1+3 مطالبه غربيها ÷در مذاكرات
با حمله امريكا به تاسيسات هستهاي ايران، پايان گرفتن جنگ ۱۲ روزه و درخواست امريكا براي آتشبس بلافاصله اين پرسش در افكار عمومي ايرانيان شكل گرفت كه سرنوشت مذاكرات چه خواهد شد؟ آيا مذاكرات هستهاي با امريكا و ساير كشورهاي غربي ادامه مييابد؟ اگر پاسخ مثبت است باتوجه به اينكه ترامپ ادعا كرده كل ساختار هستهاي ايران را منهدم كرده، پس ادامه مذاكرات چه معنايي ميتواند داشته باشد؟ آيا قرار است موضوع مذاكرات در ساير مسائل منطقهاي، موشكي و... گسترده شود؟

با حمله امريكا به تاسيسات هستهاي ايران، پايان گرفتن جنگ ۱۲ روزه و درخواست امريكا براي آتشبس بلافاصله اين پرسش در افكار عمومي ايرانيان شكل گرفت كه سرنوشت مذاكرات چه خواهد شد؟ آيا مذاكرات هستهاي با امريكا و ساير كشورهاي غربي ادامه مييابد؟ اگر پاسخ مثبت است باتوجه به اينكه ترامپ ادعا كرده كل ساختار هستهاي ايران را منهدم كرده، پس ادامه مذاكرات چه معنايي ميتواند داشته باشد؟ آيا قرار است موضوع مذاكرات در ساير مسائل منطقهاي، موشكي و... گسترده شود؟ در چنين شرايط پرابهامي اروپاييان هم وارد ميدان شده و با تكيه بر اسنپبك و مكانيسم ماشه، تلاش كردند نقش خاص خود را در اين عرصه ايفا كنند! اما واقعيت چيست و ايران قرار است درباره چه موضوعي با امريكا و احيانا اروپا گفتوگو كند؟ ديروز ويتكاف، نماينده ترامپ در خاورميانه اعلام كرد كه مذاكره با ايران بايد به صورت مستقيم باشد تا دوطرف درك روشني از اظهارات يكديگر پيدا كنند. البته ايران هنوز درخواست طرف امريكايي را نپذيرفته و پاسخي به آن نداده است. واقعيت آن است كه من نميدانم اين گفتوگوها قرار است بر سر چه مواردي باشد؟ تا زماني كه دستور كار مذاكرات به صورت روشن اعلام نشود، نميتوان درباره محتواي آن صحبت كرد. اگر مذاكرات بر سر موضوع برنامه هستهاي ايران است كه ترامپ ادعا كرده، برنامه هستهاي ايران را زده و ديگر بحث هستهاي موضوعيتي ندارد. از طرف ديگر حتي با فرض انجام مذاكرات بايد به معضلات آن توجه داشت. امريكا به ايران حمله كرده و ايران دليلي نميبيند با كشوري كه مدتي قبل به زيرساختهاي ايران يورش برده، مذاكره كند! اما آيا بايد ديپلماسي را به صورت كامل كنار گذاشت؟ قطعا خير. معتقدم امريكا تلاش ميكند مطالبات حداكثري مدنظر خود را مطرح كند. سه شرط نتانياهو با يك شرط كلي دنياي غرب همراه خواهد بود.
1) غرب مايل است غنيسازي ايران صفر درصدي باشد. امريكا به خوبي ميداند توان غنيسازي براي ايران يك دستاورد بزرگ است، به همين دليل حاضر نيست زير بار آن برود. البته ترامپ در ابتداي گفتوگوها اعلام كرده بود مخالفتي با غنيسازي ۳.۷درصدي ايران ندارد، اما پس از انتقادات فراوان دموكراتهايي كه ميگفتند اين چارچوب دقيقا مانند برجام است، عقبنشيني كرد. امروز اما مطالبه امريكا غنيسازي صفر درصدي است.
2) موضوع دوم برد توان موشكي ايران است. امريكا و غرب به خوبي درك كردهاند كه توان موشكي ايران، نوع خاصي از موازنه را به نفع ايران در منطقه ايجاد كرده است، به همين دليل تلاش ميكنند برد موشكهاي ايران را محدود (حول و حوش ۳۰۰كيلومتر) سازند.
۳) سومين مطالبه غرب از ايران، عدم حمايت ايران از محور مقاومت است. محور مقاومت طي سالهاي اخير هزينههاي زيادي را در منطقه به غرب وارد ساخته است، به همين دليل آنها تلاش ميكنند از دل مذاكره با ايران اين جنبش پويا را مهار كنند. البته مساله مقاومت از بطن هويت و تاريخ كشورهاي مسلمان منطقه نشأت گرفته و تداوم يا عدم تداوم آن به خواسته امريكا ارتباطي ندارد. تا زماني كه اين مفهوم در هويت و فرهنگ مسلمانان منطقه وجود داشته باشد، مقاومت هم ادامه دارد.
4) مطالبه بعدي كشورهاي غربي از ايران عدم تهديد موجوديت اسراييل است. غرب، اسراييل را نماينده خود در منطقه ميداند و حاضر نيست اين ساختار را از دست بدهد، بنابراين تلاش ميكند تا ايران را مجاب كند كه دست از تهديد موجوديت اسراييل بردارد. اينها مطالباتي است كه احتمالا كشورهاي غربي تلاش ميكنند مطرح كنند. روشن است كه ايران زير بار چنين مطالبات غيرمعقولي نميرود. درباره مكانيسم ماشه هم بايد توجه داشت كه ايران امروز همه تحريمهاي ممكن را تجربه ميكند و تحريمهاي ملل متحد تنها از نظر رواني ميتواند براي ايران مساله ساز باشد.