ايران بهشت دلالان و دوزخ مستاجران

۱۴۰۴/۰۴/۰۷ - ۰۱:۱۶:۰۸
|
کد خبر: ۳۴۷۰۳۱

در روزهايي كه فصل جابه‌جايي مستاجران و پايان قراردادهاي اجاره خانواده‌ها محسوب مي‌شود، هر اندازه درباره مستاجران و مصايب آنان بحث و تبادل نظر شود به نظرم باز هم كم است و جا براي كار بيشتر وجود دارد. ايرانيان با اتحادي كه هم دوستان و هم دشمنان را شگفت‌زده كرد، نشان دادند كه آينده ايران و ايرانيان برايشان مهم است.

مجيد گودرزي

در روزهايي كه فصل جابه‌جايي مستاجران و پايان قراردادهاي اجاره خانواده‌ها محسوب مي‌شود، هر اندازه درباره مستاجران و مصايب آنان بحث و تبادل نظر شود به نظرم باز هم كم است و جا براي كار بيشتر وجود دارد. ايرانيان با اتحادي كه هم دوستان و هم دشمنان را شگفت‌زده كرد، نشان دادند كه آينده ايران و ايرانيان برايشان مهم است. بخش مهمي از اين اتحاد پس از دوران بحران نيز بايد تداوم داشته باشد و در حوزه مسائل اقتصادي و معيشتي نمايانگر شود.‌اي كاش مسوولان تصميم‌ساز و سياستگذاران كشورمان از مردمي كه در اوج بحران‌هاي سياسي و نظامي در كنار حاكميت و دولت ايستادند و اجازه ندادند، وسوسه‌هاي خناسان و دشمنان، آشفتگي و بي‌نظمي را در كشور ايجاد كند، بيشتر حمايت كنند. يكي از مهم‌ترين حمايت‌ها و مشوق‌ها براي اين مردم، ساماندهي بازار اجاره‌بها براي بهره‌مندي از يك مسكن حداقلي است. دولت اگر در كوتاه‌مدت نمي‌تواند، زمينه اعطاي زمين رايگان و خانه‌دار شدن مردم را فراهم كند، مي‌تواند با اتخاذ راهبردهاي موثر به گونه‌اي تصميم‌سازي كند كه حداقل فشار كمتري به مستاجران وارد شود. در شرايطي هستيم كه بعضا بين 75 تا 100درصد درآمد خانوارهاي ايراني در شهرهاي بزرگ، كلانشهرها و پايتخت صرف اجاره مسكن مي‌شود. شخصا با خانواده‌هايي برخورد كرده‌ام كه در آن مرد و زن با هم كار مي‌كنند و حقوق و درآمد شوهر به‌طور كامل صرف پرداخت اجاره و حقوق همسر صرف تامين معيشت خانوارها مي‌شود. اين‌گونه است كه 100درصد حقوق شوهر بايد براي بهره‌مندي از يك مسكن حداقل تخصيص داده شود. در نمونه ديگر، افراد بازنشسته‌اي هستند كه تمام حقوق بازنشستگي‌شان را بايد براي اجاره‌بها پرداخت كنند و بعد براي امرار معاش مرد در سن پيري ناچار به انجام كارهاي دشوار است. اين روندي است كه در فضاي عمومي جامعه ايراني وجود دارد. راهكار عبور از اين وضعيت در كوتاه‌مدت نظارت و حمايت بيشتر از مستاجران و در بلندمدت برنامه‌ريزي براي خانه‌دار شدن آنهاست. در بند 7 قانون ساماندهي زمين، ملك و اجاره‌بها، براي دولت وظايفي در نظر گرفته شده است. بازار مسكن هم مانند هر بازار ديگري با معضل عدم تعادل در عرضه و تقاضا روبه‌رو است. دولت‌هاي مختلف كه در ايران روي كار آمده‌اند، نتوانسته‌اند به وظايف خود براي عرضه بيشتر مسكن عمل كنند. نتيجه اين شده كه شكاف عظيمي ميان عرضه و تقاضاي مسكن ايجاد شده است. در اين ميان، مستاجر ايراني هم بايد تورم لجام‌گسيخته مسكن را جبران كند، هم كاهش ارزش پول ملي، هم وام‌هاي بانكي و هم اجاره مرسوم را . اين در حالي است كه در ساير كشورها قشر مستاجر عموما فقط اجاره مي‌پردازد. ميزان وديعه به اندازه 3ماه اجاره‌بها در نظر گرفته شده و براي اطمينان بيشتر دريافت مي‌شود. اما در ايران هم وديعه مسكن و هم اجاره‌هاي هنگفتي از مستاجران دريافت مي‌شود. در اين ميان دولت هم مجوز افزايش ۲۵ درصدي اجاره‌ها را صادر و تورم شديد اين بخش را قانوني كرد. به نظر مي‌رسد دولت به دنبال اين بود كه سقف اجاره‌بها را از صفر تا 25درصد در نظر بگيرد، اما موجران و دلالان اين سقف را حداقل 25درصد در نظر گرفته‌اند!در واقع موجران با خيال راحت 25درصد افزايش را اعمال كرده و تلاش مي‌كنند به روش‌هاي مختلف اعداد و ارقامي بالاتر از اين سقف را اعمال كنند.اين در حالي است كه در بسياري از شهرهاي بزرگ ايران، مردم ديگر توان افزايش يك درصد را هم ندارند. برخي موجران به غلط تصور مي‌كنند كه با اجاره دادن يك واحد مسكوني مي‌توانند معيشت خودشان را از مستاجر بگيرند. اما اين ممكن نيست مگر با ويران كردن معيشت خانواده مستاجر . 
بر اساس گزارشي كه وزارت رفاه منتشر كرده، اكثريت مستاحران ايراني با معضل فقر دست به گريبانند. در برخي استان‌ها اين دامنه‌هاي فقر ميان مستاجران حتي صد درصدي اعلام شده است! اين در حالي است كه برخي افراد اعلام مي‌كنند اين موجران هم مشكلات خاص خود را دارند و معيشت خود را از راه اجاره‌هاي دريافتي تامين مي‌كنند! در خوشبينانه‌ترين حالت پرداخت اجاره توسط مستاجر به موجر، يك كمك معيشتي است و اگر بنا باشد معيشت يك خانواده موجر از راه دريافت اجاره تامين شود، حداقل بايد سه واحد مسكوني را اجاره بدهد تا با كسر يك‌سوم درآمد مستاجر بتواند معيشت خود را تامين كند. عرف غلط كه ميراث نظام ارباب و رعيتي است و نبود قانون مناسبي كه ناشي از ترك فعل قانونگذاران است، ايران را به جهنم مستاجران و بهشت موجران تبديل كرده است .

 در اين روزها كه قلب بسياري از ايرانيان مستاجر با تمام شدن قراردادهاي اجاره‌شان مي‌تپد، لازم است انسجام و اتحادي كه ايجاد شده، امتداد يافته و در ساير حوزه‌ها نيز به كار رود. براي حمايت از مستاجران و اساسا دهك‌هاي كم برخوردار، همه بايد كمك كنند تا هيچ ايراني با التهاب پايان قرارداد اجاره‌اش سر بر بالين نگذارد.