اسنپبك و تئوري پوست گردو
موضوع راهاندازي مكانيسم ماشه يا اسنپبك اين روزها دوباره در فضاي عمومي كشور مطرح شده و بحثهاي زيادي را ايجاد كرده است. برخي تصور ميكنند ايران همه اشكال تحريمي را تجربه كرده، بنابراين تفاوتي نميكند، تحريمهاي سازمان ملل متحد، دوباره اعمال شود يا نه؟ اغلب هم از ضربالمثل آب كه از سر گذشت، چه يه وجب چه صد وجب، استفاده ميكنند! آما آيا واقعا اينگونه است؟ يا اينكه تحريمهاي بينالمللي با محوريت سازمان ملل، تبعات منفي قابلتوجهي براي اقتصاد ايران خواهد داشت.

موضوع راهاندازي مكانيسم ماشه يا اسنپبك اين روزها دوباره در فضاي عمومي كشور مطرح شده و بحثهاي زيادي را ايجاد كرده است. برخي تصور ميكنند ايران همه اشكال تحريمي را تجربه كرده، بنابراين تفاوتي نميكند، تحريمهاي سازمان ملل متحد، دوباره اعمال شود يا نه؟ اغلب هم از ضربالمثل آب كه از سر گذشت، چه يه وجب چه صد وجب، استفاده ميكنند! آما آيا واقعا اينگونه است؟ يا اينكه تحريمهاي بينالمللي با محوريت سازمان ملل، تبعات منفي قابلتوجهي براي اقتصاد ايران خواهد داشت. يك سطح بحث اين است كه آيا اجراي برجام و جلوگيري از اعمال تحريمها براي ايران سودي داشت يا نه؟ سطح مهمتر بحث اين است كه اجرا و اعمال تحريمها چه تبعات مخربي ممكن است به همراه داشته باشند؟ باتوجه به شرايط فعلي، راهبردهاي طرف مقابل در مواجهه با ايران هر لحظه دامنهدارتر ميشود.
غرب امروز به اين نتيجه رسيده كه ايران به دليل تمدنساز بودن، الهامبخش بودن و ظرفيت اجماعسازي منطقهاي كه دارد بايد در پوست گردو نگه داشته شود. اين راهبرد تنها مختص جمهوريخواهان و نئوكانهاي امريكايي نيست، دموكراتها و كشورهاي اروپايي هم يك چنين ديدگاه و راهبردي دارند. نه فقط امريكا و اروپا بلكه حتي كشورهاي شرقي مانند روسيه و چين هم اينگونه ميانديشند. اين پوست گردو هم شامل مرزهاي جغرافيايي و ژئواستراتژيك ميشود و هم شامل مرزهاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي. يعني نه ايران را نابود شده ميخواهند و نه توسعه يافته! بلكه ايران بايد به شكل كشوري معلق و غيرتوسعه يافته باقي بماند. تمام تهديدها، هشدارها و تحريمها و تهاجمها عليه ايران در راستاي يك چنين راهبردي است. البته اميدهايي اخيرا شكل گرفته كه تحولاتي كه در غرب در حال وقوع است اين راهبرد را شكسته و فضايي براي تنفس ايران ايجاد كند. مثلا در ايالاتمتحده، ايده راه سوم با حضور ايلان ماسك و... در حال شكلگيري است كه ممكن است فضايي براي نقشآفريني متفاوت ايران ايجاد كند. ايده راه سوم در راستاي اين هدف كلي است كه چين را به شكل متفاوتي مهار كند و فضاي تازهاي براي اقتصاد امريكا ايجاد كند، بنابراين غرب استراتژي پوست گردو را درخصوص ايران در پيش گرفته تا بهزعم خود نه آنقدر ايران را ضعيف سازد كه از عرصه كنشگري به طور كامل خارج شود و نه اينقدر قدرت راهبردي پيدا كند كه در منطقه سيطره پيدا كند. به اين دليل است كه زماني امكان فروش محدود نفتي براي ايران فراهم ميشود و برهه ديگر، تحريمهاي شديدتري اعمال ميشود. حال به پرسش ابتدايي يادداشت بازگرديم.
اينكه اجراي مكانيسم ماشه چه بر سر اقتصاد ايران و مشكلات حوزه مسكن ميآورد؟ قبل از هر چيز بايد بدانيم حجم مسكن در اقتصاد ايران بيش از ۵۰درصد است و تحولات بازار مسكن در واقع تلاطم در اقتصاد است. راهاندازي مكانيسم ماشه بدون ترديد فشار را بر اقتصاد ايران بيشتر كرده و زمينه بروز مشكلات اقتصادي و امنيتي بيشتري ميشود. اقتصاد ايران گرفتار يك ركود تورمي عميق و مستمر و يك رونق نسبي مقطعي در ميان آن است. مانند بيماري كه در وضعيت بغرنج و ناپايدار قرار دارد اما هر از گاهي نفسي ميكشد و حيات خود را امتداد ميبخشد. مهمترين وظيفه دولت در يك چنين شرايطي، جلوگيري از اعمال تحريمهاي بيشتر است.
اتفاقا ديپلماتهاي ما نشان دادهاند در صورتي كه اختيارات كافي به آنها داده شود، ميتوانند در بين شكافها حركت كرده و منافع كشور را تا حد امكان محقق كنند. بايد بدانيم تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل با تحريمهاي موردي امريكا متفاوت است و حتي دريچههاي موجود قبلي براي تجارت ايران را نيز مسدود ميكند. ازسوي ديگر مساله انتظارات در اقتصاد ايران، مساله مهمي است، هر خبر و رخداد ناخوشايندي ممكن است فضاي نامطلوبي براي اقتصاد ايران ايجاد كند. ما بايد از هر تصميمي كه باعث افزايش محدوديتها شود، خودداري كنيم. بنابراين افراد و جرياناتي كه اعلام ميكنند راهاندازي اسنپبك، فاقد اهميت بنيادين است يا جاهلاند يا اينكه...