از تعليق معاملات تا ضرورت پرهيز از هيجان
رضا كياني، مدير تحقيق و توسعه بورس تهران نوشت: جنگ هر چند با مرگ و نابودي همراه است؛ سوي ديگر نيز دارد: اراده، پايداري و شهامت. در چنين شرايطي، فضاي كسبوكار دچار ابهام و بازارهاي مالي با بحران اعتماد مواجه ميشوند.
صداي بورس| رضا كياني، مدير تحقيق و توسعه بورس تهران نوشت: جنگ هر چند با مرگ و نابودي همراه است؛ سوي ديگر نيز دارد: اراده، پايداري و شهامت. در چنين شرايطي، فضاي كسبوكار دچار ابهام و بازارهاي مالي با بحران اعتماد مواجه ميشوند.سرمايهگذاران نيز در معرض تصميمگيريهايي دشوار قرار ميگيرند، جايي كه ترس، هيجان و گاه شايعات، جاي تحليل و آيندهنگري را ميگيرند. بررسي واكنش بورسها در چنين شرايطي بيانگر طيف گستردهاي از اقدامات از بستن بازار تا ادامه فعاليت حتي در پناهگاه است. بررسي تجربههاي جهاني نشان ميدهد كه بستهشدن يا محدودسازي معاملات در شرايط جنگي يا حملات تروريستي، امري غيرمعمول نيست. براي نمونه، بورس نيويورك (NYSE) پس از حملات تروريستي ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به مدت شش روز تعطيل شد و با بازگشايي در ۱۷ سپتامبر، شاخص داوجونز با سقوط تاريخي ۷.۱ درصدي مواجه شد. در زمان حمله روسيه به اوكراين در فوريه ۲۰۲۲، بورس مسكو براي مدت طولاني تعطيل شد و پس از بازگشايي، فقط معاملات اوراق دولتي آن هم بهصورت محدود و تحت نظارت شديد مجاز بود. در همين زمان، بورس اوكراين نيز بلافاصله تعطيل شد و تنها پس از چند هفته، به شكل نمادين و با معاملات اوراق حمايتي دولتي بازگشايي شد.
در طول تاريخ، حتي در شرايط جنگي شديد نيز برخي بورسها به فعاليت خود ادامه دادهاند. بورس لندن در جريان جنگ جهاني دوم با وجود بمبارانهاي شديد، فعاليت خود را در فضاي پناهگاهي ادامه داد و تنها در زمان اصابت مستقيم موشك به ساختمان بورس براي مدت كوتاهي تعطيل شد. بازارهاي مالي معمولا حتي در شرايط عادي نيز به ابزارهاي كنترلي مانند دامنه نوسان، توقف نماد و محدوديت معاملات روزانه مجهز هستند تا در برابر نوسانات هيجاني واكنش نشان دهند.طبيعي است كه در شرايط بحراني، اين ابزارها با حساسيت و دقت بيشتري به كار گرفته ميشوند. سياستگذاران اقتصادي معمولا تلاش ميكنند با مديريت رفتار جمعي سرمايهگذاران، از تشكيل موجهاي فروش ناشي از ترس و شايعه جلوگيري كنند. بازگشايي بازارها پس از بحران نيز فرآيندي تدريجي و هوشمندانه است. معمولا ابتدا ابزارهاي كمريسك نظير اوراق بدهي دولتي فعال ميشوند و سپس بهتدريج ابزارهاي پرريسك مانند سهام، اوراق مشتقه و صندوقهاي قابل معامله بازميگردند.در اين دوران، توجه به افقهاي ميانمدت و بلندمدت از اهميت ويژهاي برخوردار است. براي سرمايهگذاران، پيام اصلي اين تجربهها روشن است: در مواجهه با بحرانهاي بزرگ، پرهيز از تصميمهاي هيجاني و عجولانه، رمز عبور از توفانها است. تصميمگيري بر اساس ترس، نهتنها باعث خروج از بازار در بدترين زمان ممكن ميشود، بلكه بازگشت به بازار را نيز با ترديد و هزينه همراه ميكند. در حالي كه تجربه نشان داده است با عبور از بحران و بازگشت ثبات، بازارها معمولا روند منطقي و رو به رشدي را از سر ميگيرند. در نهايت، بازارهاي مالي بخش جداييناپذير هر اقتصاد مدرن هستند و تأمين مالي در دوران بازسازي پس از بحران، بدون وجود بازار سرمايهاي كارآمد امكانپذير نخواهد بود.