بازنشستگان از سقوط تدريجي خود زير خط فقر مطلق ميگويند
مديرعامل تامين اجتماعي! مگر معوقات بازنشستگان چقدر است كه پرداخت آن را چهار ماه عقب انداختهايد، مگر بيشتر از ۳ يا ۴ ميليون تومان است؟! پول سه كيلو گوشت است كه چهار ماه پرداخت آن را به تاخير انداختهايد.

مديرعامل تامين اجتماعي! مگر معوقات بازنشستگان چقدر است كه پرداخت آن را چهار ماه عقب انداختهايد، مگر بيشتر از ۳ يا ۴ ميليون تومان است؟! پول سه كيلو گوشت است كه چهار ماه پرداخت آن را به تاخير انداختهايد. وضعيت تامين اجتماعي بغرنج است؛ اخيراً آگهي فروش داراييهاي اين صندوق از شركتهاي شستا گرفته تا هلدينگهاي گردشگري، در روزنامه رسمي منتشر شده و هرچند كارشناسان ميگويند اين آگهي تنها عمل به تكليف برنامه هفتم توسعه است اما همچنان اين نگراني پابرجاست كه آيا تامين اجتماعي داراييهاي خود را ميفروشد تا مستمري بپردازد؟!
نشانههاي يك بحران جدي
اين نگراني، يك نگراني جدي است؛ وارد ماه پنج سال شدهايم و هنوز معوقات فروردين بازنشستگان پرداخت نشده؛ ازسوي ديگر، بيش از ۶۰ يا ۷۰درصد بازنشستگان و مستمريبگيران اين ابرصندوقِ بازنشستگي كشور، زير ۱۷ ميليون تومان مستمري ماهانه ميگيرند آنهم درحالي كه حداقل هزينههاي زندگي به ۵۰ميليون تومان رسيده است. سطح خدمات رفاهي، وام و تسهيلات هم دچار افول شده است؛ درمان بهشدت گران شده و عليرغم وجود بيمههاي تكميلي و اكمل، بازهم بازنشستگان بايد براي دارو و درمان هزينههاي هنگفت بپردازند. در هر حال، بحران سقوط تامين اجتماعي، به معناي سقوط سنگينِ بازنشستگانِ آن است؛ كارگران فني و متخصص ديروز كه براي سالهاي طولاني چرخهاي اين مملكت را با عرق جبين خود به گردش درآوردهاند، حالا در منگنه هزينههاي نجومي زندگي و سختيهاي امرار معاش گرفتار آمدهاند و به نظر ميرسد تامين اجتماعي يا دولت، برنامهاي براي اصلاح شرايط و خروج از اين بنبست ندارند؛ دولت هنوز ارادهاي براي پرداخت بخشي از بدهي خود به تامين اجتماعي كه در قانون بودجه مشخص شده ندارد و تداوم اين وضعيت، بازنشستگان شاغل و بازنشسته را كه علاوه بر بحران معاش، گرفتار بحران ناترازيها و سختيهاي زندگي هستند، بهشدت نگران كرده است.
دغدغههاي بازنشستگان
سال به سال و به تدريج سقوط كردهايم؛ «احمد قاسمي» بازنشسته حداقلبگير كارگري و فعال صنفي با بيان اين جمله اضافه ميكند: ديگر حقوق ما به دهم ماه هم نميرسد اما مشكل فقط حقوق پايين نيست؛ كسي به فرياد بازنشستگاني نميرسد كه سي سال، با اخلاص و از خودگذشتگي به اين آب و خاك خدمت كردهاند. اين بازنشسته يك برش كوتاه از زندگي خود را روايت ميكند: «سال قبل به علت گراني اجاره خانه كه با حقوق حداقلي اينجانب سازگاري نداشت مجبور به مهاجرتِ ناخواسته از تهران به فرديس كرج شدم و الان حدود دو ماه است كه در محله وحدت ساكن هستم اما در اين سن و سال گرفتار مشكلات بسيار شدهام؛ اينجا متاسفانه از روز اول يا آب نبود يا برق؛ خلاصه با اين مساله كنار آمده بوديم اما چند شبانه روز است كه بين پانزه تا بيست و چهار ساعت آب قطع ميشود؛ با هر ارگاني تماس گرفتهام جواب درستي به من ندادهاند فقط ميگويند بايد مديريت كنيد! من چگونه مديريت كنم، دقيقاً چي را مديريت كنم؟ امور زندگي با مستمري زير خط فقر را يا بيآبي ۲۴ ساعته را؟! اگر حقوقم بيشتر بود مجبور نبودم بعد از عمري زندگي در تهران به اين حاشيه بدون امكانات كوچ كنم! جايي كه ۲۴ ساعت آب قطع است؛ من حتي نميتوانم بهداشت فردي را رعايت كنم؛ با كدام آب، در سن پيري فرايض ديني را اجرا كنم؟» او تاكيد ميكند كه «دغدغه، يكي دوتا نيست؛ گرانيهاي بيحساب و كتاب كه جاي خود دارد؛ بيآبي و بيبرقي هم مزيد بر علت شده.....»
زندگي سخت بازنشستگان
«يدالله فرجي» فعال صنفي بازنشستگان كارگري و رييس اسبق شوراي اسلامي كارخانه جنرال استيل نيز شرايط زندگي بازنشستگان را سخت توصيف ميكند؛ او ميگويد: ما مدتها پيش گفتيم كه بازنشستگان ديگر نميتوانند گوشت بخرند؛ ما را به سياهنمايي متهم كردند...! اما شما حساب كنيد وقتي حقوق من بازنشسته ۱۴ ميليون تومان است و قيمت يك كيلو گوشت بيشتر از يك ميليون تومان، چطور ميتوانم در سبد خريدم گوشت داشته باشم؟! بازنشستگان واقعاً نميتوانند گوشت بخرند؛ خوراكشان بعد از سي سال جان كندن، در بيشتر مواقع نان و تخممرغ است يا املت گوجهفرنگي! اين بازنشسته به بيمسووليتي دولت در مواجهه با وضعيت معيشتي ناگوار كارگران بازنشسته اشاره ميكند و ميگويد: در اين شرايط، هنوز معوقات فروردين را نپرداختهاند؛ هفتهاي يكي، دوبار كانون عالي بازنشستگان با مديرعامل و كارشناسان سازمان جلسه ميگذارند؛ كلي بحث ميكنند و آخر به اين نتيجه ميرسند كه در جلسه بعدي زمان پرداخت معوقات فروردين بازنشستگان را مشخص كنند! جناب آقاي سالاري، مديرعامل تامين اجتماعي! مگر معوقات بازنشستگان چقدر است كه پرداخت آن را چهار ماه عقب انداختهايد، مگر بيشتر از ۳ يا ۴ ميليون تومان است؟! پول سه كيلو گوشت است كه چهار ماه پرداخت آن را به تاخير انداختهايد.... او ادامه ميدهد: وقتي بازنشستگان در اين وضعيت بحراني هستند چرا دولت به ميدان نميآيد و كسري از بدهي خود را بپردازد تا تامين اجتماعي معوقات بازنشستگان را بدهد؟! ما يك تريليون تومان يا حتي بيشتر از دولت طلب داريم اما حال و روزمان اين است.
4 ماه انتظار براي دريافت معوقات
مبلغ ريالي معوقات فروردين بازنشستگان تامين اجتماعي كه امروز در تامين سادهترين نيازهاي زندگي درماندهاند، كسر بسيار كوچكي از يك تريليون بدهي دولت به اين صندوق است؛ آنچنان كوچك كه اصلاً به حساب نميآيد. معوقه هر بازنشسته بعد از چهار ماه انتظار، پول سه يا ۴ كيلو گوشت است اما دولت حاضر نيست ذره كوچكي از درياي بدهيهاي خود به تامين اجتماعي را بپردازد تا بازنشستهاي كه درگير هزار گرفتاري و بيآبي و بيبرقي است، زنبيل بردارد و براي خريد سه كيلو گوشت به بازار برود يا بتواند داروهاي خود يا همسرش را از داروخانه سر خيابان خريداري كند؛ بازنشسته ۴ ماه است كه منتظر است اما دولت و تاميناجتماعي دست در جيب نميكنند...!
