زيرساختي بي‌مشتري در سايه فقدان محتواي بومي

بدون فيبر نوري، آينده‌اي نيست

۱۴۰۴/۰۵/۰۷ - ۰۱:۲۸:۲۳
کد خبر: ۳۵۱۰۸۲

در حالي كه بسياري از كشورها با گسترش همزمان زيرساخت‌هاي ارتباطي و محتواي ديجيتال توانسته‌اند كاربران را به سمت اينترنت ثابت پرسرعت سوق دهند، ايران همچنان با عقب‌ماندگي در توسعه شبكه فيبر نوري مواجه است.

در حالي كه بسياري از كشورها با گسترش همزمان زيرساخت‌هاي ارتباطي و محتواي ديجيتال توانسته‌اند كاربران را به سمت اينترنت ثابت پرسرعت سوق دهند، ايران همچنان با عقب‌ماندگي در توسعه شبكه فيبر نوري مواجه است. كارشناسان هشدار مي‌دهند كه ادامه اين روند، كاربران را به سمت اينترنت‌هاي ماهواره‌اي سوق داده و تبعات حاكميتي و اقتصادي سنگيني در پي خواهد داشت. نبود پلتفرم‌هاي محتوايي جذاب و پرمصرف، نظير نتفليكس، از موانع اصلي در ايجاد تقاضا براي فيبر نوري در كشور عنوان شده است.

در جهان امروز، شبكه‌هاي ارتباطي به يكي از اركان اساسي توسعه ملي، رشد اقتصادي و حفظ حاكميت تبديل شده‌اند. زيرساخت‌هاي ارتباطي نه‌تنها نقشي كليدي در تسهيل فعاليت‌هاي روزمره مردم دارند، بلكه بستري حياتي براي نوآوري، آموزش، سلامت، كسب‌وكارهاي ديجيتال، و حتي امنيت ملي فراهم مي‌آورند. در اين ميان، اينترنت ثابت مبتني بر فيبر نوري به عنوان ستون فقرات ارتباطات پايدار و پرسرعت شناخته مي‌شود؛ فناوري‌اي كه كشورهاي پيشرو با جديت به سمت توسعه آن گام برداشته‌اند و در حال بهره‌برداري از مزاياي گسترده آن هستند. با اين حال، وضعيت توسعه اين فناوري در ايران، در مقايسه با شاخص‌هاي جهاني، همچنان با چالش‌هايي جدي مواجه است. يكي از دلايل اصلي اين عقب‌ماندگي، عدم توازن ميان گسترش زيرساخت‌هاي فني و رشد تقاضاي مصرف‌كننده براي خدمات مبتني بر فيبر نوري است. به‌عبارتي ديگر، اگرچه توسعه شبكه فيبر نوري يك ضرورت فني براي پاسخ‌گويي به نيازهاي روزافزون كاربران است، اما بدون ايجاد انگيزه‌هاي واقعي براي استفاده از آن، پيشرفت اين حوزه با كندي روبرو خواهد بود.

نبود محتواي پرمصرف و جذاب بومي

در اين زمينه، يكي از مولفه‌هاي مغفول‌مانده، نبود محتواي پرمصرف و جذاب بومي است؛ محتوايي كه نياز به پهناي باند بالا داشته باشد و كاربران را به ارتقای اتصال اينترنتي خود سوق دهد. تجربه جهاني نشان مي‌دهد كه بسياري از كشورها با توسعه هم‌زمان زيرساخت و محتوا، توانسته‌اند نرخ نفوذ اينترنت ثابت را افزايش داده و كاربران را به سمت استفاده از خدمات پايدارتر هدايت كنند. پلتفرم‌هايي مانند نتفليكس، يوتيوب و ديگر ارايه‌دهندگان خدمات ويدئويي، نمونه‌هاي بارزي هستند كه توانسته‌اند تقاضاي بالا براي اينترنت پرسرعت را در جوامع مختلف خلق كنند. در ايران، با وجود تلاش‌هاي صورت‌گرفته براي راه‌اندازي پروژه‌هاي ملي نظير فيبر نوري، هنوز زيرساخت‌هاي لازم براي پذيرش عمومي اين فناوري به‌طور كامل مهيا نشده است. از سوي ديگر، نبود محتواي داخلي با كيفيت بالا كه بتواند تجربه‌اي مشابه پلتفرم‌هاي جهاني را به كاربران ارايه دهد، به مانعي جدي در مسير توسعه تبديل شده است. اين خلأ باعث مي‌شود كاربران، با وجود امكانات فني، تمايل چنداني به ارتقای سرويس اينترنت خود نداشته باشند يا در بلندمدت به سوي گزينه‌هاي جايگزين از جمله اينترنت‌هاي ماهواره‌اي جذب شوند. 

 اينترنت ماهواره‌اي در ايران  يك چالش فناورانه

مساله اينترنت ماهواره‌اي در اين ميان، تنها يك چالش فناورانه نيست. گسترش اين سرويس‌ها مي‌تواند ابعاد امنيتي، سياسي و حاكميتي پيدا كند. از يك سو، استفاده گسترده از خدمات خارجي مي‌تواند كنترل دولت بر تبادل داده‌ها را كاهش دهد و از سوي ديگر، حضور بازيگران بين‌المللي در فضاي ارتباطي كشور، بدون هماهنگي با سياست‌هاي داخلي، ممكن است تعادل در مديريت فضاي ديجيتال را به‌هم بزند. اين موضوع، بسياري از كشورها را به سمت تعريف سياست‌هاي دقيق و راهبردي براي تقويت توان داخلي و جلوگيري از وابستگي كامل به فناوري‌هاي خارجي سوق داده است. يكي از راهكارهاي مهم در مواجهه با اين چالش، تمركز بر توسعه هم‌زمان زيرساخت و محتواي ديجيتال است. به‌عبارتي، سياست‌گذاران بايد از نگاه صرفاً فني به پروژه‌هاي ارتباطي فراتر روند و به مولفه‌هاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي آن نيز توجه كنند. ايجاد اكوسيستم‌هاي محتوايي پويا، حمايت از استارت‌آپ‌ها و توليدكنندگان محتوا، تسهيل دسترسي به سرمايه‌گذاري در حوزه فناوري و فرهنگ، و نيز گسترش پلتفرم‌هاي بومي كه بتوانند تجربه‌اي كاربرپسند و رقابتي با نمونه‌هاي خارجي فراهم كنند، از جمله گام‌هاي ضروري در اين مسير است. تجربه موفقيت‌آميز نسل چهارم ارتباطات سيار در ايران، مي‌تواند الگويي مناسب براي توسعه فيبر نوري نيز باشد. در زمان ورود فناوري 4G، بسياري از تحليل‌گران نسبت به نبود اپليكيشن‌ها و استفاده گسترده از آن ابراز ترديد مي‌كردند. اما با توسعه زيرساخت، به‌مرور اكوسيستم محتوايي و خدمات متنوع نيز شكل گرفت و موجب شد كاربران با استقبال گسترده از اين فناوري روبرو شوند. همين الگو مي‌تواند در خصوص فيبر نوري نيز صادق باشد، مشروط بر آنكه سياست‌گذاري جامع‌تري براي تحريك تقاضا، حمايت از نوآوري‌هاي محتوايي و رفع موانع سرمايه‌گذاري انجام گيرد. همچنين، لازم است نگرش رايج در ميان برخي نهادهاي تصميم‌گير، از صرفاً «تحويل زيرساخت» به «اتصال واقعي كاربران» تغيير يابد. در بسياري از پروژه‌هاي ارتباطي، تمركز صرف بر شاخص‌هايي مانند تعداد كيلومتر فيبر كشيده‌شده يا تعداد مشتركين بالقوه، نمي‌تواند بيانگر موفقيت واقعي پروژه باشد. بلكه آنچه اهميت دارد، ميزان بهره‌برداري عملياتي كاربران از اين سرويس‌ها، ميزان رضايت آنها و حجم تبادل داده‌هايي است كه از طريق اين شبكه‌ها انجام مي‌گيرد. در غياب اين شاخص‌هاي عملكردي واقعي، پروژه‌هاي ارتباطي ممكن است با ظاهر پيشرفت، اما در عمل دچار ركود شوند. نبايد از اهميت آموزش، فرهنگ‌سازي و آگاهي‌رساني عمومي در اين حوزه غافل شد. كاربران بايد بدانند كه استفاده از اينترنت فيبر نوري چه مزايايي براي آنها دارد، چگونه مي‌توانند به آن دسترسي پيدا كنند و چه تفاوت‌هايي ميان سرويس‌هاي رايج فعلي و نسل جديد ارتباطات وجود دارد. چنين آگاهي‌رساني‌هايي، تنها با تبليغات مستقيم امكان‌پذير نيست، بلكه نيازمند مشاركت فعال رسانه‌ها، نهادهاي فرهنگي، دانشگاه‌ها و حتي نهادهاي مدني است. مسير توسعه اينترنت پايدار و پرسرعت در ايران، مسيري پيچيده و چندبُعدي است. فيبر نوري به عنوان شالوده آينده ارتباطات ديجيتال، نيازمند رويكردي جامع در سياست‌گذاري، سرمايه‌گذاري، توليد محتوا، فرهنگ‌سازي و هماهنگي نهادي است. غفلت از هر يك از اين ابعاد، مي‌تواند پروژه‌هاي بزرگ ملي را با شكست يا ناكارآمدي مواجه سازد و در نهايت كشور را در رقابت جهاني ديجيتال عقب نگاه دارد. آينده ارتباطات در گرو تصميم‌هاي امروز است؛ تصميم‌هايي كه بايد با نگاه راهبردي، واقع‌بينانه و مبتني بر منافع ملي اتخاذ شوند.

 فيبر نوري انتخاب نيست يك ضرورت راهبردي است

در اين راستا به‌تازگي صادق عباسي شاهكوه با اشاره به نبود محتواي پرمصرف در ايران گفت: «چيزي شبيه نتفليكس نداريم كه كاربران را به سمت فيبر نوري ترغيب كند.» رييس پيشين سازمان تنظيم مقررات و ارتباطات راديويي و مشاور پروژه ملي فيبر نوري، نسبت به عقب‌ماندگي كشور در توسعه شبكه اينترنت ثابت و پيامدهاي آن هشدار داده است. او تأكيد مي‌كند كه ادامه اين وضعيت مي‌تواند زمينه را براي مهاجرت كاربران به اينترنت ماهواره‌اي استارلينك فراهم كند؛ پديده‌اي كه تبعات آن تنها اقتصادي نيست، بلكه به‌شدت حاكميتي است. صادق عباسي شاهكوه در گفت‌وگويي كه با نشريه تخصصي بانا داشته، درباره وضعيت شبكه ثابت در كشور به صراحت مي‌گويد: «در صورتي كه شبكه ثابت توسعه نيابد، احتمال اينكه در آينده تمامي نياز كاربران از اينترنت ماهواره‌اي استارلينك تأمين شود وجود دارد؛ كه تبعات جدي حاكميتي و اقتصادي براي كشور به دنبال دارد.»  شاهكوه معتقد است توسعه فيبر نوري نه يك انتخاب، بلكه يك ضرورت راهبردي است. او توضيح مي‌دهد كه به دليل عقب‌ماندگي در اينترنت ثابت، بار اصلي شبكه بر دوش اينترنت همراه افتاده و اين فشار مضاعف، بدون زيرساخت قوي در شبكه ثابت، در نهايت كل ساختار ارتباطي كشور را با مشكل مواجه مي‌كند: «ما در اينترنت ثابت بسيار عقب هستيم و از منظر شاخص‌هاي كيفي در دنيا وضعيت مناسبي نداريم... اين عقب‌ماندگي در شبكه ثابت منجر به افزايش فشار بر شبكه سيار شده است. درصورتي كه سرمايه‌گذاري مناسبي در شبكه موبايل انجام نگيرد، در نهايت كل شبكه از دست خواهد رفت.» او در ادامه مي‌افزايد كه توسعه نسل پنجم (5G) نيز بدون توسعه فيبر نوري ممكن نيست: «5G بدون توسعه فيبر، توسعه‌پذير نيست. لذا مي‌توان گفت فيبر، سنگ زيرين توسعه بخش ارتباطات كشور است.» اما شاهكوه تهديد استارلينك را نه‌فقط از منظر فني، بلكه از منظر سياسي و اقتصادي بررسي مي‌كند. او هشدار مي‌دهد كه اگر كاربران به‌دليل كيفيت پايين خدمات داخلي يا تأخير در توسعه به سمت سرويس‌هاي خارجي جذب شوند، كنترل بر جريان داده‌ها، سياست‌گذاري و حاكميت ملي در فضاي ديجيتال نيز به خطر خواهد افتاد.

كاربر با چيزي شبيه نتفليكس  به سمت فيبر نوري كشيده ‌مي‌شود

شاهكوه همچنين به نكته‌اي ديگر اشاره مي‌كند كه با تهديد استارلينك گره خورده است: نبود تقاضاي جدي براي فيبر در حال حاضر. او معتقد است در كنار توسعه زيرساخت، بايد به رشد محتواي بومي و جذاب توجه كرد؛ محتوايي كه مصرف ديتا را بالا ببرد و كاربران را به سمت استفاده از فيبر سوق دهد: «در حال حاضر محتوايي كه بتواند كاربر را به سمت شبكه فيبر ترغيب كند در كشور نداريم. مهم‌ترين محتوايي كه مي‌تواند منجر به ترغيب كاربر براي استفاده از فيبر نوري شود، محتواهاي ويدئويي است. اين محتواها به‌صورت طبيعي حجم ديتاي بالايي دارند. چيزي شبيه نتفليكس كه به‌صورت دايمي به اينترنت پرمصرف نياز دارد.» او تأكيد مي‌كند كه تجربه توسعه شبكه 4G در كشور نشان داده كه همراه با توسعه زيرساخت، ابزارها و اپليكيشن‌ها هم شكل مي‌گيرند، اما بدون حمايت، محتوا و تقاضا، هيچ فناوري‌اي به‌تنهايي فراگير نمي‌شود. شاهكوه با اتكا به تجربه مديريتي و حضورش در طراحي پروژه فيبر، پيشنهاد مي‌دهد تمركز وزارت ارتباطات از صرفاً كشيدن فيبر، به برقراري واقعي اتصال منتقل شود. چراكه تا زماني كه كاربران نخواهند، اپراتورها هم نخواهند توانست اين پروژه را به نتيجه برسانند: «مشكل اصلي اكنون بازار تقاضاست. حتي اگر همه موانع اپراتورها حل شود، اگر براي شبكه تقاضا وجود نداشته باشد، اپراتورها انگيزه‌اي براي توسعه نخواهند داشت.»