سهامداران در انتظار بازگشايي بورس
بازار سرمايه ايران، پس از تعطيلي چندروزهاي كه ناشي از تشديد تنشهاي ژئوپليتيكي بود، اكنون در نقطه عطفي حساس قرار گرفته است.
بازار سرمايه ايران، پس از تعطيلي چندروزهاي كه ناشي از تشديد تنشهاي ژئوپليتيكي بود، اكنون در نقطه عطفي حساس قرار گرفته است. در حالي كه آثار مخرب جنگ ۱۲ روزه اخير ميان ايران و اسراييل، سايه سنگيني بر شاخصهاي كلان اقتصادي و رفتار سرمايهگذاران انداخته، دولت و سياستگذاران بورسي خود را در برابر مطالبات افكار عمومي و سهامداران ميبينند؛ بازگشايي تالار شيشهاي نه فقط يك رخداد اقتصادي بلكه نماد محك جدي مسووليتپذيري دولت در برابر اعتماد عمومي و آينده سرمايهگذاري در ايران تلقي ميشود. با وجود فروكش نسبي ريسكهاي سيستماتيك و كاسته شدن از نگرانيهاي حاد، فضاي بازار هنوز با بياعتمادي و نگراني جدي دستوپنجه نرم ميكند. فعالان بازار و سهامداران خرد، همچنان بر اين باورند كه اگر حمايتهاي عملي صورت نگيرد، بازشدن مجدد نمادها بيشتر به موج جديدي از بياعتمادي دامن خواهد زد تا نقطه اميد و بازگشت سرمايهها. در ماههاي گذشته، شوكهاي ژئوپليتيكي از جمله تشديد تنشهاي نظامي ميان ايران و اسراييل نه تنها عرصه سياسي و امنيتي كشور را در بر گرفته كه تاثيرات عميق و گستردهاي بر بازارهاي اقتصادي بهجا گذاشته است. پس از هجوم امواج نااطميناني و نگراني به فضاي عمومي، بورس تهران نيز به عنوان حساسترين نهاد بازار اقتصاد ايران وارد فاز تعليق شد؛ تصميمي پيشگيرانه كه بار ديگر نشان داد رفتار بازار سرمايه تا چه حد از تحولات ژئوپليتيكي اثر ميپذيرد. در اين ميان، اكنون كه بحث بازگشايي در دستور كار قرار گرفته، بسياري از كارشناسان و فعالان باتجربه بازار هشدار ميدهند كه ورود دوباره بازار به جريان معاملات، بدون نقشه راه حمايتي و مديريت هوشمند ريسك، ميتواند منجر به افزايش فشار فروش، تعميق زيانها و حتي موج تازهاي از خروج سرمايهها گردد. سلامت رواني بازار و نحوه اطلاعرساني و اقدام سياستگذار، مهمترين عوامل براي عبور از بحران كنوني است. بزرگترين دغدغه سهامداران خرد و بسياري از فعالان بازار، زيان انباشته و عدم اطمينان نسبت به آينده است؛ آنها كه بخش عمدهاي از دارايي خود را سال ۹۹ يا پس از آن وارد بازار كردند، نه تنها سودي نصيبشان نشد بلكه مستقيماً با افت ارزش پرتفوي و معضل ريزش قيمتها مواجه شدند. در جريان تعطيلي بورس نيز جوي از سردرگمي و نگراني گريبانگير بازار شد: آيا در بازگشايي جديد، اميدي به حمايت و جبران وجود خواهد داشت يا سرمايهگذاران بايد خطر زيان مضاعف را بپذيرند؟ فرزين آقابزرگي، تحليلگر ارشد بازار سرمايه، در گفتوگو با خبرنگار «بازار» تصريح ميكند: اكنون درصد بالايي از شركتهاي بورسي در محدوده زيان قرار دارند و عمده دارندگان سهام كوچك، طي دوره اخير متحمل كاهش قابل توجه ارزش دارايي خود شدهاند. اين وضعيت قبل از جنگ هم وجود داشت و حالا، بازگشايي شتابزده بدون تجويز حمايتي، بستر لازم براي تشديد زيان و بياعتمادي عمومي خواهد بود. رفتار گروهي فعالان بازار و چرخههاي فرسايشي منفي در روند معاملات ميتواند موج تازهاي از خروج سرمايهها را رقم زده و ركود بازار را تعميق كند. با وجود كليت منفي بازار، بخشي از كارشناسان بر اين باورند كه در ميان نمادهاي زيانديده، شركتهايي با فاكتورهاي بنيادي قابل قبول و نسبت قيمت به درآمد (P/E) جذاب همچنان وجود دارند؛ شركتهايي كه از ثبات توليد، سودآوري مداوم و دارايي مولد برخوردارند و فرصت ارزشمند سرمايهگذاري را نمايندگي ميكنند. آقابزرگي در ادامه يادآور ميشود: اگر كاهش تنشهاي سياسي و امنيتي طي هفتههاي آينده دوام يابد، بازار سرمايه ميتواند با تمركز روي نمادهاي بنيادين و باارزش، خود را احيا كند. با اين حال، مساله كليدي اين است كه تصميمات سياستگذار بايد از جنس «راهبري اعتمادمحور» باشد؛ يعني مجموعهاي از اقدامات هماهنگ كه نه فقط از بعد فني و نقدينگي، بلكه در بُعد رواني بازار هم اثرگذار باشد. وي تاكيد كرد: «بازگشايي بازار بدون ترسيم فضاي امن رواني و پشتوانه تصميمات حمايتي همآنقدر كه ميتواند كوتاهمدت به ترميم آني بازار كمك كند، در صورت نبود استمرار حمايتي، ريسك انتظارات منفي را تشديد خواهد كرد و سرمايهگذاران را به خروج از بازار وادار ميكند.» نكتهاي كه اكثريت فعالان و تحليلگران بازار بر آن اتفاق نظر دارند، ضرورت شفافيت كامل اطلاعاتي درباره وضعيت شركتهاي بزرگ، بهخصوص آنها كه نقش ارزآور و صادراتي مهم دارند، است. افشاي وضعيت مالي، برنامههاي افزايش سرمايه، پروژههاي توسعهاي و ذخاير دلاري شركتهاي شاخص، ميتواند تا حد زيادي از فشار رواني و انتشار شايعات بكاهد و اميد بازگشت به روند صعودي را تقويت كند. بازار ايران در اين سالها نسبت به متغيرهايي چون نرخ ارز، تورم مزمن، ركود تقاضا و كمعمقبودن بازار سرمايه، گرفتار نوعي شكنندگي ساختاري شده است. اما همواره در دل بحران، فرصتهايي براي رشد و بازگشت وجود دارد كه شرط اصلي بالفعلشدنشان، سياستگذاري واقعگرا و هوشمند است.
هشدار كارشناسان به دولت و سياستگذاران بازار
يكي از مهمترين محورهايي كه علي علاالدين، تحليلگر شناختهشده بازار، بر آن تاكيد ميكند، ضرورت تدوين و اجراي بسته حمايتي شفاف و عملياتي پيش از بازگشايي است. علاالدين در گفتوگو با خبرنگار ما ميگويد: «اگر تصميم بازگشايي صرفا به منظور راهاندازي معاملات و بدون رعايت اقتضائات حمايتي و رواني باشد، نتيجه آن ميتواند فاجعهآميزتر از تداوم تعطيلي باشد. اما اگر سياستگذار بتواند با طراحي بستهاي كه تضمين ورود نقدينگي، اطمينانبخشي به سهامداران خرد، هماهنگي با صندوقهاي بزرگ بازار و حتي محدودكردن دامنه نوسان در روزهاي نخست را دربرگيرد، فرصتي جدي براي احياي بازار ايجاد ميشود.» وي ميافزايد: در اين بين، نقش نظارتي و هدايت نهادهاي اقتصادي كشور، از جمله سازمان بورس و شوراي عالي بورس، حياتيتر از هميشه است. سياستگذار بايد هوشمندانه ميان حمايت، حفظ آزادي معاملات و كنترل هيجانات مرزي حركت كند و اطمينان حاصل كند بازار نه به دام پرالتهاب دستوري بيفتد نه كاملا به حال خود رها شود.»
نقش ترميم اعتماد عمومي و آينده سرمايهگذاري
به باور كارشناسان، مقطع كنوني بيش از هر زمان ديگري نيازمند سياستهاي نرم «بازسازي هوشمند اعتماد» است. اين سياستها بايد مجموعهاي از شفافيت، حمايت نقدينگي، اطمينانبخشي و همافزايي ميان نهادهاي بازار باشد. تا زماني كه اكوسيستم بازار سرمايه پيام صريحي مبني بر مسووليتپذيري و پايبندي دولت به حمايت از منافع سهامداران (بهويژه دارندگان خرد) دريافت نكند، نميتوان به بازگشت پايدار اعتماد و ورود مجدد سرمايههاي سرگردان اميدوار بود. در واقع بازگشايي موفق در اين مرحله، نه حاصل اصرار براي عاديسازي ظاهري، بلكه نتيجه سياستگذاري همزمان پيرامون عمق بازار، بهكارگيري ابزارهاي رواني، اطلاعرساني شفاف، همكاري با بازيگران بزرگ بازار و تاكيد بر ارزندگي بنيادي شركتهاست. طبق گزارشهاي ميداني و اظهارات اغلب كارشناسان، سرمايهگذاران خرد و حتي معاملهگران حرفهاي بورس بهشدت منتظرند ببينند دولت و سياستگذاران چه تدابيري براي جبران اعتماد ازدسترفته و كاهش قدرت فروش در روزهاي ابتدايي بازگشايي خواهند انديشيد. برخي خواهان تعيين دامنه نوسان محدود، الزام صندوقهاي توسعه و تثبيت بازار به خريد گسترده و ارايه بسته اطمينانبخشي عمومي هستند؛ گروهي ديگر اما اعتقاد دارند در شرايط نااطميناني، سهمهاي بنيادي با پتانسيل بالا خود راه بازگشت را هموار خواهند كرد.
برخي تحليلگران معتقدند بدون رويكرد صريح و حمايت عملي، تابستان پيش رو ميتواند با ريزشها و خروج گسترده سرمايهها همراه شود و يكبار ديگر ركود ساختاري بازار به يادگار بماند. با اين وجود، اميدواري نسبي در صورت اتخاذ سياستگذاري هدفمند و هماهنگ نيز وجود دارد و تجربه نشان داده كه بازار سرمايه ايران ظرفيت بازگشت و جبران زيانها را بارها در تحولات سياسي-اقتصادي گذشته به نمايش گذاشته است.
آزمون بزرگ دولت و اهميت تصميمات آينده
در نقطه كنوني، بازار سرمايه ايران بيش از هر چيز به «راهبرد ترميم اعتماد» نياز دارد؛ استراتژياي كه بناي آن بر مجموعهاي از اقدامات حمايتي، شفافيت اطلاعاتي، هماهنگي ميان نهادها، حمايت از نقدينگيهاي خرد و صدور پيام آرامشبخش به جامعه سهامداران استوار باشد. كارشناسان معتقدند سرمايه اجتماعي بازار سرمايه بهشدت فرسوده شده و هرگونه شتابزدگي ميتواند بحران را ژرفتر كند. ابزار اصلي دولت در اين مقطع، تصميمات مسوولانه، رفتار واقعبينانه و اولويتدادن به احياي سرمايه اجتماعي است. بنابراين، فرصت تاريخي پيشروي دولت قرار دارد تا با عبور هوشمندانه و مسوولانه از اين بزنگاه، هم بازار را از ركود عميق برهاند و هم نشان دهد ظرفيت بازسازي اعتماد اجتماعي، حتي پس از بحرانهاي ژئوپليتيك، وجود دارد. شايد بازار سرمايه، بار ديگر بتواند نماد بازگشت اميد و سرمايه به اقتصاد ايران شود، اگر سياستگذاري به جاي شتابزدگي و ملاحظهگري، بر مسووليت، شفافيت و آرامش تكيه كند.