اختلال سراسري اينترنت؛ خيز بلند به عقب
هر ساعت قطعي كامل اينترنت، بيش از ۱.۵ ميليون دلار خسارت مستقيم به اقتصاد كشور وارد ميكند، آماري كه نتبلاكس و اتحاديه كسبوكارهاي اينترنتي ايران نيز آن را تأييد كردهاند .

هر ساعت قطعي كامل اينترنت، بيش از ۱.۵ ميليون دلار خسارت مستقيم به اقتصاد كشور وارد ميكند، آماري كه نتبلاكس و اتحاديه كسبوكارهاي اينترنتي ايران نيز آن را تأييد كردهاند . اين ضرر فقط هزينه لحظهاي نيست؛ اعتماد كاربران كاهش مييابد، كمپينهاي بازاريابي شكست ميخورند و كسبوكارها- از فروشگاههاي آنلاين تا اكوسيستمهاي فناوري - با ريزش نيروي متخصص و فرسايش زيرساختها مواجه ميشوند.
در روزهايي كه اقتصاد ديجيتال، محور توسعه كشورهاي پيشرو جهان است، ايران بار ديگر با يك بحران پرهزينه در بستر اينترنت روبرو شده است. اختلال اينترنتي فراتر از يك قطعي فني، به يك تهديد گسترده براي اقتصاد و توسعه ملي تبديل شده است. قطع اينترنت، دريافت «بهروزرساني امنيتي» سيستمها را مختل ميكند و در نتيجه، سرورهاي داخلي با حفرههاي امنيتي قديمي رها ميمانند؛ وضعيت خطرناكي كه امنيت ملي را به خطر مياندازد. اين «خودتحريمي امنيتي» زمينهاي براي حملات باجافزاري، سرقت داده و خرابكاري فراهم ميكند، بدون اينكه در كوتاهمدت قابل اندازهگيري باشد. تحريمهاي بينالمللي دسترسي توسعهدهندگان ايراني به ابزارهاي كليدي را مسدود كردهاند؛ تنها راه فرار استفاده از VPN بود. حالا با انسداد پروتكلهاي ارتباطي، حتي اين راه فرعي بسته شده است . نتيجه: جامعه فناوري ايران عملاً از اكوسيستم جهاني جدا مانده و فرار مغزها و سرمايهها شدت گرفته است.
هزينه سنگين هر ساعت قطعي اينترنت
هر ساعت اختلال كامل اينترنت حدود ۱.۵ ميليون دلار خسارت مستقيم براي ايران در پي دارد. اين رقم بر مبناي شاخصهاي بينالمللي از جمله گزارشهاي نتبلاكس و اتحاديه كسبوكارهاي اينترنتي ايران محاسبه شده و تنها زيانهاي آني نظير افت فروش، توقف تبليغات آنلاين و كاهش ترافيك كاربران را در بر ميگيرد. اما هزينه واقعي به مراتب بيشتر است. كمپينهاي بازاريابي ناتمام ميمانند، كاربران بياعتماد ميشوند، كسبوكارها از اجراي پروژههاي نوآورانه بازميمانند و در نهايت، رقابتپذيري برندهاي ايراني در بازار داخلي و بينالمللي كاهش مييابد. اين خسارات قابل سنجش نيستند، اما آثار آن در بلندمدت ساختار اكوسيستم ديجيتال كشور را تخريب ميكند.
سكوت در برابر تهديدات سايبري
قطع ارتباط ايران با اينترنت بينالمللي، نهتنها راه را بر استفاده از سرويسهاي ضروري خارجي ميبندد، بلكه به شكاف امنيتي دامن ميزند. بسياري از نرمافزارها و سيستمهاي زيرساختي، براي مقابله با حملات سايبري، نياز به بهروزرسانيهاي پيوسته دارند. وقتي اتصال جهاني قطع ميشود، اين روند نيز متوقف شده و سرورهاي داخلي در برابر آسيبپذيريهاي شناختهشدهاي كه بهراحتي قابل اصلاح بودند، بيدفاع باقي ميمانند. در گزارشهاي اخير مركز ملي فضاي مجازي و مراكز بينالمللي همچون CISA و FBI نيز تأكيد شده كه نبود آپديتهاي امنيتي باعث گسترش باجافزارها، حملات فيشينگ، و سرقت اطلاعات كاربران ميشود. اين تهديدات نه فقط كاربران عادي، بلكه بانكها، ادارات دولتي و حتي زيرساختهاي حياتي مانند نيروگاهها و صنايع نفت و گاز را در معرض خطر قرار ميدهد.
خاموشي هوش مصنوعي و سكون نوآوري
بخش مهمي از خدمات ارايهشده در پلتفرمهاي داخلي، بر پايه پردازشهاي هوش مصنوعي عمل ميكند؛ از جمله تشخيص تصوير، رتبهبندي آگهيها و فيلتر محتواي نامناسب. اين فرآيندها، به اتصال مداوم با سرورهاي قدرتمند ابري نياز دارند كه اغلب در خارج از كشور مستقر هستند. با قطع اينترنت، اين سامانهها عملاً از كار ميافتند؛ در ظاهر همهچيز فعال است، اما مغز تحليلگر كه در پسزمينه فعاليت دارد، خاموش ميشود. نتيجه اين خاموشي، افزايش خطاي تشخيص، افت كيفيت خدمات و نارضايتي كاربران است. با گذشت زمان، اين ناكارآمدي به وجهه برندهاي داخلي لطمه زده و زمينهساز مهاجرت كاربران به سرويسهاي خارجي از طريق ابزارهاي غيررسمي ميشود.
فيلترينگ در برابر جريان دانش
يكي ديگر از ابعاد مهم بحران اينترنت در ايران، تأثير آن بر گردش آزاد دانش و آموزش است. ميليونها جوان ايراني براي يادگيري زبان، توسعه مهارتهاي فني، شركت در دورههاي آنلاين يا مشاركت در پروژههاي علمي، به اينترنت نياز دارند. پلتفرمهايي مانند Coursera، Udemy، Github و StackOverflow كه براي توسعهدهندگان و دانشجويان حياتياند، در شرايط فيلترينگ و قطع ارتباط جهاني عملاً بلااستفاده ميشوند. در نتيجه، ايران نهتنها از آموزشهاي روز دنيا عقب ميماند، بلكه زمينههاي نوآوري و توليد دانش نيز در كشور بهشدت تضعيف ميشود. بسياري از جواناني كه ميتوانستند موتور محرك اقتصاد ديجيتال باشند، نااميد شده و به فكر مهاجرت ميافتند.
خودتحريمي مضاعف در بستر فناوري
اگر تحريمهاي بينالمللي موجب محدوديت در دسترسي به ابزارهاي كليدي توسعه نرمافزار شدهاند، تصميم داخلي براي فيلتركردن يا قطع ارتباط با اينترنت جهاني، عملاً يك «خودتحريمي مضاعف» است. توسعهدهندگان ايراني با استفاده از VPN و روشهاي جايگزين سعي در حفظ ارتباط خود با جهان داشتند، اما با محدودسازي پروتكلهاي رمزنگاريشده و فيلترينگ سنگين، حتي اين راههاي جايگزين نيز مسدود شدهاند. در اين شرايط، حتي كار سادهاي مثل نصب يك كتابخانه كد يا بهروزرساني سيستمعامل به يك چالش تبديل ميشود. روند توسعه كند شده، پروژهها نيمهكاره ميمانند و كارفرمايان از همكاري با برنامهنويسان داخلي دلسرد ميشوند. بدينترتيب، راه براي برونسپاري پروژهها به شركتهاي خارجي يا مهاجرت نخبگان بيش از پيش باز ميشود.
تجربه جهاني؛ خسارتبار و بينتيجه
ايران تنها كشوري نيست كه از اينترنت به عنوان ابزاري براي اعمال كنترل سياسي يا امنيتي استفاده كرده است. تجربه هند، پاكستان، روسيه، چين و برخي كشورهاي آفريقايي نيز نشان ميدهد كه قطع ارتباط جهاني نهتنها در تحقق اهداف امنيتي موفق نبوده، بلكه موجب افزايش نارضايتي اجتماعي، افت اقتصادي و فرار سرمايهها شده است. براساس گزارش سال ۲۰۲۳ NetBlocks، مجموع خسارت جهاني ناشي از قطعي اينترنت در يك سال گذشته بالغ بر ۹ ميليارد دلار بوده است. ايران در اين ميان يكي از پنج كشور با بالاترين سطح اختلال بوده است، و بيشترين افت شاخص آزادي اينترنت را نيز تجربه كرده است.
آيندهاي مبهم؛ ضرورت تصميمگيري شفاف
با افزايش اختلالات اينترنتي، نهتنها وضعيت اقتصادي شكنندهتر شده، بلكه بياعتمادي اجتماعي نيز تعميق يافته است. كاربران ايراني در روزهاي اخير در شبكههاي اجتماعي نسبت به عدم شفافيت دولت در خصوص دلايل اختلالات اعتراض كردهاند. در حالي كه مسوولان هنوز توضيح رسمي و روشني ارايه ندادهاند، تحليلگران معتقدند كه رويكرد امنيتي به اينترنت بايد بازنگري شود. اينترنت ديگر نه يك ابزار تفريحي، بلكه زيرساختي حياتي در سطح خدمات شهري، اقتصاد، آموزش و امنيت است. تداوم روند محدودسازي، ميتواند كشور را به انزواي كامل ديجيتال بكشاند؛ مسيري كه پيامدهاي آن تا سالها آينده بر توسعه ايران سايه مياندازد. ايران در نقطهاي حساس از مسير توسعه ديجيتال قرار دارد. تصميم امروز درباره نحوه مديريت اينترنت، آينده اقتصاد، امنيت، آموزش و حتي اعتماد عمومي را رقم خواهد زد. اگرچه دغدغههاي امنيتي قابل دركند، اما برخورد حذفي با اينترنت در نهايت به تضعيف امنيت پايدار منجر ميشود. بازنگري در سياستهاي فيلترينگ، سرمايهگذاري بر امنيت داده، توسعه شبكه ملي اطلاعات در تعامل با اينترنت جهاني، و حركت به سوي حكمراني ديجيتال شفاف، ميتواند مسير تازهاي را پيشروي كشور قرار دهد. در غير اين صورت، هر ساعت اختلال اينترنت، فقط يك عقبگرد فني نيست؛ بلكه گامي ديگر به سوي انزوايي بلندمدت و پرهزينه است.