دليل عمده نوسان در درآمدهاي نفتي ايران
وضعيت درآمد سرانه ايران در تناسب با ساير شاخصهاي اقتصادي چگونه است؟ براي اين منظور لازم است تحولات رخ داده در شكلگيري درآمد سرانه ايران مورد بررسي تحليلي قرار بگيرد. در بررسي تغييرات درآمد سرانه ايران به قيمت ثابت تغييرات و نوساناتي از سال 1960 تا 2022 ملاحظه ميشود

وضعيت درآمد سرانه ايران در تناسب با ساير شاخصهاي اقتصادي چگونه است؟ براي اين منظور لازم است تحولات رخ داده در شكلگيري درآمد سرانه ايران مورد بررسي تحليلي قرار بگيرد. در بررسي تغييرات درآمد سرانه ايران به قيمت ثابت تغييرات و نوساناتي از سال 1960 تا 2022 ملاحظه ميشود. اصولا در كشورهاي وابسته به نفت، تغييراتي در اقتصاد اين كشورها اتفاق افتاده است، به عنوان نمونه جوامع روستايي به جوامع شهري تبديل شدهاند.
ازجمله مهمترين ويژگيهاي كشورهاي نفتي ميتوان به مواردي چون بروز پديده رشد مخرب اشاره كرد كه اين رشد مخرب، زماني رخ ميدهد كه صادرات فزاينده نفت توام با كاهش قيمت نفت، منجر به كاهش توليد ناخالص داخلي كشور صادركننده نفت شود، اما در بررسي دلايل اين فراز و فرود ميتواند درسهايي را براي آينده دراختيار قرار دهد. اولين حركت همراه است با صعودي با شيب تند و مثبت از سال 1960 تا 1976. دو دليل مهم اين حركت: اول برنامه اقتصادي كه توسط تكنوكراتهاي اقتصادي در دهه 40 باعث رشد و ثبات اقتصادي شد (در شرايطي كه هنوز نقش نفت در اقتصاد پررنگ نشده بود) و دوم طي دهه 50 با تشكيل اوپك به رهبري ايران و افزايش شديد درآمد نفتي در پي گران شدن نفت درآمد سرانه از 1750 دلار به 9450 دلار ميرسد. دومين حركت از سال 1976 شروع ميشود. با ورود درآمدهاي نفتي و افزايش تقاضاي كل تورم دورقمي در اقتصاد ايران ظاهر ميشود. به دليل بروز بيماري هلندي درآمدسرانه كاهشي شديد را تجربه ميكند. همچنين برخلاف دهه 40 در اين دوره برنامههاي بلندپروازانه موجب تشديد تقاضاي كل و تورم ميشود، بهطوريكه در سال 1980 درآمد سرانه نصف شده و به عدد 4400 دلار ميرسد. سومين حركت از سال 1980 شروع ميشود. درآمد سرانه باز هم با فراز و فرودي به رقم 2600 دلار در سال 1987 تقليل مييابد. عمدهترين تحول در اين دوره وقوع انقلاب و سپس جنگ تحميلي عراق عليه ايران است. خودبهخود هم كاهش صادرات نفت، هم هزينه جنگ و هم كاهش قيمت نفت به بشكهاي 8 دلار از اصليترين دلايل كاهش درآمد سرانه ايرانيان است. چهارمين حركت مربوط به دوره 1987 الي 2011 است. درآمد سرانه طي اين دوره از 2600 دلار به عدد 7000 دلار افزايش مييابد.
از دلايل عمده اين اتفاق خاتمه جنگ و گسترش سرمايهگذاري و توليد و نيز افزايش شديد قيمت نفت و درآمدهاي نفتي است. اين دوره طلاييترين دوره درآمدهاي ارزي نفتي بوده است. ليكن اين درآمدها صرف تصميمات پوپوليستي و معطوف به مصرف (و واردات مصرفي) ميشود و نه ايجاد زيرساختهاي لازم براي طي نمودن مسير توسعه. وقتي درآمد سرانه بدين صورت افزايش يابد طبيعي است با كاهش درآمدهاي نفتي به هر دليل كاهش مييابد.
اتفاقي كه در حركت پنجم افتاد. پنجمين حركت مربوط به شروع تحريمها است كه تاكنون با فراز و نشيبي در درآمد سرانه اتفاق ميافتد. درآمد سرانه در سال 2022 به 5160 دلار ميرسد (هر چند در دورهاي كوتاه برجام اجرا ميشود) به ويژه دوره 2011 تا 2015 چيزي شبيه اسنپ بك است اگر اتفاق بيفتد. طي اين سالها شيب نزول درآمد سرانه به شدت نزولي است. دو ويژگي عمده پنج دوره مزبور وابستگي به درآمدهاي نفتي و نيز جنگ يا تحريم است. دليل عمده نوسان هم همين موضوع بوده است. اما چرا اقتصاد ايران چنين نوساناتي را تجربه ميكند. شايد نفرين نفت باشد، ولي دليل اصلي عدم التزام به توسعه اقتصادي و الزامات آن است. عمده رشد صنعت در طول اين 60 سال وابسته به مونتاژ با رويكرد جايگزيني واردات بوده است.