نفس تهران، تنگتر ميشود
در روزهايي كه نفس تهران زير لايهاي غليظ از غبار و آلايندهها به شماره افتاده، نه فقط آسمان، بلكه چشمانداز مقابله با بحران زيستمحيطي نيز خاكستري بهنظر ميرسد. از افزايش تماسهاي اورژانسي بهدليل بيماريهاي قلبي و تنفسي گرفته تا آمار ناچيز مراجعه موتورسيكلتها به مراكز معاينه فني، حكايت از آن دارد كه مقابله با آلودگي هوا، فقط به هشدارهاي روزانه و گزارش شاخص كيفيت هوا ختم ميشود. اين درحالي است كه حل اين بحران، تصميمي جمعي، سياستي فراگير و ارادهاي ملي ميطلبد.

در روزهايي كه نفس تهران زير لايهاي غليظ از غبار و آلايندهها به شماره افتاده، نه فقط آسمان، بلكه چشمانداز مقابله با بحران زيستمحيطي نيز خاكستري بهنظر ميرسد. از افزايش تماسهاي اورژانسي بهدليل بيماريهاي قلبي و تنفسي گرفته تا آمار ناچيز مراجعه موتورسيكلتها به مراكز معاينه فني، حكايت از آن دارد كه مقابله با آلودگي هوا، فقط به هشدارهاي روزانه و گزارش شاخص كيفيت هوا ختم ميشود. اين درحالي است كه حل اين بحران، تصميمي جمعي، سياستي فراگير و ارادهاي ملي ميطلبد. در شرايط كنوني تهران، پرسش اصلي اين نيست كه «آيا» آلودگي هوا تهديدي جدي است، بلكه اين است كه چرا پس از دههها هشدار، هنوز برنامهاي منسجم، عملياتي و پاسخگو براي مهار آن وجود ندارد؟ بررسي روند مواجهه با آلودگي هوا نشان ميدهد كه مساله صرفا در ضعف اجراي قوانين يا كمبود امكانات فني خلاصه نميشود، بلكه عملا با نوعي فقدان حكمراني محيطزيستي مواجهايم؛ جايي كه سياستگذاريها مقطعي، تصميمگيريها جزيرهاي و مسووليتها گنگ و فاقد ضمانت اجرا هستند. نهادهايي مانند شهرداري، سازمان محيط زيست، وزارت كشور، وزارت صمت، وزارت بهداشت و پليس راهور، همگي بخشي از پازل مقابله با آلودگي هوا هستند؛ اما نبود هماهنگي موثر ميان آنها باعث شده تا هيچيك نتوانند در عمل نقش تعيينكنندهاي ايفا كنند. به بيان ساده، مساله «تعدد نهادهاي مسوول بدون تقسيمكار مشخص» يكي از گرههاي اصلي بحران است. هر نهاد بخشي از مسووليت را ميپذيرد، اما در نهايت هيچكس پاسخگو نيست. براي نمونه، طرحهايي مانند معاينه فني، طرح كنترل آلودگي، توسعه حملونقل عمومي يا جايگزيني خودروهاي فرسوده، سالهاست كه در دستور كار هستند اما بدون بودجه كافي، نظارت كارآمد يا انگيزه اجرايي باقي ماندهاند. آمارهاي ناچيز مراجعه موتورسيكلتها به مراكز معاينه فني، بهروشني از خلأ نظارتي خبر ميدهد. اين موتورسيكلتها، كه بسياريشان بنزيني و فرسودهاند، سهم قابل توجهي در آلايندههاي ذرات معلق دارند، اما عملااز چرخه الزام و پيگيري معاف شدهاند. درهمين راستا محمدمهدي ميرزايي قمي، مديرعامل ستاد مركزي معاينه فني خودروهاي تهران از نوسازي كامل تجهيزات مراكز معاينه فني در سال گذشته خبر داد و گفت: آخرين دستگاهي كه پيش از اين در مراكز نصب شده بود، مربوط به ۱۵ سال قبل بود. اين دستگاهها فرسوده شده بودند و ديگر با استانداردهاي روز دنيا مطابقت نداشتند. او به نوسازي ۳۲ خط معاينه فني با همكاري شركت سرمايهگذاري شهر و خريد خارجي اشاره كرد و گفت: اين نوسازي بزرگترين اقدام در اين حوزه طي سالهاي اخير است، همچنين يكي از اولويتها، افزايش دقت و اعتبار تستهاي ايمني و آلايندگي بوده كه تا پيش از اين، به دليل فرسودگي تجهيزات، گاه با اختلال روبرو ميشد. وي اظهار كرد: با وجود اين گام بزرگ، چالش اصلي در جاي ديگري نهفته است: استقبال اندك موتورسواران از معاينه فني.
موتورسيكلتها؛ منبع خاموش آلودگي
در سال ۱۴۰۲، فقط ۸۲۳ موتورسيكلت براي دريافت معاينه فني به مراكز مراجعه كردند؛ آماري نااميدكننده براي شهري با ميليونها موتورسوار. ميرزايي قمي در گفتوگو با ايسنا ميگويد: با وجود حجم بالاي تردد موتورسيكلتها، مراجعه براي معاينه فني بسيار پايين است. اما طرح پايلوت ما نشان داد اگر خدمات را در دسترستر كنيم، استقبال بيشتر ميشود. او ادامه داد: اين طرح پايلوت، شامل سه خط پرتابل معاينه فني در مناطق پرتردد مانند منطقه ۱۲ بود كه براي نخستينبار در كشور اجرا شد. به موتورسواراني كه در اين طرح شركت ميكردند، كلاه ايمني رايگان اهدا ميشد. نتيجه چه بود؟ افزايش ۱۱ برابري آمار مراجعات نسبت به سال قبل. به گفته مديرعامل ستاد مركزي معاينه فني خودروهاي تهران، اين آمار نشان ميدهد كه مساله، صرفا كمكاري شهروندان نيست. دسترسيپذير كردن خدمات و مشوقهاي ساده، ميتواند تأثير چشمگيري در كنترل منابع آلايندگي داشته باشد.
چالش قانونگذاري در سكوت
با افزايش خودروهاي برقي در تهران، سوالي مهم مطرح ميشود: آيا اين خودروها نيز بايد تحت پوشش معاينه فني باشند؟ پاسخ كوتاه: بله. اما چگونه؟ هنوز مشخص نيست. ميرزايي قمي در اين زمينه توضيح داد: حدود مجاز آلايندگي براي خودروهاي برقي بايد توسط سازمان محيط زيست و حدود ايمني توسط وزارت كشور مشخص شود. تاكنون هيچ ابلاغي در اين زمينه نداشتهايم. او همچنين پيشنهاد كرد كه تهران به عنوان شهر پايلوت براي تدوين اين حدود مجاز انتخاب شود و اين در حالي است كه توسعه خودروهاي برقي يكي از سياستهاي كليدي كاهش آلودگي در بسياري از كشورهاي دنياست، اما در ايران هنوز چارچوب نظارتي روشني براي آنها تدوين نشده است.
هوا آلودهتر، تماسهاي اورژانسي بيشتر
شروين تبريزي، سخنگوي اورژانس تهران از افزايش نگرانكننده تماسها و ماموريتهاي اورژانسي در پي آلودگي هوا خبر داد وگفت: در بازه ۱۲ تا ۱۷ تيرماه امسال، تماسهاي مرتبط با بيماريهاي قلبي حدود ۵ درصد و موارد تنفسي حدود ۱۷ درصد افزايش داشته است. او با اشاره به نقش گردوغبار و ريزگردها در اين وضعيت، هشدار داد كه آلودگي هوا بهويژه در روزهايي كه شاخص كيفيت در وضعيت ناسالم قرار دارد، خطر جدي براي بيماران قلبي و تنفسي، سالمندان، كودكان و زنان باردار است. آمار ثبت شده در همين بازه زماني نيز تأييدكننده اين نگراني است: ۱۸۶۴ مورد شكايت قلبي و ۵۵۶ شكايت تنفسي ثبت شدهاند.
ريزگردها؛ مهمان ناخوانده يا نتيجه سوءمديريت؟
يكي از معضلات مهم در آلودگي هواي تهران طي ماههاي اخير، گردوغبار و ريزگردهايي بوده كه گاه منشأ خارجي دارند اما عوامل داخلي مانند برداشت بيرويه آب، كشاورزي غير اصولي و خشكسالي نيز در تشديد آن نقش داشتهاند. سوده نجفي، عضو هيات رييسه شوراي شهر تهران، در گفتوگو با ايسنا با لحني انتقادي گفت: با وجود اينكه در بسياري از روزهاي سال شهرهاي ايران درگير آلودگي و گردوغبار هستند، اقدام موثر و عملي در سطح ملي براي مقابله با آن ديده نميشود. يكي از راهحلهاي بلندمدت، احياي تالابها و جلوگيري از برداشت بيرويه آب است. كاشت درخت در كانونهاي گردوغبار نيز اقدامي ضروري است. دولت و مجلس بايد بودجه مناسبي براي اين اقدامات اختصاص دهند. موضوع ديگر اين است، در حالي كه شاخص كيفيت هواي تهران در روزهاي اخير به وضعيت «بسيار ناسالم» رسيد، كميته اضطرار آلودگي هوا هيچ تصميمي براي تعطيلي شهر نگرفت. نجفي اين وضعيت را مورد انتقاد قرار داد و پرسيد: چه زماني شاخص آلودگي بايد به چه عددي برسد تا شهر تعطيل شود؟ چرا با وجود قانون هواي پاك، وضعيت آلودگي هوا در تهران كنترل نميشود و حتي بدتر شده است؟
راهحلهاي روي ميز از فناوري تا قانونگذاري
در كنار اقدامات سختافزاري سال گذشته، ستاد معاينه فني تهران براي امسال برنامههايي در حوزه توسعه نرمافزاري نيز دارد. از جمله راهاندازي نرمافزار نوبتدهي هوشمند براي مراكز معاينه فني و افزايش تعداد مراكز تحت مالكيت شهرداري. همچنين قرار است يك مركز جديد در منطقه ۱۴ با خدمات متمركز خودرو مانند كارواش، معاينه فني و... راهاندازي شود. اما تحليلها نشان ميدهند كه صرفا ارتقاي تجهيزات يا افزايش ظرفيت مراكز، پاسخ نهايي نيست. آلودگي هوا نيازمند سياستگذاري يكپارچه، اجراي قوانين موجود، فرهنگسازي عمومي و اقدامات بازدارنده است. بحران آلودگي هوا در تهران و ساير شهرهاي بزرگ كشور، از مرحله هشدار عبور كرده و وارد فاز اورژانسي شده است. افزايش بيماريها، كاهش كيفيت زندگي و ناتواني ساختارهاي اجرايي در واكنش موثر، زنگ خطر را به صدا درآورده. با اين حال، همانطور كه طرحهاي كوچك اما هدفمند مانند خطوط پرتابل معاينه فني موتورسيكلت نشان دادند، راهكارهايي عملي وجود دارد. كافي است تصميمگيرندگان، واقعيت را ببينند، از تصميمهاي نمادين عبور كنند و به سمت اقداماتي واقعي، قابل سنجش و فراگير حركت كنند.