت كند از محل كار خود خارج شد. الهه نيم ساعت قبل از ناپديد شدن در يك تماس تلفني به پدرش گفت كه نزديك خانه است و به زودي ميرسد. اما او هيچگاه به خانه نرسيد. برادر الهه ديگر هيچوقت آغوش گرم خواهري كه هميشه مراقب او بود را تجربه نكرد. مفقود شدن الهه از همان ساعات اوليه به پليس گزارش شد، اما جسد او 11 روز بعد در بيابان پيدا شد. حالا بعد از گذشت بيش از دو ماه دادگاه رسيدگي به قتل اين دختر جوان در تاريخ 6 مرداد 1404 به رياست قاضي غلامرضا جواهري، با حضور مستشاران دادگاه، نماينده دادستان، متهم، اولياي دم و وكلاي دو طرف برگزار شد.
قتل با ضربات چاقو
قاضي در ابتداي جلسه دادگاه گفت: اين دادگاه جهت رسيدگي به اتهام متهم پرونده داير بر مباشرت در قتل عمدي زن مسلمان در ماه حرام مرحومه الهه حسيننژاد با ايراد ضربات چاقو و مخفي كردن جسد و تخريب عمدي اموال مشتمل بر دو عدد گوشي تلفن همراه، كيف و مدارك كارت ملي و گواهينامه برگزار شده است. او افزود: دادگاه با اعلام رسميت و علني بودن محاكمه با توجه به محتويات پرونده و دقت در اوراق قضايي، برگزار شده است.
الهه كمك خرج خانواده بود
همچنين مادر مرحومه الهه حسين نژاد در جلسه دادگاه گفت: الهه ۸ سال بود كه سركار ميرفت و براي بهبود شرايط برادر معلول ۱۴ ساله خود كه نامش آرش است به ما كمك ميكرد. او افزود: الهه من بسيار زحمتكش بود. آن روز با الهه تماس گرفتم، گفتم وقت دكتر دارم بيا و مراقب آرش باش او بلافاصله گفت تا ۱۰ دقيقه ديگر خودم را ميرسانم. از ۱۰ دقيقهاي كه الهه گفت تا الان بيش از ۲ ماه گذشته است. آرش صبح تا شب الهه را صدا ميكند به او گفتيم كه خواهرش به مسافرت رفته است.
درخواست اشد مجازات
در ادامه جلسه دادگاه، پدر و مادر الهه حسيننژاد، از محضر دادگاه تقاضاي اشد مجازات براي متهم را خواستار شدند. همچنين وكيل خانواده اولياي دم در جايگاه حاضر شد و گفت: براساس محتويات پرونده، اقرار صريح متهم، گزارش پزشكي قانوني، گزارش كارشناسي صحنه جرم، مكاتبات مخابراتي، آثار خون بر صندلي خودروي متهم و نهايتا اقرار بي چون و چراي متهم به قتل عمد با ضربات چاقو و تلاش در اخفاي جسد كوچكترين ترديدي در عمدي بودن قتل باقي نميماند. او افزود: مرحومه حسين نژاد دختري جوان، مسلمان، اهل ديانت، تحصيلكرده و با آيندهاي روشن بود كه با نهايت قصاوت با انگيزهاي فرومايه و با خشونتي فراتر از تحمل وجداني انساني در ماه حرام به قتل عمدي رسيده است. مطابق ماده ۲۸۹ و ۲۹۰ قانون مجازات اسلامي نوع جنايت ارتكابي از مصاديق بارز قتل عمد محسوب ميشود و با عنايت به بند« الف» ماده ۳۸۱ مجازات آن قصاص نفس است. پدر و مادر مقتوله صاحبان حق قصاص هستند و به موجب حق مسلم شرعي و قانوني به صراحت اعلام ميكنيم كه خواسته قطعي موكلان اجراي حكم قصاص نفس در ملاعام است اين خواسته صرفا براي التيام دلهاي سوخته ما نيست، بلكه براي احياي حيثيت خون ريخته شده و براي اجراي عدالت و براي بازدارندگي از تكرار چنين جنايت وحشيانهاي در جامعه اسلامي است.
ادعاي جنون متهم از سوي وكيل الهه حسيننژاد رد شد
اين وكيل ادامه داد: جنايت حاضر نه در خفا و لحظه جنون، بلكه با عمد و برداشتن چاقو با انتقال جسد و قصد ربايش تلفن همراه و سلب حيات صورت گرفته است. متهم با اقداماتي همچون معدومسازي تلفن همراه نشان ميدهد كه تمام ظرفيتهاي مجرمانه خود را براي پنهان كردن جرم استفاده كرده است. براساس مستندات و مدارك و نيز اقرار قتل عمدي و تحقيقات پليس و بازسازي صحنه جرم كاملا محرز است كه ركن مادي و رواني قتل عمدي از سوي متهم پرونده صورت گرفته است بنابراين درخواست قصاص در ملاعام را دارم.
متهم علايمي دال بر اختلال بارز روانپزشكي ندارد
قاضي جواهري اظهار كرد: براساس نظريه رييس اداره پزشكي قانوني در ارتباط با گزارش روانپزشكي متهم مبني بر اينكه متهم علايمي دال بر اختلال بارز روانپزشكي ندارد و سابقهاي از اختلال روانپزشكي ارايه نميشود. نظريه پزشكي قانوني مورخ ۳ تير ۱۴۰۴ مندرج در پرونده مبني بر اينكه دليلي مبني بر فقدان قوه تمييز در هنگام ارتكاب جرم احراز نشده است و سابقه روانپزشكي مبني بر فقدان قوه تمييز نيز ارايه نميشود همچنين نتيجه آزمايش مواد مخدر و روانگردان از متهم منفي است. براساس بررسي صحنه قتل، بازسازي صحنه روي روكش صندلي جلوي سمت شاگرد و روكش صندلي عقب خودرو آثار خون پنهان مشاهده شده كه پس از نمونهبرداري، نتيجه مثبت اعلام شود. قاضي جواهري خطاب به متهم گفت: اقرار شما در مرحله جلسات تحقيقات مقدماتي نسبت به ايراد جراحات با چاقو نسبت به مقتوله و اموال و رها كردن جسد در بيابان و ساير قرائن در پرونده موجود است. اتهامات شما داير بر مباشرت در قتل عمدي زن مسلمان در ماه حرام مرحومه الهه حسين نژاد با ايراد ضربات با چاقو، مخفي كردن جسد، تخريب عمدي اموال مشتمل بر دو گوشي تلفن همراه، كيف و مدارك كارت ملي و گواهينامه همگي به ارزش اعلامي ۱۵۰ ميليون تومان، ايراد صدمات غير مسري به شرح اعلام پزشكي قانوني موضوع شكايت اولياي دم مرحومه الهه حسين نژاد به شما تفهيم ميشود هر مطلبي نسبت به دفاع از اتهامات انتسابي خود داريد بيان كنيد.متهم در جايگاه حاضر شد و به بيان دفاعيات خود پرداخت.
متهم در دفاع از خود گفت: حرفي ندارم.
قاضي گفت: روز حادثه را شرح دهيد؟
متهم گفت: ۱۰ سال ساكن لرستان و ۴ سال در اسلامشهر ساكن بودم، من ۱۲ سال ازدواج كردم و بچهدار نشدم و اختلافاتي با خانواده همسرم داشتم. به شهرستان ميرفتم و بر ميگشتم تا شايد همسرم را راضي كنم. وي افزود: قبل از حادثه، در منزل پسر خالهام در اسلامشهر كه سفره خانه دارد يك هفته ماندم. در روز حادثه من ۱۰ مسافر سوار كردم. مسافري كه داخل ماشينم بود را به ترمينال رساندم. ديدم مسافر اسلامشهر نبود لذا در زيرگذر ايستادم كه اين خانم آمد و ۱۵ دقيقه نشست و مسافر نيامد و يك ربع بعد گفت، برو من حساب ميكنم. متهم ادامه داد: مقتول در صندلي عقب نشسته بود و به جلو آمد و نشست. مدام وويس نامزدش را گوش ميداد، به او گفتم من نميخواهم حرفهايتان را گوش بدهم به درد من نميخورد.متهم افزود: چرا اين اتفاق افتاد؟ در زندان هزار بار به اين اتفاق فكر كردم، كاش اين مسير را طي نميكردم.
قاضي گفت: انگيزه تان از قتل را بيان كنيد؟
متهم گفت: اين را نپرسيد.
قاضي خطاب به او گفت: نحوه قتل و انگيزهتان را بايد بگوييد؟
متهم گفت: بيست دقيقه بعد از سوار شدن مقتول راه افتادم، ديدم كه مقتوله وويس گذاشت. من حساس هستم و به او گفتم رعايت كن. چند دقيقه بعد كارتم را دادم كه هزينه سفر را حساب كند. به من گفت چرا عصباني هستي؟ گفتم با خانمم مشكل دارم و من عصباني شدم.
قاضي از متهم پرسيد: اتهام قتل عمدي را قبول داريد؟
متهم پاسخ داد: خير.
قاضي گفت: درباره مخفي كردن جسد توضيح دهيد؟
متهم گفت: زير پل قائميه ايستادم.
قاضي گفت: چرا ايستادي و چرا اصلابا مرحومه دعوا كرديد؟
متهم گفت: ايستادم تا او را به بيمارستان امام رضا ببرم. من نميخواستم او را بكشم.
قاضي گفت: پيرامون صدمات غير مسري در فوت توضيح دهيد؟
متهم گفت: با عصبانيت دو تا سه ضربه به مقتول زدم. نميدانم چرا اين اتفاق رخ داد.
ادعاي وكيل متهم: با قصد قبلي جرم صورت نگرفته است
سپس قاضي از وكيل متهم خواست در جايگاه قرار بگيرد و لايحه خود را به دفتر دادگاه ارايه داده و دفاعيات خود از متهم را بيان كند.
وكيل متهم در جايگاه قرار گرفت و گفت: اتهامات قتل عمدي و اختفاي جسد و از بين بردن اموال است و موضوع مباشرت در قتل عمدي با توجه به محتويات پرونده و با توجه به اعتراف صريح متهم عامل موثري در روشن شدن حقيقت بوده و او انگيزه مالي و غير مالي كه محرك ارتكاب قتل باشد نداشته و با قصد قبلي اين اقدام را مرتكب نشده است. اين حادثه تحت فشار رواني و در يك بحران رواني انجام شده و متهم در شرايط عقلايي قرار نداشته است و موكل قوه تمييز، به معناي درك و فهم رفتار و ماهيت و آثار رفتار ارتكابي را نداشته است.
او افزود: تقاضا دارم هيات كارشناسي روانپزشكي دوباره وضعيت رواني موكلم را بسنجد تا ابهامات برطرف شود.
اتهامات تفهيم و دفاعيات اخذ شد
قاضي خطاب به وكيل اولياي دم گفت: با توجه به دفاعيات متهم و دفاعيات وكيل او اگر دفاعياتي داريد، مطرح كنيد؟
وكيل اولياي دم گفت: خانواده مقتول صرفا در مورد تخريب اموال اعلام گذشت ميكنند، اما درباره بقيه اتهامات لايحه دفاعيه ميدهم.
قاضي خطاب به متهم گفت: اتهامات تفهيم و دفاعيات اخذ شد. شما اظهار كرديد دو ضربه با چاقو به مقتوله زديد در حالي كه گزارش پزشكي قانوني ميگويد غير از جراحات منجر به فوت ۴ ضربه ديگر زديد، درباره جراحات وارده چه دفاعي داريد؟
متهم گفت: دو ضربه زدم.
متهم در پاسخ به سوال قاضي درباره در تاكسي اينترنتي و اينكه و چطور دو كاربر توانسته يك خودرو داشته باشد؟ گفت: تغيير خودرو كردم و قبل از اين ليفان داشتم و بعد خودرو سمند را معرفي كردم.
قاضي گفت: زماني كه مقتوله را در بيابان رها كرديد، زنده بود؟
متهم گفت: فوت شده بود ۱۵ دقيقه ايستادم ميخواستم او را به بيمارستان ببرم.
قاضي گفت: آيا مردم شما را نديدند؟ درگيري و صدا را نشنيدند؟
متهم گفت: كسي نديد اتوبان شلوغ بود. وقتي ديدم بيحال شد مجبور شدم او را به جاي خلوت و جاده ببرم.
قاضي گفت: چه شد كه ضربه اول را زديد؟
متهم گفت: من قاطي كردم و ضربه را زدم. او از خود دفاع كرد و ديدم يك دفعه از حال رفت.
قاضي گفت: چطور مسير را به سمت شمسآباد رفتيد؟
متهم گفت: از ترس نميدانستم چه ميكنم ميخواستم او را به بيمارستان برسانم.
قاضي گفت: براي رفتن به بيمارستان بايد سمت راست ميرفتيد چرا به سمت چپ رفتيد؟
متهم گفت: چون شلوغ بود به سمت راست رفتم.
قاضي گفت: چه مداركي نزد او بود؟
متهم گفت: كيف و گوشي بود. فرداي روز حادثه ديدم يك گوشي زير ماشين است.
قاضي گفت: گفتيد چاقويي كه با آن قتل كرديد چاقوي آشپزخانه بوده؟ علت حمل آن چه بوده است؟
متهم گفت: من در كنار شوهر خواهرم بساط لباس داريم و چاقو را از او گرفتم و كنار در گذاشتم.
قاضي گفت: انگيزه تان از قتل چه بود؟
متهم گفت: آن لحظه قاطي كردم و خانمم جلو چشمم آمد.
قاضي خطاب به متهم گفت: به عنوان دفاع آخر هر مطلبي داريد، اعلام كنيد.
متهم گفت: قصد كشتن نداشتم و جنون گرفتم.
قاضي ختم جلسه را اعلام كرد و جلسه دادگاه پايان يافت.
