«تعادل» در گفت‌وگو باكيومرث يزدان‌پناه بررسی می‌کند

تلنگر جنگ به اقتصاد ايران

۱۴۰۴/۰۴/۰۹ - ۰۱:۰۸:۵۸
|
کد خبر: ۳۴۷۲۷۳

 با پايان گرفتن جنگ 12 روزه، انگار دروازه‌هاي تازه‌اي به روي ايران باز شده و ايران وارد هنگامه متفاوتي شده است. مهم‌ترين دستاورد و خروجي اين رخداد تلخ كه جمعي از هموطنان، فرماندهان و دانشمندان ايراني را به خاك و خون كشيد، اين حقيقت است كه ايران براي ايرانيان بسيار مهم است و وراي همه گروكشي‌هاي سياسي و جناحي و اعتراضات و انتقادات و مخالفت‌ها، همه اقوام، گروه‌ها، دسته‌جات و... را در كنار هم مي‌نشاند.

زهرا سليماني|

 با پايان گرفتن جنگ 12 روزه، انگار دروازه‌هاي تازه‌اي به روي ايران باز شده و ايران وارد هنگامه متفاوتي شده است. مهم‌ترين دستاورد و خروجي اين رخداد تلخ كه جمعي از هموطنان، فرماندهان و دانشمندان ايراني را به خاك و خون كشيد، اين حقيقت است كه ايران براي ايرانيان بسيار مهم است و وراي همه گروكشي‌هاي سياسي و جناحي و اعتراضات و انتقادات و مخالفت‌ها، همه اقوام، گروه‌ها، دسته‌جات و... را در كنار هم مي‌نشاند. اما از منظر توسعه‌اي، شكل‌گيري اين انسجام اجتماعي و اتحاد ملي براي ايران مدل 1404، يك موتور پيشران است. به اعتقاد اكثر اقتصاددانان و راويان امر توسعه هيچ كشوري بدون اتحاد، همدلي و انسجام نتوانسته به توسعه چنگ بيندازد. كيومرث يزدان‌پناه عضو هيات علمي دانشگاه تهران در گفت‌وگو با «تعادل» ضمن بررسي فراز و نشيب‌هاي جنگ 12 روزه و هزينه- فايده‌هاي ايران از اين رويارويي تلاش مي‌كند تصويري از دورنماي آينده نيز ارايه كند. يزدان‌پناه معتقد است ايران هرچه سريع‌تر بايد زمينه توسعه مناسبات ارتباطي با جهان پيراموني را فراهم سازد تا با شكل دادن به يك اقتصاد و تجارت پويا، بتواند پايه‌هاي دكترين دفاعي خود را مستحكم‌تر از قبل سازد. او با اشاره به تنهايي استراتژيك ايران در نبردي كه يك سوي آن ناتو و در بخش‌هاي ديگر آن امريكا، كشورهاي اروپايي و... قرار داشتند، شجاعت و شهامت ايران را مثال‌زدني ارزيابي مي‌كند. اين استاد دانشگاه معتقد است اين جنگ تلنگري بر اقتصاد و سياست ايران‌زمين زد و آن، اينكه بايد گفتماني مبتني بر قدرت در همه شؤون اقتصادي، نظامي، فرهنگي و...توليد كند.

اين روزها موضوع ارزيابي دستاوردهاي ايران در جنگ 12روزه، براي مردم ايران داراي اهميت است. شما اين رويارويي را چطور تحليل مي‌كنيد؟ اسراييل با چه اهدافي حمله به ايران را آغاز كرد.

مساله اين است كه به ايران تجاوز نظامي و برق‌آسا و غافلگير‌كننده‌اي شد. ضمن اينكه دشمنان از اين تجاوز اهداف مشخصي داشتند. روشن است كه اساس دكترين دفاعي و امنيتي ايران، مبتني بر تهاجم به ساير كشورها نيست. اما با توجه به اينكه اسراييل از سال‌هاي پس از انقلاب خصومت و كينه‌اي نسبت به ايران دارد از هر فرصتي براي ضربه زدن به كشورمان استفاده مي‌كند. نمونه آخر، در واقع تعرض به سرزمين ايران در ابعاد مختلف بود. طبيعي بود با توجه به برنامه‌ريزي‌هاي اسراييل و گستره عمليات نظامي آنها عليه ايران (26استان از 31 استان ايران را در بر مي‌گرفت) تصور مي‌كردند در اين حمله مي‌توانند به 3هدف اساسي برسند. اولين هدف، تغيير نظام سياسي ايران، دومين هدف، تضعيف جدي ايران و سومين هدف هم پايان دادن به پديده‌اي به نام نظم انقلابي است كه بنيانگذار آن ايران از سال‌هاي 57 به اين سو بود. اگر ديدگاه‌هاي ترامپ هم طي روزهاي اخير بررسي شود، روشن است كه او تاكيد مي‌كند ايران بايد به نظم جهاني بازگردد. ايران علي‌رغم غافلگيري در ساعات ابتدايي تهاجم اسراييل و جدا از اينكه آسيب‌هاي جدي به مراكز نظامي، تاسيسات حساس و حياتي اطلاعاتي و امنيتي، اقتصادي، آفندي و پدافندي ايران وارد شد، اما ايران به سرعت خود را جمع و جور كرد و فوق تصور ساختار برنامه‌ريزي رژيم صهيونيستي و مهم‌ترين متحد او يعني امريكا، توانست يك دفاع بسيار قدرتمندي شكل دهد.


 اين دكترين دفاعي كه شما آن را قدرتمند تحليل كرديد، واجد چه ويژگي‌هايي بود؟

اين دفاع همراه با جرات، جسارت و شهامت بود. تصويري كه رژيم صهيونيستي و امريكا از ايران فعلي داشتند، ايران ضعيف شده، شعاري و ايراني كه توان دفاعي پايدار و گسترده از خود ندارد، بود. اما ايران برخلاف اين تصور عمل كرد و با هدف قرار دادن عمق اهدافش در سرزمين‌هاي اشغالي بزرگ‌ترين دستاوردها را كسب كرد. توجه كنيد كه ايران دست تنها بود (و هست) و سال‌ها ذيل تحريم‌هاي گسترده قرار داشت. برخلاف اسراييل كه پشتوانه ناتو، امريكا و ساير قدرت‌هاي جهاني را دارد و نهايتا هم امريكا به اين تعرض ورود كرد، ايران دست تنها بود. علي‌رغم اين تنهايي، شهامت و شجاعت تاريخي كه از ايران انتظار مي‌رفت نمايان شد. علي‌رغم خسارت‌هاي بسياري كه طي 12 روز به ايران وارد شد، اين شجاعت مهم‌ترين دستاورد ايران بود. اگر اين مساله به درستي تجريه، تحليل و مديريت شود، باعث افزايش دامنه‌هاي اقتدار و ثبات آينده ايران خواهد شد و ديگر كشوري مانند اسراييل به خود اجازه نمي‌دهد كه يك چنين تعرض‌هايي به ايران داشته باشد.

شما از تنهايي استراتژيك ايران صحبت كرديد، بسياري از تحليلگران اعلام مي‌كنند وقت آن رسيده كه ايران شركاي راهبردي در يكي از جبهه‌هاي موجود در نظام بين‌الملل براي خود در نظر بگيرد. اين مشاركت راهبردي با كشورهايي چون چين، روسيه و حتي پاكستان و... در بزنگاه‌ها به ايران كمك مي‌كند و وزن دفاعي ايران را ثقيل‌تر مي‌كند. اين ديدگاه را قبول داريد؟

متاسفانه كشوري وجود ندارد كه در حال حاضر مرد و مردانه بخواهد كنار ايران بايستد و دست ايران را بگيرد. كشورهايي كه نام برديد بارها امتحان خود را پس داده‌اند. كشوري مانند روسيه ميلياردها دلار پول از ايران گرفت كه اس- 300 در اختيار ايران قرار دهد. اما در حمله سال گذشته اسراييل به مراكز پدافندي ايران اقداماتي شد تا اين سامانه‌ها عمل نكنند. در ادامه نيز بخشي از تاثيرگذاري پشتوانه پدافندي ايران به دليل نابودي اين سامانه‌ها، از ميان رفت. در شرايط فعلي هم كشوري وجود ندارد كه بخواهد هزينه همراهي و مشاركت با ايران با بپردازد. البته تكليف پاكستان جداست و به نظرم در برخي حوزه‌ها مي‌توان با اين كشور وارد مذاكرات جدي شد و راهبردهايي را تعريف كرد. باقي كشورهايي كه نام برديد (چين و روسيه) نه در قالب اتحاديه‌هاي شانگهاي، بريكس و اوراسيا نتوانستند انتظارات ايران را برآورده كنند. اينها مي‌توانستند حداقل در شوراي امنيت سازمان ملل متحد امريكا و رژيم صهيونيستي را تحت فشار بگذارند كه نكردند. اينكه ايران امروز به سمتي برود كه با اين كشورها بتواند روابط راهبردي داشته باشد، كمي دور از ذهن است. اگر هم اتفاق بيفتد به موقع نيست و ايران نمي‌تواند اطميناني به اين قراردادهاي دفاعي و امنيتي داشته باشد.

فكر مي‌كنم چنين نگاهي را مي‌توان به كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس هم تسري داد.

 هيچكدام از كشورهاي منطقه علي‌رغم همه ظاهرسازي‌هايي كه دارند از ايران خوششان نمي‌آيد و به نوعي حتي در خفا از آسيب‌پذيري ايران خوشحال هم هستند. آنها ايران ضعيف شده را به نفع خود در منطقه مي‌دانند. اينها مسائلي است كه ايران در استراتژي‌هاي كوتاه‌مدت و بلندمدت نسبت به جهان پيراموني بايد به آنها توجه كند. ايران بايد با دقت بررسي كند كه به سمت كدام كشورها حركت كند كه حاميان واقعي باشند. به سمت كدام مناطق ژئوپولیتيك برود كه بتواند روي آنها حساب باز كند. نبايد بيشتر از اين سرمايه‌هاي خود را صرف مناطقي كنيم كه نه تنها دستاوردي براي ايران ندارند بلكه خودشان بدل به هزينه مضاعف هم مي‌شوند. بدون تعارف به شما مي‌گويم، بخشي از اين شرايط فعلي و اين حجم از كينه و عداوت و دشمني اسراييل با ايران به دليل حمايت ايران از برخي كشورهاي عربي است. اما در شرايط بحراني ايران هيچكدام از كشورهاي عربي حتي يك قدم براي دفاع از ايران پيش نگذاشته و نمي‌گذارند. حتي وقتي ايران به پايگاه العديد در قطر حمله مي‌كند، كشورهاي عربي، شوراي همكاري خليج فارس و اتحاديه عرب، ژست تقابل با ايران را در پيش مي‌گيرند. ايران بايد در راهبردها و استراتژي‌هاي خود تغييرات اساسي دهد تا پس از آرام شدن اوضاع، گرفتار اين نوع غافلگيري‌ها نشود.

رخدادهاي اخير نشان داد كه حتي دستاوردهاي اقتصادي و معيشتي در صورتي شكل مي‌گيرند كه ايران به درون تكيه داشته باشد و انسجام و اتحاد داشته باشد. پس از آتش بس اخير، ترامپ اعلام كرد، چين مي‌تواند خريد نفت از ايران را ادامه دهد، برخي آن را به معناي شكاف در زنجيره تحريم‌ها تفسير كردند. تا چه اندازه مقاومت، تكيه بر درون و شكل‌گيري مفهوم دولت- ملت مي‌تواند آينده ايرانيان، اقتصاد كشور و معيشت خانوارهاي ايراني را بهبود بخشد؟

اين امر بستگي به مولفه‌هاي فراواني دارد. در جهان امروز سياست درهاي بسته خيلي جوابگو نيست و كشورها را به سمت انزواي مطلق مي‌برد. بهترين راهبرد در عصر حاضر اتخاذ سياست درهاي باز از راه و روش درست آن است. مسلم است كه اين جنگ يك تلنگر اساسي براي ايران داشت. با توجه به اينكه اين تنازع، جنگي است كه مبناي ايدئولوژيك دارد تا زماني كه آرمان‌ها پابرجا است، شرايط فعلي تغيير نمي‌كند و نمي‌توان با صرف اتكا به توانمندي‌هاي داخلي براي طولاني‌مدت ادامه حيات داد. دنياي امروز دنياي وابستگي متقابل بر اساس ارزش‌هاي متقابل است.  

نمي‌توان اين مسائل را با نگاه صرف رسانه‌اي نگاه كرد و واقعيت‌ها را ناديده گرفت. نگاه رسانه‌اي زمين تا آسمان با واقعيت‌ها تفاوت دارد. البته اگر بنيان‌هاي اقتصادي قوي در داخل داشته باشيم كه جهان به ايران نياز داشته باشد به همان ميزان حصار امنيتي قابل قبول خواهيم داشت. مثلا اتحاديه اروپا، آسه‌آن و...در قبال يك اقتصاد قوي يك حصار امنيتي قوي هم ايجاد كرده‌اند. امروز هم شرايط بسيار دشوار است. صرف روايت‌سازي رسانه‌اي كه همه‌چيز را مطلوب جلوه دهد خطرناك است. نبايد نسبت به تهديدات بعدي غافل شويم. معتقدم اسراييل با حمايت آشكار امريكا به دنبال اجراي 2پلن مورد نظر خود است. اگر قرار است در داخل به سازه‌هاي مستحكم اقتصادي برسيم نيازمندي‌هايي دارد كه مسير آن از توسعه مناسبات ارتباطي با جهان مي‌گذرد.

با توضيحات شما مهم‌ترين اولويت پيش روي ايران در اين شرايط حساس چه مي‌تواند باشد؟

راهبرد اصلي نظام سلطه عليه ايران (كه اسراييل را جلو انداخته) تغيير نظام سياسي ايران و سپس تضعيف ايران است. آنها مي‌دانند ايران يك قدرت ژئوپولیتيك اثرگذار در نظام منطقه‌اي و جهاني محسوب مي‌شود. در مرحله بعد هم آنها به دنبال خاتمه دادن به نظم انقلابي هستند. ايران بايد فايده-هزينه هر مسير را برآورد كند. نبايد فراموش كرد دنياي امروز دنياي گفتمان مبتني بر قدرت است. ايران ابتدا بايد به مولفه‌هاي قدرت دست پيدا كند بعد رودرروي دشمنان بايستد. يكي از مخاطرات ژئوپولیتيك پيش روي ايران كه تهاجم اخير هم آن را تقويت مي‌كند، خطر تقسيم ايران ميان منظومه‌هاي قدرت است. اين تهديد را نمي‌توان ناديده گرفت. اتكا به توانمندي‌هاي داخلي البته كه خوب است، اما قبل از آن بايد كشور را از هرگونه نفوذ و نفوذي و خائنين و كساني كه در امنيت ملي كشور اخلال ايجاد كرده و از مشكلات مردم و تحريم‌ها كاسبي مي‌كنند، پاكسازي كرد. اين روند اصلاح نيازمند زمان مناسب است. رويه‌هاي كشورداري و حكمراني هم نيازمند اصلاحات اساسي است. در كنار اين موارد بازسازي هرچه سريعتر نيروهاي مسلح كشور و مجهز كردن آنها به قوي‌ترين سيستم‌هاي دفاعي، نظامي و امنيتي است كه شرايطي را ايجاد مي‌كند كه ايران مخاطرات را مديريت كند ضروري است. سپس ايران مي‌تواند روش‌هايي را براي شكل‌دهي به آينده‌اي روشن‌تر و ايمن‌تر فراهم سازد.