انقلاب خورشيدي طلوع نوري كه تعادل انرژي را بازميگرداند
وقتي خورشيد هر روز طلوع ميكند، بيش از گرمكردن زمين، پيامآور تغييراتي عظيم در معادلات انرژي جهان است. انقلاب خورشيدي ديگر يك آرزو نيست، بلكه واقعيتي پيشچشمان ماست. در شرايطي كه تقاضاي برق جهاني رو به افزايش است و ناترازي انرژي بيش از پيش آشكار ميشود، فناوريهاي خورشيدي ميتوانند پاسخي رهاييبخش باشند.

وقتي خورشيد هر روز طلوع ميكند، بيش از گرمكردن زمين، پيامآور تغييراتي عظيم در معادلات انرژي جهان است. انقلاب خورشيدي ديگر يك آرزو نيست، بلكه واقعيتي پيشچشمان ماست. در شرايطي كه تقاضاي برق جهاني رو به افزايش است و ناترازي انرژي بيش از پيش آشكار ميشود، فناوريهاي خورشيدي ميتوانند پاسخي رهاييبخش باشند.
به گزارش خبرنگار «تعادل»، در سالهاي اخير، بيش از ۳۷۰ گيگاوات ظرفيت جديد خورشيدي به شبكههاي جهاني اضافه شد؛ معادل كل ظرفيت برق يك كشور پيشرفته مانند استراليا. گزارش Ember نشان ميدهد روزانه بيش از ۲ ميليون پنل خورشيدي نصب شده است. تا سال ۲۰۳۵، ظرفيت جهاني نصبشده خورشيد ممكن است به ۷۵۰۰ گيگاوات برسد يعني بيش از ۱۰ برابر آنچه در سال ۲۰۲۰ وجود داشت.
ناترازي انرژي زماني رخ ميدهد كه تقاضا از عرضه يا بالعكس، پيشي بگيرد. اين موضوع منجر به خاموشي، افزايش قيمت يا اتلاف انرژي ميشود. خورشيد ميتواند در چند محور كليدي ناترازي را كاهش دهد:
چين پيشتاز توليد و نصب پنلهاي خورشيدي است و در سال ۲۰۲۳ بيش از ۶۰درصد ظرفيت جهاني جديد را به خود اختصاص داد. هند و پاكستان با بوميسازي توليد و يارانههاي خانگي جهش بزرگي داشتهاند. آفريقا با پروژههاي كوچك روستايي در ناميبيا، كنيا و تانزانيا به برقرساني پايدار رسيده است. اروپا و امريكا با تمركز بر انرژي پاك، در برخي ساعات روز ۲۰ تا ۳۰ درصد برق مصرفي خود را فقط از خورشيد تأمين ميكنند.
برخي ازتحليلگران حوزه انرژي ميگويند سريعترين و پايدارترين توسعه اقتصادي از طريق واردات يكپارچه پنلهاي خورشيدي، اينورترها، ترانسفورماتورهاي با ولتاژ بالا و سازههاي پيگيري از چين امكانپذير است. اين رويكرد هزينهها را كاهش ميدهد و سرعت و كيفيت را افزايش ميدهد، در حالي كه با حداقل هزينه ارزي و تمركز بيشتر همراه است. هدف اين طرح توانمندسازي بخش خصوصي و تقويت توليد داخلي است. تيمهاي مهندسي ايراني مسوول طراحي، مشاوره و نظارت خواهند بود. تأمينكنندگان محلي كابلها، پنلها، سازههاي ثابت و ديگر اجزاي ضروري را تأمين خواهند كرد. پيمانكاران خورشيدي، به همراه كساني كه مديريت پست برق و خطوط انتقال را بر عهده دارند، بهطور فعال در اين تلاش شركت خواهند كرد. در اين حالت براي صنايع با بهرهمندي از اين فرصت، مزيتهاي رقابتي فوق الذكر با رشد اقتصادي پايدار همراه خواهد بود.
براي تحقق اين چشمانداز، نيازمند تغيير نگرش اساسي هستيم. صنايع بايد از مصرفكننده صرف به توليدكننده-مصرفكننده تبديل شوند. اين تحول با مدل مشاركتي جديدي قابل دستيابي است كه در آن صنايع با نظارت بانكهاي عامل در ازاي دريافت تضامين معتبر، به سرمايهگذاران اصلي نيروگاههاي خورشيدي تبديل ميشوند و عملا بازوي مطمئن دولت در پيشبرد و نگهداري از پروژههاي خورشيدي باشند. در اين صورت پيشبرد متمركز اين طرح در سايه رفع ناترازي انرژي، منجر به توليد و صرفه جويي ثروتها و درآمدهاي ملي ميشود.
خورشيد منبعي بيانتها و بدون كربن است. برخلاف زغالسنگ و گاز، توليد برق از خورشيد هيچگونه آلاينده مستقيم ندارد. توسعه انرژي خورشيدي يكي از موثرترين ابزارها براي كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي و مهار بحران اقليم محسوب ميشود.
انقلاب خورشيدي به سرعت در حال تغيير چهره نظام انرژي جهان است. با افزايش ظرفيت، ذخيرهسازي و زيرساختهاي هوشمند، خورشيد ميتواند پاسخي عملي براي ناترازي انرژي باشد.
اين تحول نهتنها بحران برق را كاهش ميدهد، بلكه به بهبود عدالت اجتماعي، كاهش آلايندهها و پايداري بلندمدت كمك ميكند.
به گفته كارشناسان انرژي، در سالهاي اخير، مساله ناترازي انرژي در ايران به چالشي جدي تبديل شده است. از يك سو مصرف داخلي بهويژه در بخش صنعت و خانگي به سرعت در حال افزايش است و از سوي ديگر، توليد برق از منابع فسيلي نهتنها هزينههاي گزافي را به دولت تحميل ميكند، بلكه با آلايندگي محيطزيستي همراه است. در اين ميان، انرژي خورشيدي به عنوان راهحلي پايدار و مقرونبهصرفه مطرح شده است. اما نكته كليدي كه تاكنون كمتر مورد توجه قرار گرفته، مشاركت فعال همه ذينفعان اصلي بهويژه صنايع بزرگ و مصرفكنندگان نهايي در توسعه اين پروژههاست.