خشكسالي بيسابقه در تهران
در روزهايي كه هواي تهران سنگين و نفسگير شده، پديده گرد و غبار و كاهش منابع آبي بار ديگر اهميت توجه جدي به مساله اقليم را يادآور ميشود. ديگر نميتوان تغييرات اقليمي را صرفاً يك چالش بلندمدت دانست؛ اين پديده اكنون به يكي از مسائل ملموس و روزمره تبديل شده است. شاخص آلودگي هوا كه به عدد ۲۶۱ رسيده و در محدوده «بسيار ناسالم» قرار دارد، تنها يكي از نشانههاي يك وضعيت چندوجهي و پيچيده است.

در روزهايي كه هواي تهران سنگين و نفسگير شده، پديده گرد و غبار و كاهش منابع آبي بار ديگر اهميت توجه جدي به مساله اقليم را يادآور ميشود. ديگر نميتوان تغييرات اقليمي را صرفاً يك چالش بلندمدت دانست؛ اين پديده اكنون به يكي از مسائل ملموس و روزمره تبديل شده است. شاخص آلودگي هوا كه به عدد ۲۶۱ رسيده و در محدوده «بسيار ناسالم» قرار دارد، تنها يكي از نشانههاي يك وضعيت چندوجهي و پيچيده است. شرايطي كه تحت تأثير عوامل متعددي همچون تغييرات جهاني اقليم، فشارهاي محيطزيستي و چالشهاي مديريتي در بهرهبرداري از منابع طبيعي شكل گرفته است. اكنون بيش از هر زمان ديگري نيازمند نگاهي همافزا، علمي و مبتني بر آيندهنگري به مديريت محيطزيست هستيم. تهران امروز درگير گرد و خاكي است كه بخشي از آن از بيابانهاي فرامرزي ميآيد و بخشي ديگر از دل خاك برهوت شده خود كشور، و همه اينها نتيجه زنجيرهاي از كمبارشي، بيتوجهي به محيط زيست، و سياستهاي توسعه ناپايدار است. احد وظيفه، رييس مركز ملي اقليم و مديريت بحران خشكسالي سازمان هواشناسي كشور، در گفتوگويي با تسنيم از منشأ گرد و خاك روزهاي اخير پرده برداشت. او با اشاره به خيزش گرد و غبار از صحراي قرهقوم تركمنستان گفت: صحراي قرهقوم يكي از كانونهاي اصلي گرد و غبار در منطقه است و زماني كه سرعت باد در اين منطقه افزايش مييابد، ذرات گرد و خاك از آنجا برخاسته و در مسير بادهاي شرقي، به نواحي جنوب البرز از جمله تهران منتقل ميشود. اما فقط كانونهاي خارجي نيستند كه هواي تهران را به مرز خفگي رساندهاند. وظيفه ادامه ميدهد: كانونهاي داخلي كشور نيز بهدليل خشكسالي و كاهش پوشش گياهي فعال شدهاند. تهران، سمنان و خراسان با كمبارشيهاي استثنايي مواجه بودهاند كه همين موضوع بستر مساعدي براي خيزش گرد و خاك فراهم كرده است. در واقع، تركيب گرد و غبار ناشي از بيابانهاي تركمنستان و بيابانزايي داخلي، شرايط را بهگونهاي رقم زده كه هيچكدام از نقاط كشور در امان نباشند. انتقال ذرات معلق از نيشابور، غرب خراسان رضوي، شرق مشهد و تايباد به سمت سمنان و تهران، بهخوبي نشان ميدهد كه چقدر مديريت منابع سرزميني دچار چالش شده است.
بادهاي ۱۲۰ روزه سنتي ديرين، تهديدي نوين
يكي از عوامل مهم ديگري كه در روزهاي اخير تأثير فزايندهاي در آلودگي هوا در مناطق شرقي كشور داشته، پديده بادهاي ۱۲۰ روزه سيستان است. اين پديده كه معمولاً از حوالي درياچه هامون آغاز ميشود، با جابهجايي حجم زيادي از ذرات معلق، كيفيت هواي زابل و مناطق اطراف را بهطور چشمگيري كاهش داده است. وظيفه در اين باره هشدار ميدهد: اين بادها كه از حوالي درياچه هامون در شرق كشور ميوزند، گرد و خاك را از شمال به جنوب نوار شرقي ايران منتقل ميكنند و موجب آلودگي شديد در منطقه زابل و اطراف آن شدهاند. پيشبيني ميشود اين شرايط در آن منطقه ادامه داشته باشد. مساله اينجاست كه بادهاي ۱۲۰ روزه اگرچه در گذشته پديدهاي طبيعي و حتي بخشي از چرخه زيستي منطقه به شمار ميرفتند، اما در سالهاي اخير به علت خشكي بستر درياچه هامون، خشك شدن تالابها و كاهش پوشش گياهي، به عاملي براي تشديد بحران زيستمحيطي بدل شدهاند.
تهرانيها ماسك بزنند
در حالي كه نهادهاي تخصصي هشدارهاي مكرر درباره آلودگي هوا صادر ميكنند، نهادهاي شهري نيز در برابر اين بحران سكوت نكردهاند. محمدصابر باغخانيپور، مديركل محيط زيست و توسعه پايدار شهرداري تهران، ضمن اشاره به فعال شدن كانونهاي گرد و غبار داخلي نظير دشت سمنان، درياچه نمك قم و دشت قزوين گفت: با افزايش سرعت وزش باد به بيش از ۶ متر بر ثانيه، گرد و غبار از كانونهاي مستعد بلند ميشود. چون ذرات معلق حاصل از اين توفانها قطر ۱۰ ميكرون دارند، بهترين راه مقابله با آن استفاده از ماسك است. او همچنين توصيههايي براي گروههاي حساس ارايه كرد و گفت: كودكان، سالمندان، بيماران قلبي و تنفسي و زنان باردار بايد بيش از ديگران مراقب سلامتي خود باشند. همچنين از عموم مردم ميخواهيم با پرهيز از فعاليتهايي كه موجب تشديد آلودگي هوا ميشود، همچون روشن كردن آتش يا استفاده غيرضروري از خودروهاي شخصي، در بهبود كيفيت هوا مشاركت كنند.
هشدارها را نشنيدهايم؟
در پس تمام اين بحرانها، علت اصلي همچنان بيتوجهي به خشكسالي گسترده و ساختاري است. صادق ضياييان، رييس مركز ملي پيشبيني و مديريت بحران مخاطرات وضع هوا، با اشاره به خشكساليهاي اخير اظهاركرد: خشكساليهاي اخير، موجب فعال شدن كانونهاي گرد و خاك در اطراف تهران شده و با وزش باد، اين ذرات معلق به پايتخت نفوذ كردهاند. ضياييان تأكيد كرد كه گرچه اين پديده موقتي است، اما تا ساعات بعدازظهر روزهاي آتي ادامه خواهد داشت و با وجود كاهش تدريجي، احتمال تداوم آن در روزهاي آينده نيز وجود دارد.
چرا هيچكس پاسخگو نيست؟
پرسش مهم اين است: آيا دستگاههاي اجرايي و سياستگذار، پيشبيني چنين شرايطي را نكرده بودند؟ مگر نه اينكه سالهاست نهادهاي دانشگاهي و علمي درباره روند خشكسالي، كاهش بارشها، تخريب سرزمين و بيابانزايي هشدار ميدهند؟ پس چرا هنوز شاهد طرحهاي عمراني فاقد ارزيابي زيستمحيطي، سدسازيهاي بيرويه و عدم احياي منابع طبيعي هستيم؟ از سوي ديگر، نبود يك سياست هماهنگ منطقهاي در مقابله با پديدههاي فرامرزي مانند توفانهاي گرد و غبار از تركمنستان و عراق، ضعف ديپلماسي زيستمحيطي ايران را نشان ميدهد. ما حتي در سطح ملي نيز نتوانستهايم انسجام كافي بين سازمان هواشناسي، محيط زيست، منابع طبيعي و وزارت كشور ايجاد كنيم تا يك برنامه عملياتي براي مقابله با بحران گرد و خاك داشته باشيم. بيترديد راه مقابله با بحران فعلي، استفاده از ماسك يا كاهش رفتوآمدهاي شهري بهتنهايي نيست. راهحل، بازنگري عميق در سياستهاي توسعهاي، احياي منابع طبيعي، مديريت علمي منابع آب و خاك، و توجه به هشدارهاي علمي است. اقداماتي مانند: احياي تالابها و درياچههاي خشكشده مانند هامون، مهارلو و اروميه؛ جلوگيري از چراي بيرويه دام و حفاظت از پوشش گياهي در مناطق نيمهخشك؛ تغيير در الگوي كشت محصولات پرمصرف آبي در استانهاي بحراني و تقويت ديپلماسي منطقهاي براي مديريت مشترك كانونهاي گرد و خاك.
تهران در حال خفگي است
گرد و غباري كه امروز بر تهران سايه افكنده، تنها نشانهاي از يك روز بد نيست، بلكه تصويري از آيندهاي نگرانكننده است اگر تصميمات سخت و علمي اتخاذ نشود. خشكسالي، بيابانزايي، آلودگي هوا و توفانهاي گرد و خاك، چهار سوار يك آخرالزمان اقليمي هستند كه ميتوانند نهفقط تهران بلكه آينده زندگي در بخش عمدهاي از ايران را تهديد كنند. اگر امروز براي مديريت سرزمين، حفاظت از منابع و مبارزه با بيتدبيري زيستمحيطي اقدام نكنيم، فردا ممكن است ديگر زماني براي پشيماني باقي نماند.