اسنپبك و مسيري كه پيش روي ايران است
به كار افتادن مكانيسم ماشه و آنچه در فضاي عمومي با عنوان اسنپبك از آن ياد ميشود، چه شرايطي را براي ايران ايجاد ميكند؟ ايران كه با شديدترين تحريمهاي بينالمللي روبهرو است، آيا بايد نگراني خاصي از راهاندازي اين مكانيسم داشته باشد؟ حقيقتا پاسخ به اين پرسشها بسيار دشوار است.
به كار افتادن مكانيسم ماشه و آنچه در فضاي عمومي با عنوان اسنپبك از آن ياد ميشود، چه شرايطي را براي ايران ايجاد ميكند؟ ايران كه با شديدترين تحريمهاي بينالمللي روبهرو است، آيا بايد نگراني خاصي از راهاندازي اين مكانيسم داشته باشد؟ حقيقتا پاسخ به اين پرسشها بسيار دشوار است. مساله اين است كه بازگشت خودكار تحريمهاي سازمان ملل و شوراي امنيت وضعيت بغرنجي براي ايران شكل ميدهد و دشواريهاي فراواني ايجاد ميكند. امروز اگر چين بهرغم تحريمهاي امريكا از ايران نفت ميخرد، مشخص نيست پس از تحريمهاي امريكا آيا حاضر خواهد بود به همين شكل و شمايل با ايران معاملات انرژي داشته باشد يا نه؟ مهمتر از ابعاد اقتصادي بازگشت تحريمها، قرار گرفتن دوباره ايران ذيل فصل هفتم شوراي امنيت است. اين مكانيسم دست برخي دولتها را براي عمليات نظامي به ايران باز ميگذارد. بنابراين اينكه دستگاه ديپلماسي دولت چهاردهم همه ابزارهاي خود را به كار گرفته تا توافقي صورت گيرد و اسنپبك اجرايي نشود، اقدام معقول و درستي است.
موضوع اسنپبك يكي از چالشهايي است كه طي ماههاي اخير، توجه افكار عمومي را به خود جلب كرده است. ريشههاي شكلگيري چنين مشكلاتي به دولتهاي نهم و دهم باز ميگردد؛ زماني كه رييسجمهور اين كشور با لبخند خطاب به كشورهاي عضو شوراي امنيت اعلام ميكرد، آنقدر عليه ايران قطعنامه صادر كنند تا قطعنامهدانتان پاره شود! 6قطعنامه عليه ايران صادر شد و ايران ذيل فصل هفتم قرار گرفت. هر اندازه تحليلگران و دلسوزان در آن برهه به دولتمردان هشدار ميدادند كه اينقدر ساده كشور را در مسير تحريمها و قطعنامههاي شوراي امنيت قرار ندهيد، فايدهبخش نبود. نهايتا كار به جايي رسيد كه ايران ذيل فصل 7منشور ملل متحد قرار گرفت. اين روند در دولت يازدهم تغيير كرد و ايران اراده خود را براي توافق و عبور از مشكلات نشان داد. در 2015 برجام اجرايي شد، اما بندي در برجام براي غروب اين سند بينالمللي قرار گرفت كه امروز ريشه مشكلات بسياري شده است. موضوع مكانيسم ماشه و اسنپبك يا هر نام ديگري كه براي آن در نظر گرفته شده از همان آغاز شرايطي را تدارك ديده بود كه در پايان 10سال، كشورهاي غربي بتوانند ايران را در شرايط بغرنج قرار دهند. آنها از ابتدا پيشبيني كرده بودند كه كار به جايي برسد كه رويارويي ميان دو طرف، بازگشت تحريمها را لاجرم كند. اين مكانيسم از ابتدا عليه ايران طراحي شده بود . اين مكانيسم به اندازهاي سختگيرانه بود كه حتي وتوي احتمالي روسيه و چين را از آن حذف كردند. اين در حالي است كه بازگشت هر سند بينالمللي در هر سطحي به تاييد دوباره اعضا نياز دارد، اما برجام به چنين تاييديهاي نياز ندارد و حتي مخالفت يك كشور هم آن را اجرايي ميكرد. در واقع غربيها از ابتدا اينگونه طراحي كرده بودند تا ايران را محكوم كنند. حتي يك كشور مخالف ايران هم ميتوانست اين مكانيسم را اجرايي كند و مجموعه تحريمها و محدوديتها عليه كشورمان را باز گردانند. امروز آنچه قدرتهاي بزرگ از ايران ميخواهند تسليم شدن بر اساس خواستههاي قدرتهاي بزرگ است. هيچ ايران وطنپرستي نميتواند اين گزاره را پيشنهاد و توصيه كند. معتقدم ديپلماسي عمومي ايران بايد به گونهاي كار كند كه افكار عمومي بينالمللي و نهادها بپذيرند ايران به دنبال تسليحات هستهاي نيست. در نخستين گام ايران بايد نظارت آژانس را پذيرفته و همكاري همهجانبهاي را با آژانس آغاز كند. حتي در صورت همه اين برنامهها هم با اطمينان نميتوان گفت كه مشكلات مرتبط با اسنپبك حل ميشود. در مراحل بعدي بايد مذاكرات با امريكا و اروپا آغاز و دنبال شود تا اين اعتماد براي غربيها ايجاد شود كه ايران به دنبال سلاح هستهاي نيست. معتقدم ايران بايد براي 3سال تا پايان دولت ترامپ با احتياط بيشتري با غرب روبهرو شود تا با پايان دولت ترامپ و خروج جنگافروزان شرايط متفاوتي در اتمسفر بينالمللي شكل بگيرد. اين نسخهاي است كه ميتواند ايران را وارد دورهاي از سياستگذاريهاي راهبردي كند تا با پايان گرفتن اين دوران بتوان دستاوردهاي بيشتري را از مذاكرات كسب كرد.