ترديدهاي پابرجا در بورس
پس از دو هفته ركود و روندي نزولي در بازار سرمايه ايران، روز شنبه بالاخره تحركي در شاخص كل ديده شد و بورس تهران، معاملات خود را با رنگ سبز آغاز كرد. اين تحول، عمدتا به واسطه انتشار اخبار مثبت سياسي و افزايش حمايتهاي حقوقي از نمادهاي بزرگ بازار رخ داد.

پس از دو هفته ركود و روندي نزولي در بازار سرمايه ايران، روز شنبه بالاخره تحركي در شاخص كل ديده شد و بورس تهران، معاملات خود را با رنگ سبز آغاز كرد. اين تحول، عمدتا به واسطه انتشار اخبار مثبت سياسي و افزايش حمايتهاي حقوقي از نمادهاي بزرگ بازار رخ داد. با اين حال، با گذشت زمان و نزديك شدن به ميانه و انتهاي معاملات، باز هم نشانههاي ترديد و بيانگيزگي از سوي فعالان بازار آشكار شد؛ بهطوري كه ميزان تقاضا بار ديگر كاهش يافت و رشد شاخصها به كندي گراييد. واقعيت اين است كه سبزي ابتدايي بازار، بيش از آنكه حاصل بازگشت اعتماد و تصميم سرمايهگذاران حقيقي به خريد باشد، نتيجه مداخلات حمايتگرايانه و حضور قدرتمند برخي صندوقها و حقوقيها بود. شواهد بازار نشان ميدهد كه حجم نقدينگي ورودي از سوي سهامداران خرد هنوز چندان قابل توجه نيست و انگيزهاي جدي براي ريسكپذيري دوباره در بين سرمايهگذاران حقيقي به چشم نميخورد. مهمترين دليل اين شرايط، تداوم ابهامات سياسي و نبود چشمانداز روشن از آينده كشور است؛ موضوعي كه بازار سرمايه را بيش از ساير بازارها آسيبپذير ساخته و فعالان آن را به سمت احتياط و انتظار كشانده است. اگرچه حمايتهايي در روزهاي اخير صورت گرفته، اما اين حمايتها نهتنها به شكل جدي و گسترده، بلكه به شكلي تدريجي و قطرهچكاني وارد بازار شده است؛ موضوعي كه حتي جنبه رواني مثبت اين حمايتها را هم تضعيف ميكند. زماني كه منابع حمايتي با تاخير و تعلل به بازار تزريق شود، اين پيام به ذهن فعالان بازار مخابره ميشود كه تصميمگيران و متوليان اصلي هم در اعتماد و اطمينان نسبت به آينده بازار دودل و مردد هستند. اصولا تزريق منابع بايد پيش از بازگشايي بازار و با برنامهريزي و هماهنگي كامل صورت ميگرفت تا بازار قبل از آنكه وارد بحران فروش و ريزشهاي سنگين شود، پيام مثبتي را دريافت كند. واقعيت اما اين است كه اين تصميم مهم دير اتخاذ شد و در اجرا نيز هنوز اثربخشي كامل حاصل نشده است.
منابع حمايتي اگر همچنان به صورت محدود و قطرهاي تزريق شوند، تنها باعث فرسايشي شدن وضعيت فعلي و تشديد فرسودگي سرمايهگذاران ميشود؛ وضعيتي كه نه به نفع بازار است و نه تضميني براي حفظ صاحبان سرمايه. در اين ميان، صندوقهاي حمايتي بايد سريعتر و با قدرت بيشتري وارد عمل شوند و منابع تخصيصي را بهطور اثربخش و قاطع در بازار به جريان بيندازند. سرعت و حجم تزريق نقدينگي اهميت بالايي دارد و تعلل، تنها باعث از دست رفتن فرصت ترميم خواهد شد. به نظر ميرسد اگر اين اقدامات چند هفته پيش و همزمان با بازگشايي بازار اجرا ميشد، اكنون شرايط به مراتب بهتر بود. هنوز هم براي جلوگيري از خروج بيشتر سرمايه زمان باقي است، اما شرط لازم، عزم جدي و اقدام سريع است. اعتماد، مهمترين حلقه گمشده اين روزهاي بورس تهران است؛ بدون بازگشت آن، حتي حمايتهاي مالي پرحجم هم تنها ميتواند روند نزولي را كاهش دهد، اما به خودي خود ضامن ورود جريان نقدينگي جديد به بازار نخواهد بود. بازار سرمايه ايران همچنان اسير سايه ابهامات سياسي و بياعتمادي است و تا زمان رفع اين موانع، سبزي روز شنبه بورس، شكننده و كوتاهمدت خواهد بود.