گسترش ريشههاي فقر در سايه جنگ
اين روزها خلوتي خيابانهاي تهران بيش از هر زمان ديگري به چشم ميآيد. نه از ترافيكهاي قفل شده خبري هست و نه از آلودگي هوا و سرو صدايهايي كه هميشه موجب پريشاني ميشد. سكوت و سكون اين روزها اما نه به خاطر اتفاقي خوشايند مثل از راه رسيدن نوروز و سفرهاي تفريحي كه به دليل جنگي نابرابر و حملهاي ناگهاني به سرزمين مادري مان اتفاق افتاده است.

سوءاستفاده كارفرمايان از شرايط كنوني ميتواند آسيب زا باشد
گلي ماندگار|
اين روزها خلوتي خيابانهاي تهران بيش از هر زمان ديگري به چشم ميآيد. نه از ترافيكهاي قفل شده خبري هست و نه از آلودگي هوا و سرو صدايهايي كه هميشه موجب پريشاني ميشد. سكوت و سكون اين روزها اما نه به خاطر اتفاقي خوشايند مثل از راه رسيدن نوروز و سفرهاي تفريحي كه به دليل جنگي نابرابر و حملهاي ناگهاني به سرزمين مادري مان اتفاق افتاده است. وقتي 12 روز پيش سكوت نيمه شب با صداي مهيب انفجار شكست هيچ كس فكر نميكرد كه همين اتفاق تهران را به شهري ساكت و خاموش تبديل كند.
اما مساله مهمي كه بايد به آن توجه كرد از بين رفتن كسب و كارهايي است كه روز مزد هستند و كارگران شاغل در اين كسب و كارها هر روز كه كار نكنند در واقع براي تامين مخارج يك روز خود هم با مشكلات عديدهاي مواجه ميشوند. ما اين اتفاق تلخ را يك بار ديگر زماني كه كرونا همه گير شد و جان چند هزار نفر از هموطنانمان را گرفت تجربه كرديم. بسياري از كسب و كارهاي كوچك يا تعطيل شدند يا ورشكسته. بسياري از كارگران با تعديلهاي گسترده مواجه شدند و شغل خود را از دست دادند. همهچيز براي آنها كه با حداقل حقوق زندگي ميكردند و حالا همين حداقل را هم از دست داده بودند به سختي ميگذشت. اين روزها هم و اين جنگ ناگهاني هم باعث شد تا يك بار ديگر خاطره تلخ دوران كرونا براي بسياري از افراد تكرار شود .
سفرههاي خالي و بيپشتوانه
در كلانشهري مانند تهران درصد زيادي از مردم به خصوص آنها كه بيشتر براي كسب درآمد و يافتن شغل از شهر و ديار خود به آن مهاجرت كردهاند، گذران زندگي روزانه است. يعني افراد هزينههاي زندگي شان به صورت روزمره كسب ميكنند. از كارگران روز مزد گرفته تا دستفروشي كه در كنار خيابان بساط پهن كرده و تا آنهايي كه شغلهاي خدماتي دارند و باز هم كسب درآمدشان به صورت روزانه است.
در اين 12 روز كه تهران تبديل به شهري ساكت و خلوت شده اما اين افراد با مشكلات زيادي مواجه شدهاند. نه درآمدي دارند و نه پشتوانه مالي كه بتوانند اين روزهاي بيكاري را با تكيه بر آن بگذرانند. آنها حالا با سفرههاي خالي و بيپشتوانهاي مواجهاند كه هيچ ايدهاي براي تامين حداقلهاي زندگي خود ندارند.
افزايش قيمتها كمرشكن شده است
اما فقط مساله نبود كار و بيروزي ماندن افراد روزمزد نيست طي اين روزها قيمت مايحتاج عمومي مردم نيز به يكباره افزايش چشمگيري داشته است. مثل مرغ كه در ميانه اين روزهاي جنگي قيمتش به كيلويي 150 هزار تومان هم رسيد. مساله اينجاست كه دولت چه تدبيري براي اين شرايط انديشيده است. در حالي كه كشور درگير جنگ است چه كسي بايد به وضعيت افراد بيبضاعت رسيدگي كند.
تعداد خيرين رو به كاهش است
در تمام اين سالها اگر خانوادهاي با مشكل مواجه ميشد هميشه افراد خيري بودند كه براي رفع احتياج آنها پا پيش بگذارند. نه تنها در مورد تامين هزينههاي زندگي كه حتي برخي خيران در تامين هزينههاي مراكز درماني، ساخت مدارس و ... هميشه پيشگام بودند اما طي سالهاي اخير و به خصوص بعد از پاندمي كرونا و افزايش بيرويه قيمتها گويا خيرين هم ديگر با مشكلات اقتصادي بسياري مواجه شدهاند. حالا حتي ديگر سامانه حمايت از افراد بيبضاعت و دستفروشاني كه شغل خود را به واسطه وضعيت جنگي كشور از دست دادهاند هم كار نميكند. همهچيز در اين 12 روز آنقدر پيچيده شده كه خيليها انگار سالهاست اسير اين شرايط بغرنج ماندهاند.
بيكاري خبرنگاران و تعطيلي كارگاههاي كوچك
عاطفه رحيمي، كارشناس بازار كار در اين باره به «تعادل» ميگويد: فقط مساله افراد روزمزد و كارگران و دستفروشان نيستند. متاسفانه در همين 12 روز شاهد رفتارهاي غيرحرفهاي برخي از كارفرمايان بودهايم كه دست به تعديل نيرو و پرداخت نكردن حقوق خرداد ماه به بهانههاي مختلف و ... زدهاند.
او ميافزايد: چند سايت خبري از جمله مراكزي بودهاند كه بدون پرداخت حق و حقوق كارمندانشان و تنها با يك تلفن آنها را از كار اخراج كردهاند. تنها با اين بهانه كه ديگر قادر به پرداخت حقوق آنها نيستند. نكته جالب اينجاست كه در تمام مدت بمباران شهرها و وضعيت فوقالعادهاي كه در كشور جريان داشت خبرنگاران در صف اول اطلاعرساني به مردم حضور داشتند و حالا بدون هيچ توضيحي حقوقشان پايمال شده است.
اين كارشناس بازار كار در ادامه به تعطيلي كارگاههاي كوچك اشاره كرده و ميگويد: يك سري از افرادي هم كه در كارگاههاي توليدي كوچك مثل توليد لباس و كفش و... كار ميكردند به همين بهانه از كار اخراج شدهاند. اين هم در شرايطي كه با توجه به تعطيلي اكثر ادارات و دوركاري كارمندان دولت حتي امكان احقاق حق خود از اداره كار را هم ندارند.
رحيمي ادامه ميدهد: متاسفانه هيچ ساز و كار مشخصي براي چنين شرايطي در نظر گرفته نشده و هر اتفاقي مانند پاندمي كرونا يا مسالهاي مثل جنگ باعث ميشود تا جمعيت قابل توجهي از كارگران و شاغلان بدون پشتوانه رها شده و شامل طرحهايي مانند تعديل نيرو و عدم پرداخت دستمزد و ... شوند.
اين كارشناس بازار كار ميگويد: متاسفانه شرايط فعلي باعث شده تا برخي كارفرمايان به فكر سوءاستفاده افتاده و از پرداخت حق و حقوق كارگران سر باز بزنند. در شرايطي كه مردم قبل از بروز جنگ هم براي تامين معيشت خود با مشكلات بسياري مواجه بودند ادامه اين روند ميتواند به شغل غير قابل جبراني براي مردم و جامعه آسيب زا باشد.
دستفروشان تهراني و سفرههاي خالي
احمد لباس زنانه ميفروشد. وقتي خيابانهاي تهران خالي شدند، او هم بيروزي شد. احمد تنها دستفروشي نيست كه اين روزها كفگيرش به ته ديگ خورده و اندك پساندازش تمام شده. ميگويد هزينهها آنقدر بالاست كه چيزي براي پسانداز نميماند. روايت احمد و سفره خالياش، حكايت اين روزهاي بسياري از دستفروشان تهراني است؛ آنهايي كه روز به روز نان سفرهشان را از خيابانها به دست ميآوردند. چند سال پيش، در دوران فراگيري كرونا، باز هم خيابانها خالي شده بود و دستفروشان بيمشتري مانده بودند. در آن زمان، مديريت شهري براي كمك به دستفروشاني كه نامشان در سامانهاي ثبت شده بود، كمكهزينهاي در نظر گرفت. حالا اگر خيابانهاي پايتخت همچنان خلوت بمانند، آيا اين حمايت دوباره تكرار خواهد شد؟
حمايت از همه دستفروشان امكانپذير نيست
عليرضا نادعلي، عضو كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي شهر تهران، به خبرآنلاين ميگويد: حمايت از همه دستفروشان امكانپذير نيست، اما كمك به آنهايي كه در سامانه سامان بازار ثبتنام كردهاند، ميتواند در صورت موافقت اعضاي شورا مطرح شود. او ادامه ميدهد: اعتبارات لازم براي اين حمايت مالي بايد پيشبيني و در صحن شورا بررسي شود. در صورت تصويب، اين حمايت امكانپذير است.
لايحهاي براي حمايت از دستفروشان
اما احمد صادقي، عضو كميسيون برنامه و بودجه شوراي شهر تهران، معتقد است كه ميتوان شرايط چنين حمايتي را فراهم كرد. او به خبرآنلاين ميگويد: در جلسه روز يكشنبه شوراي شهر تهران، شهرداري ملزم به ارايه لايحه حمايت از شهروندان و تابآوري شهري شد؛ لايحهاي كه ميتوان در آن به موضوع حمايت از دستفروشان نيز پرداخت. اين لايحه بايد طي يك هفته به شورا ارائه شود و بهصورت دوفوريتي بررسي خواهد شد.
مشتريهايم در سفر هستند
بسياري از شاغلان روزمزد اين روزها درد مشتركي دارند؛ از مريم ۳۴ ساله كه كار نظافت منزل انجام ميدهد و حالا مشتريانش در سفر هستند، تا محمد ۴۰ ساله كه رنگكار است و هر روز به همراه دو سه نفر ديگر، كمي بالاتر از ميدان هفتتير، ابتداي خيابان مدرس، مينشينند تا كسي سراغشان بيايد. مريم سالهاست كه مشتريهاي خودش را پيدا كرده؛ هفتهاي دو روز مشتري ثابت دارد و باقي روزها را براي مشتريان جديد و ماهيانه كنار ميگذارد. اما گرانيهاي بعد از عيد باعث شده مشتريهايش كمتر شوند. فاصله زماني بين هر تماس براي نظافت بيشتر شده، و همين كسادي بازار در فروردين و ارديبهشت، باعث شد اين 8 روز اخير، سفرهاش كاملاخالي بماند. مريم اين روزها به مشتريان قديمياش زنگ ميزند و پول نظافتهايي را كه هنوز انجام نداده، پيشپيش دريافت ميكند. هم كرايه خانه مانده و هم هزينه دو كودكش؛ حالا حتي سير كردن شكم آنها هم برايش دشوار شده است.
رنج جمعي ميان قشر وسيعي از جامعه
وضعيت محمد، احمد و مريم يك درد شخصي نيست؛ رنجي جمعي است كه قشر وسيعي از زحمتكشان را دربر گرفته. آنهايي كه نه بيمه دارند، نه قرارداد، و نه سرمايهاي براي روز مبادا. و حالا، مبادا آمده است. كارشناسان اجتماعي معتقدند: در اين شرايط بايد نگاه مسوولانهتري نسبت به گروههاي آسيبپذير داشت. حمايت از اين اقشار، در قالب مسووليت اجتماعي دولتها و نهادهاي شهري، ضروري است. اين نه لطف، كه يك ضرورت مديريتي و اخلاقي است؛ چراكه تداوم چنين وضعيتي ميتواند به تنشهاي اجتماعي دامن بزند. در روزهايي كه خيابانها خالي است، سفره خيليها خاليتر از هميشه است.