ايران بازيگر اصلي نظم جديد خاورميانه
به نظر ميرسد رخدادهاي اخير كه باعث تهاجم ناگهاني و ظالمانه رژيم صهيونيستي و امريكا به مناطق مسكوني، تاسيسات هستهاي و زيربنايي ايران، همچنين به شهادت رساندن جمعي از فرماندهان، دانشمندان و مردم غيرنظامي شد در چارچوب يك بازطراحي جديد براي منطقه قابل تجزيه و تحليل است.

به نظر ميرسد رخدادهاي اخير كه باعث تهاجم ناگهاني و ظالمانه رژيم صهيونيستي و امريكا به مناطق مسكوني، تاسيسات هستهاي و زيربنايي ايران، همچنين به شهادت رساندن جمعي از فرماندهان، دانشمندان و مردم غيرنظامي شد در چارچوب يك بازطراحي جديد براي منطقه قابل تجزيه و تحليل است. با توجه به اينكه از منظر امريكا و غرب، افق آينده خاورميانه به گونهاي بايد طراحي شود كه هيچ قدرت و جرياني نتواند براي امريكا و رژيم صهيونيستي مزاحمت راهبردي ايجاد كند به همين دليل پس از عمليات توفانالاقصي هم امريكا، هم كشورهاي اروپايي و اسراييل به دنبال بازطراحي خاورميانه جديد هستند. در راستاي اين راهبرد تازه است كه به رژيم صهيونيستي اجازه داده شده تا به غزه حمله و مردم شهر غزه را با تاسيسات و ساكنانش بمباران كند و در ادامه شهر غزه را نابود كرده و ساكنان اين شهر را به خارج از اراضي اشغالي هدايت كند. همين راهبرد غيرانساني از سوي اسراييل در حال اجرايي شدن است. در همين راستاست كه شرايط در منطقه، لبنان و كشورهاي پيراموني به گونهاي رقم زده شد كه احتمال انتقال اهالي غزه به سوريه وجود دارد. يكي از اهداف بازطراحي جديد خاورميانه، تغيير دولت سوريه و قرار دادن دولتي است كه به شدت وابسته به امريكا و رژيم صهيونيستي باشد. بنابراين سوريه هم از معادلات منطقهاي خارج شد. از سوي ديگر حزبالله لبنان هم آسيب بسياري ديد و براي بازسازي به زمان كافي نياز دارد تا دوباره كنشگري خود را آغاز كند.
با توجه به جايگاه مهم ايران در منطقه و جهان كشورهاي ناتو، امريكا و اسراييل تلاش ميكنند ايران را نيز در اين معادلات دچار تغيير سازند. بايد توجه داشت هر چند اسراييل در راس حملات قرار داشت، اما امريكا و ناتو پشت پرده حملات عليه ايران بودند. ناتو، اروپا و امريكا از نظر لجستيكي، فني، اطلاعاتي و پدافندي كمكهاي جدي و فراواني به اسراييل كردند. پاسخ موشكي كوبنده ايران، اما وضعيت و معادلات را تغيير داد و طرفهاي متجاوز را تنبيه كرد. گزارهاي كه شايد پيشبيني آن براي غرب دشوار بود. به همين دليل پس از پرتاب چند صد موشك از سوي ايران به اراضي اشغالي، غرب احساس كرد كه مشكل و خللي در مسائل دفاع هوايي و سامانههاي ضد موشكي وجود دارد. برخي تحليلها حاكي از آن است كه آتشبس موقت توسط امريكا پيشنهاد شده تا دشمنان بتوانند مشكلات موجود در سامانههاي پدافندي اسراييل و امريكا را در منطقه برطرف كرده و مهياي رويارويي تازه با ايران شوند . لذا اين احتمال وجود دارد كه اسراييل و امريكا با حل نارساييهاي موجود در سامانههاي پدافندي خود بار ديگر به ايران حمله كنند. در چنين شرايطي سطح هوشياري امنيتي، همچنين كار روي سامانههاي دفاعي و پدافندي در داخل و استفاده از موشكهاي اثرگذارتر در آينده ضروري به نظر ميرسد. مسوولان ايراني بايد هوشيار و مقامات دولتي و حاكميتي آماده دفاع از تماميت ارضي و هوايي ايران باشند. بايد توجه داشت، هيچ اعتمادي به امريكا و اسراييل نميتوان كرد، بلافاصله پس از اينكه اين كشورها سامانههاي دفاع هوايي، پدافند عامل و غيرعامل خود را در كشورهاي وابسته به امريكا در منطقه و اسراييل تقويت كنند، ممكن است دوباره به ايران حمله كرده و تلاش براي ترور مسوولان ايراني را در دستور كار قرار دهند.نيروهاي مسلح ايراني طي روزها و هفتههاي آينده بايد انگشت به ماشه بوده و هرگز از تحركات رژيم اسراييل غافل نشوند. تحركات منطقهاي را رصد كرده و ديگر اجازه غافلگيري به دشمنان ندهند. از سوي ديگر ديپلماتهاي ايران هم در عين پايبندي به ديپلماسي نبايد فريب سيگنالهاي مثبت امريكا را بخورند، چراكه قبل از حمله رژيم صهيونيستي به كشورمان، ايران ۵دور مذاكره دوجانبه با امريكا برگزار كرد و زمينه براي توافق فراهم بود. اما نهايتا امريكا با تعيين ضربالاجلي۶۰روزه، زمينه حمله به ايران را فراهم كرد. بسياري از تحليلگران معتقدند ترامپ طي اين ۶۰ روز زمينه لازم براي حمله اسراييل به ايران را فراهم كرده بود. اين ضربالاجل از سوي مقامات بايد رمزگشايي ميشد، اما متاسفانه رفتار فريبكارانه امريكا باعث شد تا ايران تلاش براي توافق را در دستور كار قرار دهد. امروز اما دوران متفاوتي است و ايران آماده است تا در برابر هر گونه رفتار فريبكارانه و تهاجمي طرف مقابل، واكنش مناسبي از خود نشان دهد. در حوزه اقتصادي هم مردم بايد بدانند، گزارهاي كه نهايتا منجر به بهبود وضعيت اقتصادي و گشايشهاي معيشتي ميشود، مقاومت و تكيه بر ساختارهاي درونزاي كشور است. امروز نتيجه مقاومت ۱۲روزه مردم ايران است كه باعث شده تا ترامپ به ناچار، مجوز واردات نفت ايران توسط چين را صادر كند. امري كه به اعتقاد بسياري از تحليلگران به معناي شكاف در ديواره تحريمهاي اقتصادي عليه ايران تفسير شده است.