اهميت اقتصاد در جنگ
در حال حاضر با برقراري آتشبس بين ايران و رژيم صهيونيستي مهمترين كار بايد اين باشد كه قدرت و توانمندي خود را در سطوح اقتصادي، سياسي و نظامي بالا ببريم. قدرت فقط در تسليحات خلاصه نميشود. شايد آنچه طي دهههاي اخير مورد غفلت واقع شده، قدرت اقتصادي است. ما نتوانستيم ظرفيتهاي بالقوه اقتصادي را بالفعل كنيم.

در حال حاضر با برقراري آتشبس بين ايران و رژيم صهيونيستي مهمترين كار بايد اين باشد كه قدرت و توانمندي خود را در سطوح اقتصادي، سياسي و نظامي بالا ببريم. قدرت فقط در تسليحات خلاصه نميشود. شايد آنچه طي دهههاي اخير مورد غفلت واقع شده، قدرت اقتصادي است. ما نتوانستيم ظرفيتهاي بالقوه اقتصادي را بالفعل كنيم. اگر اين كار را انجام ميداديم، اسراييل به خودش اجازه نميداد وارد جنگ با ما شود. البته تا اينجا هم به لطف الهي نتايج جنگ رضايتبخش بوده است، ولي ترور دانشمندانمان به ما آسيب زد. مثلا دكتر باكويي يكي از نوادر و نوابغ روزگار ما بود و نقش موثري در توان فني و هستهاي كشور داشت. سردار حاجيزاده و ديگر حاجيزادهها، اگر سرلشكر و فرمانده بزرگ نظامي بودند، در عين حال دانشمنداني بزرگ در زمينه صنايع هوافضا و موشكي نيز بودند. دشمن اكنون به ما گرا داده كه چه جاهايي مورد هدفش است و مهمترين هدفش حذف مغزهاي ما بود. ما طي دهههاي اخير زيرساختهاي اقتصاديمان را با دست خود تضعيف كرديم. مثلا اگر قانون رقابتي شدن فضاي كسب و كار را اجرايي و رانتها را حذف ميكرديم، تمام مردم ميتوانستند در اقتصاد مشاركت كرده و فعاليتهاي مختلف را بدون بروكراسي پيچيده و دور از پارتيبازي و رانت راهاندازي كنند. اگر اين كار را ميكرديم، ۹۰ ميليون ايراني، چه ايرانيهاي داخلي و چه ايرانيهاي خارج از كشور، ميتوانستند سرمايه خود را در جهت تقويت بنگاههاي توليدي به كار ببرند و سرريز آن نيز در حوزه نظامي خود را نشان ميداد. اگر اين اتفاقات بيفتد، امثال اسراييل ديگر نميتوانند به ما نزديك شوند. قدرت اقتصادي، پيشنياز اصلي قدرت منطقهاي و توان نظامي است. اكنون بنيه اقتصادي ما عمدتا از نفت به دست آمده، ولي اين ما را در درازمدت آسيبپذير ميكند. بنيه اقتصادي ما بايد بر مبناي مغزهاي متفكر و دانشمندان ما باشد. چرا نبايد از تمام ابتكاراتي كه روزانه توسط جوانان و پيران ما به وجود ميآيد، بهرهبرداري كنيم؟ مرتب دوست داريم از توان جوانان بگوييم. البته اين عالي است، اما پيران ما داراي تفكر انباشتهاي هستند كه به بار نشسته است. در حوزه اختراعات، اگر ميخواهيم به نتيجه برسيم، بايد از تجربه و دانش اين به بار نشستهها استفاده كنيم. ما طي سالهاي اخير در حوزههاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي اشتباهاتي داشتيم كه بايد با ارتقاي توان علمي اين ضعفها را ترميم كنيم. دانش، پايه اقتصاد است و تا زماني كه در كشور علم را ساري و جاري نكنيم، نميتوانيم در ساير حوزههاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي موفق باشيم. ما بايد روي مغزهايمان سرمايهگذاري كنيم. از قديم گفتند: «يكي مرد كاري به از صد هزار» هر يك از انسانهاي ما بايد به اندازه ۱۰۰ هزار نفر توانمند باشند.