راز موفقيت كشورهاي پيشرو در اصلاح مصرف انرژي

۱۴۰۴/۰۴/۱۰ - ۰۱:۱۱:۴۳
|
کد خبر: ۳۴۷۴۵۷

در قاعده بازي انرژي جهان، ديگر ساخت نيروگاه و وضع قوانين كافي نيست؛ آنچه به تازه‌ترين راه‌حل بحران‌هاي مصرف تبديل شده، پيوند مردم با فناوري و فرهنگ جديد مصرف است.

در قاعده بازي انرژي جهان، ديگر ساخت نيروگاه و وضع قوانين كافي نيست؛ آنچه به تازه‌ترين راه‌حل بحران‌هاي مصرف تبديل شده، پيوند مردم با فناوري و فرهنگ جديد مصرف است. به گزارش مهر، در قاعده بازي انرژي جهان، ديگر ساخت نيروگاه و وضع قوانين كافي نيست؛ آنچه به تازه‌ترين راه‌حل بحران‌هاي مصرف تبديل شده، پيوند مردم با فناوري و فرهنگ جديد مصرف است. كشورهاي پيشرو دريافته‌اند كه انرژي، موضوعي صرفاً فني و دولتي نيست؛ بلكه يك «پروژه مشاركتي ملي» است و رمز عبور از بحران، جلب اعتماد، آموزش و ترغيب مردم براي اصلاح الگوي مصرف است. اما اين كشورها چگونه توانسته‌اند سبك زندگي را تغيير داده و فرهنگ جديدي براي مصرف برق بسازند؟ مديريت موفق مصرف برق در جهان امروز تنها با تكنولوژي يا قانون‎‌گذاري به نتيجه نمي‌رسد؛ نقش مردم به عنوان بازيگر اصلي نه‌تنها كليدي، بلكه تمامي است. تجربه جهاني به‌وضوح نشان مي‌دهد هرجا مردم احساس «شراكت» و «مالكيت» در حكمراني برق داشته‌اند، اصلاح مصرف به واقعيت رسيده است. اين تغيير، فراتر از نصب پنل خورشيدي يا كنتور هوشمند است: احساسي است كه هر نفر، خودش را جزيي از راه‌حل بداند. آلمان با جنبش‌هاي مردمي «انرژي ما» و دانمارك، ژاپن و حتي استراليا هر يك با روش‌هاي بومي، موفق شدند مردم را به قلب تحول وارد كنند. در اروپا، نخستين گام براي فرهنگ‌سازي، «ايجاد اعتماد» بين دولت‌ها و مردم بود. دولت‌ها پذيرفتند كه بايد صادقانه اطلاعات بحران، قيمت واقعي برق، و زيان‌هاي مصرف نامناسب را با مردم در ميان بگذارند. مثلاً آلمان پس از شوك هسته‌اي ژاپن، مردم را با داده‌هاي صريح روبرو ساخت: «يا الگوي مصرف را تغيير مي‌دهيم يا خاموشي و گران‌شدن برق قطعي خواهد بود.» همين صداقت، زمينه راه‌اندازي يكي از بزرگ‌ترين كمپين‌هاي جمعي انرژي در تاريخ شد. مردم مستقيماً در طراحي سياست‌ها مشاركت داده شدند؛ از رأي‌گيري‌هاي محلي براي احداث نيروگاه‌هاي بادي تا مشاركت خانوارها در سنجش بازخوردها و انتخاب تعرفه‌ها. اين حس مالكيت، مشاركت فعال را تبديل به يك پروژه ملي كرد، نه يك اجبار حكومتي. هيچ برنامه فرهنگ‌سازي موفق بدون قدرت رسانه، دنياي مجازي و حتي هنر ممكن نيست. در ژاپن، بلافاصله پس از حادثه فوكوشيما، كمپين ملي «Setsuden» (مصرف هوشمندانه) راه افتاد؛ رسانه‌ها، هنرمندان و مدارس متحدانه به ميدان آمدند: تبليغات خلاقانه تلويزيوني، انيميشن‌هاي كوتاه در شبكه‌هاي اجتماعي، آموزش صرفه‌جويي در كتاب‌هاي درسي و حتي جريان‌سازي اينفلوئنسرها. دانمارك تجربه‌اي دارد كه صِرفاً آموزشي نيست، بلكه سرگرم‌كننده هم هست: بازي‌هاي آنلاين، مسابقه در ميان مدارس و محلات و چالش‌هاي جمعي، مردم را از كودكي با مفهوم مصرف بهينه آشنا كرده است. اين چالش‌ها معمولاً با پاداش واقعي (تخفيف قبض، جايزه، سفر علمي) همراه مي‌شود كه انگيزه مشاركت را دوچندان مي‌كند. در دانمارك، هر خانواده‌اي كه مصرف سالانه برق خود را پايين‌تر از ميانگين محلي نگه دارد، تخفيف ويژه دريافت مي‌كند و نامش (در صورت رضايت) به عنوان خانواده برتر به مردم معرفي مي‌شود. دسترسي آسان به اطلاعات لحظه‌اي مصرف، فضاي رقابت سالم و غرور محلي ايجاد كرده است. در ژاپن پس از فوكوشيما، سراسر كشور به پروژه ملي صرفه‌جويي پيوست؛ شركت‌ها ساعات كار را تغيير دادند، اداره‌هاي دولتي تجهيزات كم‌مصرف نصب كردند و مردم آموختند هر كيلووات كاهش مصرف به معناي بقاي كشورشان است. شاخص مصرف خانوار در ژاپن در آن سال بيش از ۱۴درصد افت كرد، بدون آنكه كيفيت زندگي تضعيف شود. يكي از عناصر محرك براي اصلاح الگوي مصرف، طراحي بسته‌هاي تشويقي و رقابتي است. بسياري كشورها تعرفه پلكاني، پاداش خوش‌مصرفي و حتي مسابقه‌هاي خانوادگي يا محلي براي كاهش مصرف را اجرايي كردند. اسپانيا كمپين سراسري Mi consumo را با شعار «هر كيلووات مهم است» راه‌اندازي كرد و كاربران با كاهش مصرف در اپليكيشن مخصوص، هم تخفيف مي‌گرفتند و هم جوايز نقدي و اجتماعي دريافت مي‌كردند.