آينه چون نقش تو بنمود راست....
هر چند برخي دستگاهها اعلام ميكنند، ۶۰هزار ميليارد تومان به بورس تزريق شده، اما شخصا فكر نميكنم چنين اعداد و ارقامي وارد بورس شده باشد.

هر چند برخي دستگاهها اعلام ميكنند، ۶۰هزار ميليارد تومان به بورس تزريق شده، اما شخصا فكر نميكنم چنين اعداد و ارقامي وارد بورس شده باشد. خوب است دستگاههاي مسوول، گزارشي ارايه كنند كه تحليلگران و مردم بدانند چه ميزان پول و نقدينگي به بازار سرمايه تزريق شده است! به گمانم كمتر از يكسوم اين مبلغ (يعني ۲۰همت) طي اين مدت وارد بازار شده است. اگر بخواهيم منصفانه نگاه كنيم، بازار سرمايه به عنوان يك بازار ثانويه آينه تمامنماي رفتار و وضعيت اقتصاد ايران است. اصولا هر نوع دستكاري در اين آينه باعث به هم خوردن كليت تصوير بازتاب داده ميشود. در چنين شرايطي رگولاتور و تنظيمكننده بازار بايد نهايت تلاش خود را صورت دهد تا بورس حقيقتا آينه تمامنماي اقتصاد باشد. هر اتفاق مثبت يا منفي و ريسك يا گشايش در رخدادهاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي كه رخ دهند بازتاب آن در بورس بايد نمايان باشد. هر تصميم اضافهاي كه باعث شود بورس از بازتاب واقعي تصويرها باز بماند و قيمتهايي كه مثلا قرار است نزولي و صعودي شود، بورس را از كاركرد واقعي خود دور ميكند. اينكه وزنهاي به پاي بورس بسته شود تا در جهتي كه دولت و رگولاتور تمايل دارد حركت كند، به نفع اقتصاد نيست، حتي اگر شاخص در ظاهر به سمت رشد باشد. بايد توجه داشت، اينكه بورس ايران پس از جنگ ۱۲ روزه نوساناتي را تجربه كند، امري كاملا طبيعي است. تمام بازارها در زمان جنگها اين تجربيات را از سر ميگذرانند و بالا و پايين ميشوند. اصولا در زمان جنگها بورسها نوسانات منفي شديدي را تجربه ميكنند، اما پس از مدتي به جايگاه قبلي خود بازگشته و در ادامه حتي رشد قابل توجهي را تجربه ميكنند. بايد از كساني كه اين روزها اعلام ميكنند بورس شرايط مناسبي را تجربه ميكند، پرسيد كه منظورشان چيست؟ يعني قرار بود چه اتفاقي رخ دهد كه رخ نداده است؟ معتقدم وضعيت بورس آينه تمامنماي اقتصاد ايران است. اگر چند روزي در حد ۱۰روز وضعيت بازار منفي بود و به اين دليل برخي افراد و گروهها دولت را تحت فشار قرار داده بودند كه وارد ميدان شده و با تزريق منابع دخالت كند ناشي از مشكلي در بطن بازار بورس بود. ما محدوديتي به نام دامنه نوسان داريم كه اجازه نميدهد، اتفاقات بيروني اگر تاثير بيش از ۳درصدي بر بازار داشته باشد، خود را نشان دهند. مقررات دامنه نوسان بازار را در حد نوسان ۳درصدي محدود ميكند يعني اگر بازار بخواهد ۱۵در۱ بالا يا پايين بيايد با اين قانون، ۵روز طول ميكشد. يعني ۵روز در بازار التهاب و نوسان باقي ميماند يا التهاب مثبت به سمت افزايش قيمتها يا نوسان منفي به شكل افزايش صفهاي فروش! وقتي بازار ايران پس از جنگ به تعادل رسيد، بالا ميرود و بازار روند رشد عادي خود را تجربه ميكند. حتي بالاتر هم ميرود. اين رشد به دليل بيش واكنشي بودن بازار است. وقتي قرار است ۱۵درصد نزول را تحربه كند به دليل دامنه نوسان و محدوديتها ۲۰درصد نزول ميكند و بعد از عادي شدن وضعيت به تعادل ميرسد و ۵درصد نزول را تجربه ميكند. در شرايط فعلي من بورس را در وضعيت عادي ميبينم. اما چرا سال ۹۹اين اتفاق رخ نداد و پس از مدتي بازار در وضعيت متعادل ثبات پيدا نكرد؟ چون در سال ۹۹ بورس پيش از ۱۰۰درصد و ۲۰۰درصد از نقطه تعادلياش خارج شده بود. امروز بسياري از پاياننامهها اين موضوع را مورد بررسي قرار داده و بر اين گزاره صحه ميگذارند.
به دليل دامنه نوسان پديده ديگري به نام پروژه كردن سهام به وجود آمد و اين روند باعث شد بورس از مرداد۹۷ تا مرداد ۹۹ حدود ۷۰۰درصد رشد داشته باشد. چنين رشدي در كل تاريخ ۳۳ساله بورس بيسابقه است. چنين رشد بيسابقهاي، نزول قابل توجهي را نيز تجربه خواهد كرد. به اين دليل شاخص بورس ايران در سال ۹۹ كاهش ۵۰درصدي را طي ۲سال آينده تجريه كرد. امسال چنين شرايطي را در بورس نداريم و بورس در وضعيت كاملا نرمال است. از سوي ديگر در سال ۹۹ و ۹۸ ما اينقدر صندوق سرمايهگذاري نداشتيم. افراد غير حرفهاي وارد بورس ميشدند و فرصت در اختيار افراد سودجو قرار ميگرفت تا آنها را در صفهاي خريد يا فروش قرار داده و زيان را به سهامداران خرد و غيرحرفهاي تحميل سازند. امروز با توجه اينكه ۳۰۰همت، منابع مردم در صندوقهاي سرمايهگذاري است از اين جهت كه افراد حرفهاي صندوقها را هدايت و مديريت ميكنند، اجازه نوسانات عجيب و غريب و پروژه شدن سهام را نميدهند. طي ماههاي اخير ما تنها نوسان جنگ را تجربه كرديم با اتمام اين شوك نوسانات هم به حالت عادي بازگشتند و بازار در شرايط نرمال فعلي قرار گرفت.
