تالابها در سكوت!
ايران، سرزميني با تنوع بينظير اكوسيستم و تالابهاي گسترده، امروز با بحران بيآبي و خشكي مواجه است. اين پديده فراتر از موضوعي محيطزيستي ساده است؛ تبديل تالابها به كانونهاي عظيم گرد و غبار، تهديدي مستقيم براي سلامت مردم و كيفيت هوا در كلانشهري مانند تهران است. اكوسيستم، در سكوت خودش، فريادي است براي توجه به تغييردهي ريشهاي و راهحلهاي پايدار.

ايران، سرزميني با تنوع بينظير اكوسيستم و تالابهاي گسترده، امروز با بحران بيآبي و خشكي مواجه است. اين پديده فراتر از موضوعي محيطزيستي ساده است؛ تبديل تالابها به كانونهاي عظيم گرد و غبار، تهديدي مستقيم براي سلامت مردم و كيفيت هوا در كلانشهري مانند تهران است. اكوسيستم، در سكوت خودش، فريادي است براي توجه به تغييردهي ريشهاي و راهحلهاي پايدار.
تالابها با حفظ رطوبت و پوشش گياهي، مانع شكلگيري كانونهاي گرد و غبار ميشوند.امروز تهران، اين كلانشهر پرتنش، درگير يك جنگ بيصدا شده جنگ ميان انسان و اكوسيستم. تالابها - آن نگهبانان آب و هوا - يكي پس از ديگري خشك شدهاند و نفس شهر را تنگ كردهاند.
اگر تهران را اتاقي بدانيم، تالابها پنجرههاي باز آن بودهاند. امروز اما با بستن پنجرهها، نفسها محبوس و نفس كشيدن سخت شده.
در سال ۲۰۲۵، خشكسالي در ايران از مرز يك بحران زيستمحيطي عبور كرده و وارد مرحله هشدار اكولوژيك شده است. يكي از پيامدهاي اين بحران، خشكشدن گسترده تالابهاست كه بهطور مستقيم منجر به افزايش توفانهاي گرد و غبار، كاهش كيفيت هوا، تشديد بحران ريزگردها و افت شديد سلامت شهري، بهويژه در كلانشهرهايي مثل تهران شده است.
دادهها نشان ميدهند كه يك پيوند مستقيم ميان خشكشدن اكوسيستمهاي آبي و بروز بحران هواي سمي در پايتخت وجود دارد. ميزان بارندگي سال آبي ۱۴۰۳-۱۴۰۴ در كشور ۲۴درصد پايينتر از ميانگين بلندمدت بوده است، و در حوضههاي مركزي (از جمله تهران) ۳۵درصد كاهش ثبت شده است.
هر ۱۰درصد كاهش سطح مرطوب تالابها در نزديكي مناطق شهري، معادل با ۲۵درصد افزايش تعداد روزهاي گرد و غباري در همان منطقه است.
بهعبارتديگر، كاهش ۵۰درصد سطح تالاب بندعليخان در يك دهه گذشته با افزايش حدود ۴۰ روز آلوده در تهران رابطه مستقيم دارد. خشك شدن تالابها باعث افزايش ذرات كوچكتر از 5/2 ميكرون (PM2.5) شده كه از ريه عبور كرده و وارد جريان خون ميشوند. اين ذرات با افزايش ۲۵درصدي در تهران، باعث افزايش مراجعات تنفسي به اورژانسها تا ۱۸درصد شدهاند.
افزايش آلودگي هوا ناشي از خشكي تالابها فقط سلامت فردي را تهديد نميكند، بلكه تبعات اجتماعي و اقتصادي گستردهاي نيز دارد.
افزايش هزينههاي درماني: طبق گزارش وزارت بهداشت، آلودگي هوا در سال ۱۴۰۳ بيش از ۹ هزار ميليارد تومان هزينه به سيستم سلامت تحميل كرده است.
كاهش بهرهوري كاري: تعطيليهاي مكرر ادارات و مدارس در ۲ ماه از سال ۱۴۰۳، حدود 4 هزارميليارد تومان زيان اقتصادي براي پايتخت ايجاد كرد. افزايش مرگومير زودرس: در سال ۲۰۲۴، بيش از 21 هزار مرگ زودرس در اثر آلودگي هوا در تهران ثبت شد كه ۱۸درصد آنها مستقيم با ذرات ريزگرد ناشي از خشكشدن تالابها مرتبط بودند. خشكشدن تالابها ديگر يك فاجعه خاموش نيست؛ به شكل مستقيم، نفسهاي تهران را در تنگنا گذاشته است. اكوسيستم، از طريق توفانهاي گرد و غبار، به سياستهاي مديريت غلط آب اعتراض ميكند. اگر اين روند متوقف نشود، تهران در دهه آينده ممكن است نه فقط از نظر كيفيت هوا، بلكه از نظر قابليت سكونت دچار فروپاشي شود. تالابها اكسيژن نيستند، اما براي اكسيژن راه ميسازند. اگر بخواهيم تهران زنده بماند، تالابها را بايد زنده كنيم.