مذاكره براي تبديل دستاوردهاي نظامي به ارزش افزوده اقتصادي
با پايان گرفتن تنازع ايران و اسراييل و اعلام آتشبس، ضرورت اتخاذ رويكردهاي تحليلي درست براي مواجهه با چالشهاي پيش رو داراي اهميت است. اصولا يكي از مشكلات ايران كه باعث تحميل هزينههاي بسياري عليه كشور ميشود،
با پايان گرفتن تنازع ايران و اسراييل و اعلام آتشبس، ضرورت اتخاذ رويكردهاي تحليلي درست براي مواجهه با چالشهاي پيش رو داراي اهميت است. اصولا يكي از مشكلات ايران كه باعث تحميل هزينههاي بسياري عليه كشور ميشود، اين است كه تحليلها و تعيين راهبردها اغلب مبتني بر فضاسازيهاي رسانهاي بيروني انجام ميشود. اغلب اين فضاسازي هم پايههاي استنادي محكمي ندارند. مثلا قبل از تهاجم ظالمانه اسراييل عليه ايران، برخي تحليلگران در ايران از شكاف عميق ميان مواضع امريكا و اسراييل سخن گفته و اعلام ميكردند، مشكلات بسياري ميان ترامپ و نتانياهو به وجود آمده است! مبتني بر همين تصورات هم نسخههاي تحليلي براي جامعه ايراني پيچيده ميشد. اين در حالي است كه در همين بازه زماني ترامپ و نتانياهو هر شب با هم در ارتباط بودند و روياي خاورميانه جديد را در سر پرورانده و خواب كوچ فلسطينيان را ميديدند.
اصولا در تحليلهاي علمي بايد موضوعات پيچيده ديده و بعد ساده تحليل شوند. براي برخي كارشناسان ايراني اين موضوع برعكس است. موضوعات غامض سياسي و راهبردي را ساده ميبينند و بعد تلاش ميكنند پيچيده تحليل كنند. چنين رويكردي، كمكي به سياستذاران و تصميمسازان نميكند. در مورد مذاكرات ايران و امريكا هنوز تصوير واضحي ارايه نشده است. مشخص نيست دو طرف با چه آورده و دادههايي قرار است وارد گفتوگوها شوند. از سوي ديگر فرآيند مذاكرات تغيير كرده است، بايد ببينيم طرفين با چه توازني وارد مذاكرات ميشوند. سون ته سون، نويسنده چيني معتقد است قبل از حمله به دشمن بايد به استراتژي او حمله كرد. اما ما هنوز نميدانيم استراتژي امريكا مبتني بر كدامين گزارهها شكل گرفته است. در مجموع هنوز نميتوان با اعتماد درباره نتيجه مذاكرات صحبت كرد. البته حملات موشكي ايران نوعي از توازن مثبت به نفع ايران را شكل داده است. از طرف ديگر اسراييل در داخل با اعتراضات بسياري مواجه شده، ترامپ هم نگران نزول شاخصهاي اقتصادي داخل امريكاست.در داخل ايران انسجام اجتماعي و اتحاد ملي خوبي شكل گرفته است كه كمك ميكند مذاكرهكنندگان ايراني بدون نگراني از پشت جبهه، مطالبات ايران را دنبال كنند. از منظر اقتصادي ايران شرايط متفاوتي را تجربه ميكند. ترامپ پيام داده كه چين ميتواند از ايران نفت بخرد، اين در حالي است كه هر نوع گشايش در تحريمها، مصوبه وزارت خزانهداري امريكا را نياز دارد. اين دادهها از همان دست اطلاعاتي است كه ممكن است ما را به وادي تحليلهاي غيرمستند بكشاند. اما نميتوان انكار كرد كه تصميمات اقتصادي در ايران تابعي از متغيرهاي سياسي هستند. اگر ايران در حوزه مسائل سياسي و راهبردي بتواند به توافقي پايدار با امريكا دست پيدا كند، نتيجه عيني آن در حوزه اقتصادي نيز نمود پيدا كرده و شرايط متفاوتي را ايجاد ميكند. ايران نيازمند است مناسبات ارتباطي خود با جهان پيراموني را تغيير دهد. ايران نياز دارد تا به بازار نفت بازگردد، بدون محدوديت نفت خود را بفروشد و منابع ارزي آن را وارد كشور كند. ايران نياز دارد تا سر و ساماني به معيشت مردم بدهد و قدرت خريد آنها را ارتقا دهد و نهايتا ساير ضرورتهاي اقتصادي كه بايد براي آنها فكري شود. اما مساله اين است كه محل مذاكرات، مانند بنگاه اعتباري و مالي است كه در آن دستاوردهاي سياسي به ارزش افزوده اقتصادي بدل ميشود. بايد ديد مذاكرهكنندگان ايراني تا چه اندازه ميتوانند زمينه تبديل توفيقات نظامي و سياسي اخير ايران به ارزش افزوده اقتصادي را فراهم سازند؟پاسخ اين پرسش به زمان كافي نياز دارد تا مذاكرات دوجانبه ايران و امريكا پايان يابد و نتيجه آن مشخص شود.