آبي كه ديگر در بساط نيست
«آب كم است، لطفا درست آن را مصرف كنيد.» اگر به شما بگويم كه طي 10سال اخير صدها و صدها بار از اين عبارت و اين هشدار استفاده كردهام تا كشور به شرايط امروز دچار نشويم، گزاف و بيهوده نگفتهام. اما هر اندازه هشدار دلسوزان و كارشناسان خطاب به مسوولان و مردم بيشتر ميشد، بيتوجهي به كمبود آب در اين كشور افزونتر ميشد.

«آب كم است، لطفا درست آن را مصرف كنيد.» اگر به شما بگويم كه طي 10سال اخير صدها و صدها بار از اين عبارت و اين هشدار استفاده كردهام تا كشور به شرايط امروز دچار نشويم، گزاف و بيهوده نگفتهام. اما هر اندازه هشدار دلسوزان و كارشناسان خطاب به مسوولان و مردم بيشتر ميشد، بيتوجهي به كمبود آب در اين كشور افزونتر ميشد. انگار نه انگار كه ايران در بستري از كم آبي قرار گرفته و براي حفاظت از آب ضمن اصلاح الگوي مصرف بايد زمينههاي اتلاف منابع نيز مسدود شود. قرنها و هزاران سال قبل در اين سرزمين، ايرانيان با ايجاد قناتها تلاش ميكردند از آب بهترين استفاده را برده و آن را در كويرهاي كم آب از نقطهاي به نقطه ديگر انتقال دهند. اما امروز آب گرانقدر ايرانيان در پشت سدها بخار ميشود، اما آب از آب تكان نميخورد! آب باقيمانده هم به اندازهاي اندك است كه عملا جوابگوي نياز روزافزون اين كشور نيست. روز و روزگاري در اين كشور رييسجمهوري بود كه در دولتهاي نهم و دهم رسما به مردم ميگفت، نگران كمبود آب نباشيد و هر اندازه كه دوست داريد، چاه بكنيد تا آب داشته باشيد. اين روند باعث اتلاف منابع زيرزميني ايران شد. در واقع مصرف آب بر بارشها پيشي گرفت تا جايي كه امروز مسوولان از ضرورت جيرهبندي آب به دليل خالي ماندن بيش از 60درصد سدها صحبت ميكنند. براي عبور از چالشها اما راهكارهايي را مطرح ميكنند كه هيچ نسبتي با واقعيت ندارد. يكي از ضرورت ایجاد وزارتخانه آب و انرژي به جاي وزارتخانههاي نيرو و نفت صحبت ميكند و ديگري اعلام ميكند بايد آب را از درياي عمان و خليجفارس راهي مناطق كم آب كشور كنيم! اما كسي پاسخ نميدهد در كدام برهه و زمان ايران با استفاده از ساختارهاي جديد مديريتي توانسته، گرهي از هزار توي مشكلاتش باز كند. اگر قرار بود با ايجاد وزارتخانه مشكلي حل شود، چرا با وجود وزارت راه و شهرسازي مشكلي از مسكن حل نشده است يا با وجود وزارتخانه صمت نه تجارت رونق يافتهاي داريم و نه توليد سامان يافتهاي!
متاسفانه مصرف آب در ايران از بسياري از كشورهاي اروپايي كه پر بارش هستند، بيشتر است. مثلا مصرف آب در ايران از انگليس كه در بيشتر روزهاي سال بارشهاي زيادي دارد، بيشتر است يا از دانمارك و آلمان و سوئد! چنين وضعيتي در مصرف آب و الگوي مصرفي ناشي از عدم فرهنگسازي مناسب است. هنوز كه هنوز است بسياري از افراد آب را مصرف ميكنند با اين تصور كه هر اندازه پولش شود، ميدهند! انگار هنوز اين واقعيت براي ايرانيان روشن نشده كه آب منشا تمدن و فرهنگ و تحول است و خشكسالي باعث مرگ و نيستي و تباهي ميشود. امروز كار به جايي رسيده كه مقدار آبي كه بايد وارد سفرههاي زيرزميني شود، چندين برابر ميزان مصرف ايرانيان است. يعني ما بيشتر از ميزان بارشها و ورود آب به زير زمين، آب مصرف ميكنيم. اين همه در حالي است كه پنجمين سال است كه تهران با خشكسالي روبهرو است. فعلا از آبهاي زيرزميني برداشت ميكنيم تا كار به جايي برسد كه براي گذران روزانهمان هم ديگر آبي در بساط نداشته باشيم. وظيفه اصلي دولت و نخبگان در اين شرايط اطلاعرساني، آگاهيبخشي و فرهنگسازي است. رسانهها بايد مردم را از واقعيتها آگاه كنند تا اصلاحات لازم در الگوي مصرف ايرانيان به وجود آيد. همانطور كه 10سال قبل شرايط امروز را پيشبيني كرده و درخصوص آن هشدار ميدادم، امروز هم نسبت به دورنماي آينده هشدار داده و ميگويم كه اگر اصلاحي در الگوي مصرف صورت نگيرد، كشور گرفتار آسيبهاي بيشتري ميشود.